تبیان، دستیار زندگی
فضیلت خواهى و اخلاق گرایى كه یكى از بزرگ ترین و مهم ترین گرایش هاى مقدّس آدمیان است، با توجّه به ساختار وجودى انسان، داراى مكانیزم خاصّى است كه باید با یك مهندسى بسیار دقیق، براى شكوفاسازى آن برنامه ریزى كرد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

امکان رسیدن به مقامات اخلاقى بدون اعتقاد دینی!!


سوال : آیا بدون دین و اعتقاد دینى، رسیدن به مقامات اخلاقى ممكن است؟


دین

جواب: براى دستیابى به پاسخ صحیح، به چند نكته ى سودمند اشاره مى كنیم:

الف) انسان خلاف موجودات دیگر، داراى دو بعد مادى و معنوى است كه هر كدام نیازها و خواسته هاى مربوط به خود را دارند با این حال، اصالت با روح و جان انسان است و بدن ابزارى است كه باید در خدمت روح قرار گیرد و از تدبیر، درایت، هدایت و اداره ى آن برخوردار گردد.

ب) روح و جان آدمیان از گرایش ها و بینش هاى فطرى و الهى برخوردار است، بدون این كه آموزشى صورت گرفته باشد؛ مانند گرایش به حقیقت جویى، پرستشگرى، ابداع و نوآورى، فضیلت خواهى [1] و...

ج) فضیلت خواهى و اخلاق گرایى كه یكى از بزرگ ترین و مهم ترین گرایش هاى مقدّس آدمیان است، با توجّه به ساختار وجودى انسان، داراى مكانیزم خاصّى است كه باید با یک مهندسى بسیار دقیق، براى شكوفاسازى آن برنامه ریزى كرد.

د) در هنگام برنامه ریزى، باید همه ى ابعاد و زوایاى موضوع را شناخت و چون حوزه ى مربوط به روح و گرایش هاى روحى چیزى نیست كه انسان به تمام زوایاى وجود آن آگاه باشد، و خداى متعال سازنده ى انسان، تنها كسى است كه به تمام خواسته ها، نیازها، گرایش ها و بینش هاى وجود او آگاه است، برنامه ریزى در بخش شكوفاسازى روحى و روانى انسان، بدون وحى، ممكن و میسور نخواهد بود; چنان كه در دیگر گرایش هاى فطرى انسانى كسى قادر به برنامه ریزى براى انسان نیست; لذا هیچ گاه در هیچ یك از بخش هاى فكرى، اخلاقى و عملى، مكتب هاى ساخت بشر نمى توانند پاسخ گوى تمام معضلات فكرى و اخلاقىِ انسان باشند و همواره به بن بست منتهى مى شوند.

هـ) از آنچه گذشت به دست مى آید كه تمام بخش هاى دین (عقیده، اخلاق و عمل) فطرى است و با نیازهاى واقعى او هماهنگ است؛ لذا اخلاق كه بخشى از دین است ـ نه جداى از آن و یا در كنار آن ـ قوانین و الزاماتى است كه بشر براى رسیدن به سعادت واقعى خود باید به آن پاى بند باشد.

و) برخى از فیلسوفان غربى معتقدند بدون دین و دستاوردهاى آن، اخلاق مى تواند در جامعه تحقق پذیرد و بدون اعتقاد به باورهاى دینى، از جمله ایمان به مبدأ و معاد، جامعه را مى توان به ابعاد اخلاقى رهنمون ساخت. [2] باید به آنان گفت كه ما در قوانین و الزامات اخلاقى، آن هم در ساحت انسانى، نیاز به دین و وحى داریم، تا چه رسد به ضمانت اجرایى تحقق نظام ارزشى اخلاقى، كه تنها پشتوانه ى چنین نظامى، اعتقاد و ایمان به مبدأ و معاد است و انسان زیر سایه ى دین و وحى الهى و با عمل به دستورها و احكام نورانى آن مى تواند روح لطیف خود را تربیت و شكوفا نماید. [3]

اخلاق سكولار، اخلاقى است كه بر پایه ى جدایى از دین مبتنى گشته است; همان طور كه در آراى گوناگون در زمینه ى اخلاق هنجارى مطرح شد، برخى بر آن بوده اند كه جدا از پدیده ى وحى، خدا و دین، نظامى اخلاقى بنا نهند، كه به این نوع اخلاق، اخلاق سكولار گفته مى شود

تفاوت اخلاق دینى و اخلاق سكولار

سوال : تفاوت اخلاق دینى و اخلاق سكولار در چیست؟

جواب : اخلاق دینى:[4] سرچشمه ى اخلاق دینى، دین و وحى الهى و شریعت آسمانى است و منشأ اخلاق غیر دینى، افكار و عقاید بشرى است. اخلاقِ دینى یگانه است زیرا دین حق یكى است: (إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللّهِ الْإِسْلامُ) اما داراى مراتب است، گرچه گاهى تعدّد ادیان و تعدّد پیامبران استعمال مى شود، لكن همه ى انبیا مسیر واحدى را دنبال مى كردند و دین در مسیر تاریخ بشرى، مراحل تكامل خود را طى كرده تا به پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) رسیده كه كامل ترین مرتبه ى دین است و مجموعه ى قوانین مورد نیاز بشر، براى همیشه ى تاریخ، در آن تدوین یافته است. [5]

نیت

ویژگى هاى اخلاق دینى

1. پایه و اساس عمل اخلاقى دینى، نیّت و انگیزه است بدین معنا كه هر چه نیت پاك تر و خلوص معنوى آن بیش تر باشد، ارزش آن عمل زیادتر خواهد بود از این رو على(علیه السلام) مى فرماید:

النیّةُ اساس العمل[6] نیّت، پایه و اصل عمل است.

لذا اگر كارى به منظور جلب توجّه و یا فریب دادن دیگران صورت گیرد، از نظر اسلام، ارزش اخلاقى ندارد چون از انگیزه ى پاك الهى نشأت نگرفته و مبتنى بر اصول و مبانى اخلاقى نیست.

2. ویژگى دیگر اخلاق دینى این است كه بر پایه ى وظیفه شناسى و تكلیف مدارى استوار است. انسان دین دار، كمك به محرومین و یتیمان، امانت دارى، راست گویى و... را وظیفه و مسئولیتى در قبال خود و جامعه مى داند و با دستیابى به این فضایل، راه رسیدن به سعادت واقعى را بر خود هموار مى سازد.

اخلاق سكولار[7]

اخلاق سكولار، اخلاقى است كه بر پایه ى جدایى از دین مبتنى گشته است همان طور كه در آراى گوناگون در زمینه ى اخلاق هنجارى مطرح شد، برخى بر آن بوده اند كه جدا از پدیده ى وحى، خدا و دین، نظامى اخلاقى بنا نهند، كه به این نوع اخلاق، اخلاق سكولار گفته مى شود. [8] در مغرب زمین، پس از دوره ى رنسانس و در عصر روشنگرى، عده اى از متفكران و اندیشمندان، تحت تأثیر قرن ها ستیزه ى مذهبى بر آن شدند كه نظریه هاى اخلاقى را سامان دهند تا بر عقل یا انگیزه هاى عمومى استوار گردد. نزد آنان مسلّم بود كه معیارهاى حاكم بر اخلاق و تلاش براى مستدل ساختن یا توجیه آن معیارها، از دین و عقاید دینى جدایى پذیر است از همین جا تلاش براى سامان دادن اخلاق سكولار آغاز شد و مكاتب اخلاقى متعددى به وجود آمد.

برخى از فیلسوفان غربى معتقدند بدون دین و دستاوردهاى آن، اخلاق مى تواند در جامعه تحقق پذیرد و بدون اعتقاد به باورهاى دینى، از جمله ایمان به مبدأ و معاد، جامعه را مى توان به ابعاد اخلاقى رهنمون ساخت.باید به آنان گفت كه ما در قوانین و الزامات اخلاقى، آن هم در ساحت انسانى، نیاز به دین و وحى داریم، تا چه رسد به ضمانت اجرایى تحقق نظام ارزشى اخلاقى، كه تنها پشتوانه ى چنین نظامى، اعتقاد و ایمان به مبدأ و معاد است و انسان زیر سایه ى دین و وحى الهى و با عمل به دستورها و احكام نورانى آن مى تواند روح لطیف خود را تربیت و شكوفا نماید

اخلاق سكولار را مى‌توان به دو دسته كلى تقسیم نمود:  1. نظریه هاى غایت گرایانه [9] 2. نظریه هاى وظیفه گرایانه.[10]

نظریه هاى غایت گرایانه همواره به نتیجه ى كار توجّه دارند; لذا براى بازشناسى كارهاى درست از نادرست، خوب از بد و بایدها از نبایدها، باید به نتیجه توجّه نمود. بر پایه ى این نظر براى این كه روشن شود كه باید راست گفت یا دروغ، امانت دار بود یا خیانت كار...، باید توجّه كرد كه نتیجه ى كدام یک از این ها داراى خیر بیش ترى است البته خیر و شر و خوبى و بدى در این زمینه ـ كه میزان شمرده مى شود ـ از سنخ خوبى و بدى اخلاقى نیست.

غایت انگاران درباره ى این كه چه چیز به معناى اخلاقى خوب و خیر است، دیدگاه هاى گوناگونى را برگزیده اند، هر چند غالب ایشان لذت گرا هستند و خیر را به خوشى و شر را به رنج تعریف مى كنند. اینان هر عملى را كه خوشى و لذت بیش ترى داشته باشد اخلاقى، و در غیر این صورت، غیر اخلاقى مى دانند.

مكتب هایى، مانند خودگرایى اخلاقى (لذت گرایى فردى) و دیگرگرایى و سودگرایى جمعى گونه هاى مختلف سكولار اخلاقى اند.

بر اساس نظریه هاى وظیفه گرا كه به عمل نگر و قاعده نگر تقسیم مى شوند، همه ى احكام اسلامى درباره ى الزام، جزئى بوده، قواعد كلى در این باره دست نایافتنى و بى فایده اند و در نظریه ى قاعده نگر بر این باورند كه معیار درست و نادرست، مشتمل بر قواعدى است كه ممكن است خاص یا عام باشند. [11]

پی نوشت ها:

[1]. مرتضى مطهرى، فطرت، ص 29 به بعد.

[2]. على سادات، اخلاق اسلامى.

[3]. ر.ك: همان; محمد تقى مصباح یزدى، اخلاق در قرآن، ج 1; احمد دیلمى و مسعود آذربایجانى، اخلاق اسلامى، ص 89 به بعد، و مرتضى مطهرى، تعلیم و تربیت در اسلام، ص 118.

[4]1. religious ethics.

[5]. ر.ك. مرتضى مطهرى، مقتضیات زمان، ج 1، ص 234; انسان و ایمان، ص 70 ـ 82;ا ئبیست گفتار، ص 90 و 96، و وحى و نبوت، ص 149 و 164.

[6]. فهرست غرر، ص 398.

[7]. secular ethics.

[8]. على شیروانى، اخلاق اسلامى و مبانى نظرى آن، ص 60 ـ 61.

[9]. teleological theories.

[10]. deotological theories.

[11]. ر.ك: على شیروانى، اخلاق اسلامى و مبانى نظرى آن، ص 57 ـ 81

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منبع: سایت شعائر بر گرفته از کتاب اخلاق و عرفان نوشته ی آقای رضا رمضانی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.