تبیان، دستیار زندگی
مصائب و سختی های زندگی می تواند زنگ هشداری باشد برای تمام انسان های گمراه، که تا دیر نشده به خود آمده ،و از خواب مرگبار غفلت وفراموشی بیدار شوند، و از کوتاهی دنیا و از فنا پذیری آن عبرت بگیرند، و خود را سرگرم و دلبسته زرق وبرق دنیا نکنند،چرا که دلبستگی شد
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مهدی صفری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تصویری از چهره ی واقعی دنیا

دنیا


آنچه مولای متقیان امام علی( علیه السلام) بیان نموده واقعیتی است  که همه ما انسان ها آن را می دانیم و بارها با تمام وجودمان آن را لمس و درک کردهایم. هرروز با چشمان خود شاهدیم که همنوعان ما  بی آنکه خبر داشته باشند گرفتار مرگ شده، و چراغ عمر دنیوی آنها برای همیشه خاموش و بی فروغ می گردد.


«ثم انّ الدنیا دارفناء وعناء وغِیَرٍ وعِبَرٍ فمن الفناءِ انّ الدهر مُوتِرٌ قَوسَهُ لا تُخطیء سِهامُهُ ولا تۆسی جِراحُهُ یرمی الحَیّ باالموت والصحیح بالسَّقَم  والناجی  بالعَطَب آکل لا یَشبع وشارب لا یَنقَعُ»1

امیر بیان امام علی (علیه السلام ) در این فراز از خطبه ی نورانی 114نهج البلاغه، با سخنی بسیار زیبا و دلنشین و در عین حال آموزنده و تکان دهنده، چهره واقعی دنیا را در قالب سخن به تصویرکشیده، و در این باره می فرماید : «آری همانا دنیا خانه ی نابودشدن، رنج بردن ازدگرگونی ها، و عبرت گرفتن است، و ازنشانه های نابودی دنیا آن است که:روزگار کمان خود را به زه کرده تیرش به خطا نمی رود و زخمش بهبودی ندارد ،زنده را با تیر مرگ هدف قرار می دهد و تندرست را با بیماری از پا در می آورد و نجات یافته را به هلاکت می کشاند .دنیا خورنده ای است که سیری ندارد و نوشنده ای است که سیراب نمی شود ».

آنچه مولای متقیان امام علی( علیه السلام) بیان نموده واقعیتی است  که همه ما انسان ها آن را می دانیم و بارها با تمام وجودمان آن را لمس و درک کردهایم. هرروز با چشمان خود شاهدیم که همنوعان ما  بی آنکه خبر داشته باشند گرفتار مرگ شده، و چراغ عمر دنیوی آنها برای همیشه خاموش و بی فروغ می گردد.

مخصوصاً در زمان ما که هر روز و هر شب از گوشه کنار، اخبار ناگواری از صوانح هوایی و زمینی به گوش می رسد. ناگهان هواپیمایی سقوط کرده، و مسافرین آن به طرز فجیعی کشته می شوند. هر قطعه ای از گوشت تنشان به گوشه ای از کوه و صحرا پرتاب می شود و یا اینکه سری به جاده ها بزنید ،همه روزه درجاده ها  خبر مرگ و میر عدّه ای به گوش می رسد و خانواده ها و بستگانشان رخت عزا برتن می کنند.

آری این طبیعت دنیاست که هیچ کس از حوادث آن در امان نخواهد ماند، حتی نیرومندترین انسان ها وموجودات عالم در مقابل مرگ و بیماری وسایر  پیشامدهای ناگوارش دوام نیاورده و چاره ای جز تسلیم ندارند.

مصائب و سختی های زندگی می تواند زنگ هشداری باشد برای تمام انسان های گمراه، که تا دیر نشده به خود آمده ،و از خواب مرگبار غفلت وفراموشی بیدار شوند، و از کوتاهی دنیا و از فنا پذیری آن عبرت بگیرند، و خود را سرگرم و دلبسته زرق وبرق دنیا نکنند،چرا که دلبستگی شدید نسبت به دنیا می تواند خرمن ایمان آدمی را به آتش کشیده وسعادت و خوشبختی ابدی او را به مخاطره اندازد

همه این حوادث و پیشامدهای ناگهانی این هشدار مهّم را به ما انسان ها می دهد که : ای انسان تو نباید خود را سرگرم مال و ثروت بی ارزش دنیا نموده، و گول ظاهر فریبنده ی آنرا بخوری ، به این صورت که  تمام همّت خود را صرف مال اندوزی ، و پرداختن به امیال و شهوات حیوانی، و خوشگذرانی های خارج از حدّ اعتدال و غیر مجاز کنی.چرا که چنین عملکرد ناشایستی نتیجه ای جز ندامت و پشیمانی در بر نخواهد داشت،ندامتی که هرگز به حالمان سودی نداشته و در سرای جاوید آخرت دردی را از ما درمان نخواهد کرد.

فریاد روح میّت برفراز تابوت!

در روایتی رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله )می فرماید:«سوگند به آن کسی که جان محمد در اختیار اوست، اگر شما موقعیّت مرده را بنگرید، و گفتارش را بشنوید ،از تفکر درباره او غافل شده، و در باره ی وضع خودتان گریه می کنید ،تا آن وقت که جنازه ی میّت را برمی دارند و حمل می کنند روح او بالای تابوتش قرار می گیرد و فریاد می زند:

ای بستگان من! ای فرزندان من! دنیا با شما بازی نکند،همان گونه که بامن بازی کرد، اموال دنیا را از راه مشروع و غیر مشروع جمع کردم ، و سپس  همه ی آنها را برای شما گذاشتم،پس عیش و لذّت آن مال برای دیگران است، و مکافات حساب وباز خواست وپیامدهای آن برای من می باشد. پس بترسید ومراقبت کنید  از آنچه بر من وارد شده است، که مبادا حال شما نیز مانند حال من گردد».2

تجمل گرایی

دستو ر العملی بسیار جالب در مورد دنیا !

خداوند بی همتا در کلام نورانی خویش به منظور در امان ماندن انسان از خطرات دنیا، از مصائب و سختی های دنیا سخن به میان آورده، و در این باره می فرماید:«ما أصاب من مصیبة فی الأرض ولا فی أنفسکم إلا فی کتاب من قبل ان نَبراَها اِنّ ذلک علی الله یسیر *لکیلا تأسوا علی ما فاتکم ولا تفرحوا بما أتاکم والله لایحب کلَّ مُختالٍ فخور».3

ترجمه: «هیچ مصیبتی نه در زمین ودر جانتان روی نمی دهد مگر آنکه همه آنها قبل از اینکه شما وزمین را بیافرینیم در کتاب لوح محفوظ ثبت است.

این به خاطر آن است که برای آنچه از شما فوت شده تأسف نخورید و به آنچه به شما داده شده دلبسته و شادمان نباشید و خداوند هیچ متکبر فخرفروشی رادوست نمی دارد ».

آنچه در توضیح آیه ی شریفه می توان گفت آن است که: در دنیا همواره مصائب و حوادث گوناگونی رخ می دهد که انسان در بروز آنها هیچ گونه نقش و تاثیری ندارد،حوادث ناگواری همچون سیل ،زلزله،طوفان،بیماری های سخت و...که هرازگاهی دامن فرد یا جامعه را گرفته و بخشی اززندگی او رابه مخاطره می اندازد.

بی تردید این حوادث ناگوار به کام بسیاری از انسان ها تلخ آمده، و در اثر ضعف ایمان و نداشتن روحیه ای قوی ومستحکم، در مقام اعتراض بر آمده، ودر پیشگاه الهی به شکوه وگلایه زبان می گشایند.

آنها همواره در زندگی با این پرسش مواجه هستند که به راستی خداوند متعال باوجود اینکه مهربان،کریم، و رحیم است، پس چطور راضی می شود که انسانها را به این حوادث تلخ دچار نماید؟!

آنچه در پاسخ به این دسته از انسان ها می توان گفت آن است که: چنین حوادثی از سوی پروردگار عالم طبق فرموده ی آن یگانه خالق هستی به جهت این است که ما انسان ها اسیر زرق و برق این دنیا نشده، وبه ظاهر دلربای آن دل نبندیم.چرا که این دنیا گذرگاه و پلی است که بر سر جاده آخرتمان نهاده شده است،و لذا نباید موقعیّت خود را گم کرده ،و گمان کنیم که این دنیا جای مناسبی برای سکونت و ماندن همیشگی است، تا در نتیجه در آن جا خوش کرده وهمچون خانه ای ماندگار و پا برجا با آن رفتار نماییم.

بنابراین مصائب و سختی های زندگی می تواند زنگ هشداری باشد برای تمام انسان های گمراه، که تا دیر نشده به خود آمده، و از خواب مرگبار غفلت وفراموشی بیدار شوند، و از کوتاهی دنیا و از فنا پذیری آن عبرت بگیرند، و خود را سرگرم و دلبسته زرق وبرق دنیا نکنند،چرا که دلبستگی شدید نسبت به دنیا می تواند خرمن ایمان آدمی را به آتش کشیده وسعادت و خوشبختی ابدی او را به مخاطره اندازد.

اگر در مورد آیه ی شریفه کمی دقت کنید،خواهید یافت که این آیه دستورالعمل بسیار جالب و کار آمدی را در مورد دنیا در اختیار ما قرار داده است،دستورالعملی که هم می تواند انسان را از خطر دلبستگی شدید به دنیا حفظ کند، و هم به طرز شگفتی روحیه ی او را تقویت کند ،تا در نتیجه در فراز و نشیب های زندگی تعادل روحی خود را  حفظ نموده، و ازعکس العمل و رفتارهای غیر عادی پرهیز نماید.آن دستور العمل کار آمد به این صورت است که ما در این دنیا در خصوص اموال و ثروتی که در اختیار داریم هیچ گونه ادعای مالکیتی نداشته باشیم،بلکه آنها را صرفاً امانتی بدانیم که خداوند مهربان در اختیارمان قرار داده است .

طبیعی است که وقتی انسان یک چنین دید و نگاهی نسبت به اموال ودارایی خود داشته باشد هرگز در زندگی دچار دلباختگی ویاتزلزل شدید روحی نخواهد شد.

ای بستگان من! ای فرزندان من! دنیا با شما بازی نکند،همان گونه که بامن بازی کرد، اموال دنیا را از راه مشروع و غیر مشروع جمع کردم ، و سپس همه ی آنها را برای شما گذاشتم،پس عیش و لذّت آن مال برای دیگران است، و مکافات حساب وباز خواست وپیامدهای آن برای من می باشد. پس بترسید ومراقبت کنید از آنچه بر من وارد شده است، که مبادا حال شما نیز مانند حال من گردد»

به خاطر در اختیار داشتن مال وثروت دنیا شادی بیش از حد به دست نمی دهد، ودر مقابل به خاطر از دست دادنش نیز، غمگین وناراحت نمی شود. در واقع رفتارش همانند رفتار یک کارمند بانک است،که روزی مردم روزی پول و ثروت خود را به او می سپارند و روزی هم از او پس می گیرند.آن هنگام که پول را ازمردم دریافت می کند نباید خوشحال شود و آن روزی هم که پول را از او می گیرند نباید غمگین و ناراحت شود.

بنابراین این سخن زیبا و آموزنده حضرت حق که می فرماید:«لکی لا تأسوا علی ما فاتکم ولا تفرحوا بما آتاکم» را باید همیشه آویزه ی گوش خود نماییم ،تا در نتیجه بتوانیم در دنیا با داشتن رفتاری مثبت و خردمندانه،خویشتن را در مسیر سعادت و خوشبختی قرار داده و از این طریق بار بندگی را به سر منزل مقصود برسانیم .

این شتران مرده از آن کیست ؟!

قتیبة بن سعید می گوید: وارد یکی از قبایل عرب شدم،صحرایی دیدم پراز شترانی که همه مرده بودند که از شدّت زیادی به شماره در نمی آمدند،در آنجا پیرزنی بود، از او پرسیدم این شتران آن که بوده است ؟!

پیرزن گفت:از آن پیرمردی است که بالای آن تل می بینی که نشسته و پشم می تابد .

قتیبة می گوید: سراغ او رفتم و گفتم اینها همه از آن تو بوده است؟!

پیرمرد گفت:به نام من بوده است!گفتم :چه شده که به این روزگار افتاده اند؟!

او در جواب(بی آنکه اشاره ای به علّت مرگ ومیر آنها کند)گفت:آن کس که آنها را داده بود،از من گرفت.

گفتم:(ناراحت نیستی)و در این باره چیزی گفته ای؟!

او درجواب گفت:بیتی سروده ام، سپس آنرا خواند که مضمونش چنین بود:

سوگند به آن کس که من بنده ای از مخلوقات او هستم ،انسان در دنیا هدف مصائب و محنت هاست.اگر شترانم درخوابگاه خود بودند و این قضای الهی رخ نمی داد خوشحال نمی شدم (یعنی من تنها به رضای او راضی هستم وآنچه را که او خواسته همان را می پسندم).4

پی نوشت ها:

1-فرازی از خطبه ی 114 نهج البلاغه ص220 ترجمه محمد دشتی

2-بحارالأنوار ج 6 ،باب 6 ،ص161

3-سوره حدید ،آیه 23و22

4-تفسیر ابوالفتوح رازی، ج 11، ص53، برگرفته از تفسیر نمونه، ج23، ص367

مهدی صفری        

بخش نهج البلاغه تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.