تبیان، دستیار زندگی
بی گمان یکی از خصلت ها و فضیلت های انسانی تحمل و بردباری بر مشکلات و سختی هایی است که از هر سوی به انسان هجوم می آورد. انسان زمانی می تواند در برابر سختی ها و مصیبت ها، خود را بیمه نماید و با هر مصیبتی جزع و فزع نکند که از خصلت صبر برخوردار باشد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

3 ویژگی مومن از نظر امام رضا(علیه‌السلام)

امام رضا


هیچ بنده ای حقیقت ایمانش را کامل نمی کند مگر این که در او سه خصلت باشد: دین شناسی، تدبر نیکو در زندگی و شکیبایی در مصیبت ها و بلاها....
امام رضا (علیه السلام) در حدیثی سه خصلت کامل کننده ایمان را بیان کرده است.

امام رضا علیه السلام می فرماید:

«لا یستَکمِلُ عَبدٌ حقیقةَ الایمانِ حَتَّی تَکونَ فیهِ خِصالُ ثَلاثٍ: اَلتَّفقُّهُ فِی الدّینِ وَ حُسنُ التَّقدیرِ فِی المَعیشَةِ، وَ الصَّبرُ عَلَی الرَّزایا»

«هیچ بنده ای حقیقت ایمانش را کامل نمی کند مگر این که در او سه خصلت باشد: دین شناسی، تدبر نیکو در زندگی و شکیبایی در مصیبت ها و بلاها.» (کتاب بحارالانوار، جلد 87)

از مردم وقتی از اسلام می پرسیم اولین کلمه ای که به ذهنشان می رسد "دین" است و در توضیح اینکه دین چیست یا نمی دانند و می گویند خوب دین دین است یا می گویند نوعی عقیده است یا اگر با علما رفت و آمد داشته باشند می گویند برنامه زندگی است.

حقیقت دین چیست؟

معنای دین را اگر بخواهیم در یک جمله بگوییم می شود: سلسله دستورات و قوانین معین با راستای واحد (یا در یک کلمه برنامه واحد) که اشخاصی بر خود لازم می دانند آن را اجرا کنند.

این معنا دو قسمت دارد:

1- سلسله دستورات و قوانین معین با راستای واحد که به آن شرع می گویند (و در آینده از آن بحث خواهیم کرد)

2- اشخاص بر خود اجرای آن را لازم  می دانند که به آن تعبد می گویند (این را هم در آینده بحث خواهیم کرد)

اگر کمی درباره کلمه دین بگوییم علت انتخاب این کلمه توسط خداوند متعال برای این معنا مشخص می شود. عرب هرگاه کسی کاری برایش انجام می دهد یا چیزی را به او می دهد حس درونی جبران کردن که در همه انسانها هم هست را در خود اینگونه توضیح می دهد که خود را "مدیون" می داند و عوضی را که باید بدهد "دِین" می نامد.

در تکمیل شناخت از کلمه دین چند موضوع را مطرح می کنیم:

1- معنای دین معنای گسترده ای است

باید متذکر شویم که قانون دولت ها هم وارد در معنی دین است قرآن هم در سوره یوسف ( آیه76 :«... ما كانَ لِیَأْخُذَ أَخاهُ فی‏ دینِ‏ الْمَلِكِ ... » ) آنجا که حضرت یوسف سلام الله علیه می خواستند برادر خود را در مصر نگه دارند می فرمایند در دین ملک مصر ایشان نمی توانست این کار را انجام دهد برای همین گفتند به دین خودتان مجازات را مشخص کنیم همچنین در سوره کافرون آیه آخر می فرمایند: «لَكُمْ دینُكُمْ وَ لِیَ دین‏» و از روش کفار با کلمه دین استفاده می کنند.

هر انسانی در زندگی خود هدفی را دنبال می‏كند. حتی كسانی كه سرگردان و حیرانند نیز هر دم هدفی را می‏جویند و چون به آن می‏رسند یا از آن ناامید می‏شوند هدف دیگری را جا‏یگزین آن می‏كنند. برای این كه انسان هدف مناسبی برای زندگی خود انتخاب كند باید ببیند چرا آفریده شده است

هر مکتب فکری را نمی توان دین نامید مثلا اگزیستنس ها را نمی توان دین نامید یا طرفداران فلاسفه دین جدیدی را تبعیت نمی کنند. اگر بخواهیم دین های این زمانی را معرفی کنیم یکی "قوانین ملت" هاست، یکی دیگر "غرب با جزئیاتش" این یک دین است مردم ظواهر آن را بر خود واجب می دانند مد را، استفاده بیش از حد امکانات را واجب می دانند دیگری که الان نابود شده ولی در همین نزدیکی ها قدرت داشت "مارکسیست" بود مارکسیست لنینی نه مارکسیست مارکس؛ آنچه در جماهیر شوروی بود دین بود .این "شیطان پرستی" ها دین های این زمانی اند ولی عرفان های شرقی و آمریکای جنوبی ها که مشهور شده اند دین نیستند یک نوع عقیده هستند.

2- دینداری متفاوت (اسلام و ایمان)

دلایل زیادی برای لازم الاجرا دانستن دستورات از طرف اشخاص وجود دارد که این دلایل عامل تقسیم افراد شده است مثلا فرق اسلام آوردن و ایمان آوردن در همین است اسلام آوردن با گفتن اینکه «من قبول دارم این دستورات را» حاصل می شود ولی در ایمان باید قبول داشتن دین را از قلبتان بگویید برای همین است که مسلمان فقط ظاهری که مردم می بیند را رعایت کند کافی است و در خفا که ناظری از مردم نیست الزامی نمی بیند که به آن دستورات پای بند باشد چون به مردم یا حکومت گفته که من دستورات را انجام می دهم و کسی از آنها نیست ولی مومن نه قبول کردن اش را به خود خداوند متعال گفته و او را در همه جا ناظر بر خود می داند و پس در خفا هم خود را ملزم می داند.

تدبر نیکو در زندگی

هر انسانی در زندگی خود هدفی را دنبال می‏كند. حتی كسانی كه سرگردان و حیرانند نیز هر دم هدفی را می‏جویند و چون به آن می‏رسند یا از آن ناامید می‏شوند هدف دیگری را جا‏یگزین آن می‏كنند. برای این كه انسان هدف مناسبی برای زندگی خود انتخاب كند باید ببیند چرا آفریده شده است.

آن كس كه هدفش در زندگی متناسب با هدف از آفرینشش باشد به آرامش و سعادت دست یافته، همه جنبه‏های وجودیش را در مسیر صحیح حیات قرار خواهد داد.

صبر بر دو گونه است: صبر بر مکاره و چیزهایی که تو را ناخوشایند است و صبر بر چیزهایی که دوست می داری و آن را از دست می دهی

یکی از راه هایی که ما را در مسیر صحیح زندگی رهسپار می کند تدبر و تفکر در زندگی است.اینکه چرا آفریده شده ایم و هدف از خلقتمان چه بوده است؟

برای این منظور به مطالب زیر دقت كنید

اول: از دیدگاه اسلام، دنیا برای آخرت آفریده شده است و آمدن انسان نیز به این دنیا برای كسب آمادگی برای زندگی جاوید اخروی است. دنیا محل تجارت،( نهج‏البلاغه، كلمات قصار، 131، الدنیا. مسجد احباء الله و مصلی ملائكه الله و مهبط وحی الله و متجر اولیاء الله) و زراعت آخرت،( بحارالانوار، ج 14، ص 314 "ان الدنیا خلقت مزرعة" و ج 73، ص 148: "الدنیا مزرعة الآخرة") و محل آزمایش است،( نهج‏البلاغه، نامه 55: "فانّ الله سبحانه قد جعل الدنیا لما بعدها و ابتلی فیها اهلها لیعلم الیهم احسن عملاً) خداوند انسان را در این دنیا آفرید تا انسان بتوان به كمال لایق و شایسته خود دست یابد.

دوم: رسیدن به كمالات لایق شایسته انسانی به گونه‏ای است كه جز با اختیار انسان حاصل نمی‏شود. یعنی اینگونه نیست كه چنین كمالی را بتوان بدون طی مسیر و انجام افعال اختیاری به انسان اعطا كرد زیرا مرتبه وجودی این كمال پس از افعال اختیاری و آزمایشات فراوان است. پس خداوند متعال محلی را برای كسب چنین كمالی برای انسان فراهم ساخت. خداوند برای اعطای مقام امامت به حضرت ابراهیم او را به ذبح فرزندش آزمایش می‏كند. وَ إِذِ اِبْتَلی‏ إِبْراهِیمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً،( بقره 124) و برای اعطای مقام محمود- كه همان مقام شفاعت است- به پیامبرش او را امر به نماز شب می‏كند. وَ مِنَ اَللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسی‏ أَنْ یَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً.( اسراء 79)

سوم: بندگی خدا كه به عنوان هدف آفرینش انسان معرفی شده است هدف میانی و راه رسیدن به هدف نهایی است. هدف نهایی آفرینش انسان بازگشت به سوی خدا و لقاء الله است. إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ،( بقره 156 و نیز مطالعه كنید: بقره 46 و مائده 105) لكن در ملاقات با خدا برخی با جلوه رحمانیت او ملاقات می‏كنند و برخی با مظهر عدالت او: یا أَیُّهَا اَلْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلی‏ رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقِیهِ* فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ كِتابَهُ بِیَمِینِهِ* فَسَوْفَ یُحاسَبُ حِساباً یَسِیراً. و أَمَّا مَنْ أُوتِیَ كِتابَهُ وَراءَ ظَهْرِهِ* فَسَوْفَ یَدْعُوا ثُبُوراً ای انسان، حقا كه تو به سوی پروردگار خود به سختی در تلاشی، و او را ملاقات خواهی كرد. اما كسی كه نامه‏اش به دست راستش داده شود. به زودی‏اش حسابی بس آسان كنند. و اما كسی كه نامه‏اش از پشت سر به او داده شود. زودا كه هلاك خویش خواهد"،( انشقاق 6- 11)

صبر

شکیبایی در مصیبت ها و بلاها

بی گمان یکی از خصلت ها و فضیلت های انسانی تحمل و بردباری بر مشکلات و سختی هایی است که از هر سوی به انسان هجوم می آورد. انسان زمانی می تواند در برابر سختی ها و مصیبت ها، خود را بیمه نماید و با هر مصیبتی جزع و فزع نکند که از خصلت صبر برخوردار باشد.

این خصلت در آموزه های قرآنی به عنوان یکی از برترین فضایل انسانی شمرده شده و دارندگانش به بزرگی ستوده و تکریم شده اند.از کسانی که در گروه صابران مورد ستایش و تجلیل قرار گرفته اند، پیامبران بزرگ خداوند هستند که به جهاتی چند به داشتن این خصلت و فضیلت ستوده شده و در قرآن گرامی داشته شده اند.با توجه به نگرش منفی و گاه تحلیل و تبیین نادرست مفهوم صبر، برداشت های ناروایی از آن می شود به طوری که گاه این خصلت از فضیلت به حد رذیلت فرو می آید و به جای آن که بستری برای کمال انسانی باشد خود عاملی بازدارنده و مانعی بزرگ برای آن معرفی می شود. از این رو بازخوانی مفهوم صبر برپایه آموزه های قرآنی ضرورتی است که می بایست انجام پذیرد.

بی گمان یکی از خصلت ها و فضیلت های انسانی تحمل و بردباری بر مشکلات و سختی هایی است که از هر سوی به انسان هجوم می آورد. انسان زمانی می تواند در برابر سختی ها و مصیبت ها، خود را بیمه نماید و با هر مصیبتی جزع و فزع نکند که از خصلت صبر برخوردار باشد

آیه 146 سوره آل عمران صابران را کسانی برمی شمارد که در برابر مصیبت ها و هر بلا و سختی و فشاری که بر انسان وارد می شود و چیزی را از او می گیرد، تحمل کرده و سستی و ضعف به خود راه نمی دهد و ناتوان و عاجز نمی شود. بنابراین صبر و شکیبایی در آیات قرآنی به معنای تحمل سختی ها و مصیبت ها و مشکلات است به گونه ای که مهار امور از دست انسان بیرون نرود و کنترل اوضاع را به دست عواطف و احساسات نسپرد و با عقلانیت و تدبیر عقل و شرع، استقامت و پایداری کند تا به مقصد خویش برسد و آن چه را می خواهد به دست آورد؛ زیرا صبر و شکیبایی رمز توفیق انسان است و با آن می تواند از آزمایش و ابتلای الهی سربلند بیرون آید. (بقره آیه 155 و آل عمران آیه 186) از این روست که مساله صبر و شکیبایی در میدان جنگ به عنوان یک اصل اساسی برای دست یابی به پیروزی بر شمرده شده و به مومنان صابر وعده پیروزی و ظفر داده شده است. (انفال آیه 65 و 66)

امیرمۆمنان علی(علیه السلام) می فرماید: ینزل الصبر علی قدر المصیبه و من ضرب یده علی فخذه عند مصیبته حبط عمله؛ صبر به اندازه مصیبت نازل می شود و هر کس در هنگام مصیبت با دست بر رانش بزند عمل را از میان برده و پاداشش را از دست داده است.(نهج البلاغه، صبحی صالح ص495)هم چنین می فرماید: اگر صبر پیشه می کنی مانند آزادگان (و یا اهل کرامت) صبر بورز؛ وگرنه همانند نادانان ناآزموده (و چهارپایان) آن را فراموش کن.(همان ص 548 دو حدیث) و نیز می فرماید: صبر و شکیبایی، در نهایت پیروزی را به همراه خواهد داشت هر چند زمان آن به درازا کشد.(همان ص 499)هم چنین فرمود: صبر بر دو گونه است: صبر بر مکاره و چیزهایی که تو را ناخوشایند است و صبر بر چیزهایی که دوست می داری و آن را از دست می دهی.(همان ص 478)

فرآوری: زهرا اجلال             

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منابع:

اسلام کوئیست

پرسمان

مقاله خلیل منصوری در سایت حوزه

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.