تبیان، دستیار زندگی
انی معروف به خلاّق‌المعانی فرزند جمال‌الدین اصفهانی است. وی از قصیده سرایان بزرگ ایران است كه زندگیش با حمله مغول همزمان بود. وی بیشتر خاندان صاعد را كه ریاست شافعیّه را داشتند مدح كرد. اواخر عمرش به عزلت گذشت تا در سال 635 ه...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

كمال‌الدین اسماعیل

(مقتول به سال 635 هـ)

كمال‌الدین اصفهانی معروف به خلاّق‌المعانی فرزند جمال‌الدین اصفهانی است. وی از قصیده سرایان بزرگ ایران است كه زندگیش با حمله مغول همزمان بود. وی بیشتر خاندان صاعد را كه ریاست شافعیّه را داشتند مدح كرد. اواخر عمرش به عزلت گذشت تا در سال 635 هجری به دست مغولان به قتل رسید. استادی وی در خلق معانی جدید است. دیوانش چاپ شده است.


تركیب بند در وصف خاتم النبیین

ای جز به احترام، خدایت نبرده نام

وای سلك انبیا ز وجود تو با نظام

در دست عقل، نور مساعی تو چراغ

بر كام نفس، حكم مناهی تو لگام

از آتش سنان تو یك شعله نور صبح

وز پرچم سیاه تو یك تار زلف شام

فتراك‌1 توست عروه وثقی2كه جبرئیل

در وی زند ز بهر شرف دست اعتصام3

گر صورت تو رحمت عالم نیامدی

از حضرت خدای كه دادی به ما پیام؟

چل روز از آن سبب گل آدم سرشته شد4

تا قصر دین به خشت وجودت شود تمام

ای نقش كرده بر صفحات وجود خویش

عرش مجید نام ترا از برای نام

پر جوش دیگ سینه چه داری كه می‌پزند

در مطبخ «ابیت 5» ترا گونه گون طعام

در موكب جلال تو از عجز بازماند

روح القدس به منزل الاّله مقام6

نزدیك تو چه تحفه فرستیم ما ز دور؟

در دست ما همین صلوات است و السلام

عیسی ز مقدم تو به ایام مژده داد

ازیمن آن سخن نفسش جان به مرده داد

ای كرده خاك پای تو با عرش همسری

ختم است بر كمال تو ختم پیمبری

در معرض ظهور نكرد از علوّ قدر

با آفتاب، سایه شخصت برابری

باد صبا ببست میان نصرت ترا

دیدی چراغ را كه دهد باد یاوری؟

دریای وحی را شده، غوّاص، جبرئیل

جوهر كلام حق و زبان تو جوهری

تو كرده از تواضع درویشی اختیار

وز همّت تو یافته دریا توانگری

بر عزم قاب قوسین 7 اندر دمی لطیف

چون تیربر گذشته زافلاك چنبری

بر راه تو نهاده فلك صد هزار چشم

تا جز فراز دیده او گام نسپری

هر هفت كرده8 چرخ و به راه تو آمده

بر آرزوی ان كه در او بو كه‌ 9بنگری

تو بر گذشته فارغ و آزاد از همه

جایی كه جبرئیل ندانست رهبری

بی‌واسطه رسیده به صندوق سرّ تو

چندان جواهر كرم و بنده پروری

در حضرت الهی چون ما به حضرتت

در بند عجز كرده زبان ثناگری

برهان معجز تو كلام الهی است

نه چون كلیم و ذوالنون از مار و ماهی است10

ای با علوّ همت تو آسمان زمین

و ای گام اوّلین تو بر چرخ هفتمین

روح‌الله ار ز آستی مریم آمده است

صد مریم است روح تو را اندر آستین

محبوب حق شد آنكه تو را كرد پیروی

وه كز كجاست تا به كجا منصبی چنین

تقدیر بر كشیده به میزان همّتت

وز پرّ پشّه بود سبك مایه‌تر زمین

ای تیر دیده دوز تو از كیش «مارمیت‌ 11»

وای سنجق12 سپاه تو خیل مسوّمین13

از شرح لفظ تو دهن نقل پر شكر

و زیاد خلق تو نفس عقل عنبرین

عزم درست تو ز پی نصرت صوات

بر هم شكسته لشكر كفر خطا چو چین

پیروزه فلك بنسودی كف وجود

نام «محمّد(ص)» ارنبدی نقش آن نگین

آدم كه دانه یی ز بهشتش بدر فكند

از خرمن شفاعت تو هست خوشه چین

ظلمت زدای عالم جانی از آنكه هست

لفظ تو آفتاب و نفس صبح راستین

تلقین ذكر كرده كفت سنگریزه را14

انبار رزق كرده دلت ظلّ نیزه را15

من بنده گرچه نظم ثنای تو می‌كنم

نظم ثنای تو نه سزای تو می‌كنم

تو  فارغی ز مدح چو من صدهزار، لیك

من خود تقرّبی به خدای تو می‌كنم

خود را بزرگ می‌كنم اندر میان خلق

نه آنكه خدمتی ز برای تو می‌كنم

بسیار هرزه گفته‌ام از بهر هر كسی

اكنون تداركش به ثنای تو می‌كنم

از بهر نیكنامی دنیا و آخرت

نام بزرگ خویش گدای تو می‌‌كنم

من بس نیازمندم و خلق تو بس كریم

روی طمع بسوی سخای تو می‌كنم

درمانده‌ام به دست غریمان مظلمه16

دریوزه‌ای ز كوی عطای تو می‌كنم

ناموس من مبر كه همه عمر پیش خلق

دعوی بندگی و ولای تو می‌كنم

شرمنده گناهم و آلوده خطا

وآنگه چه آرزوی لقای تو می‌كنم

دانم كه نا امید نگردم زلطف تو

گر استعانتی به دعای تو می‌كنم

شرط شفاعت تو ز ما گر كبایر است

با ما بسی متاع از این جنس حاضر است


پی‌نوشت‌ها:

1-فتراك: حلقه جلو زین كه شكار بدان بندند- شكارنبد.

2-عروه وثقی: دستاویز استوار.

3-اعتصام: چنگ در زدن.

4-اشاره است به حدیث قدسی: خمّرت طینة آدم بیدیِّ اربعین صباحاً.

5-اشاره است به حدیث نبوی(ص). ابیت عند ربی هویطعمنی و یسقینی: «شب نزد پروردگارم بسر آوردم، او امر طعام داد و آب نوشانید.»

6-اشاره دارد به آیه مباركه: و ما منّا الا له مقام معلوم آیه 163 سوره صافات.

7-اشاره است به معراج و رسیدن به مقام قرب حضرت حق و آیه شریفه 9 از سوره نجم فكان قاب  قوسین اوادنی: «تا شد به اندازه پهنای دو كمان یا  نزدیكتر،»

8-با هفت قلم آرایش كرده: حنا- وسمه- سرخاب- سفیدآب- سرمه- زرك و غالیه.

9-بوكه : باشد كه، شاید كه.

10- اشاره است به اژدها شدن عصای حضرت موسی(ع) و افتادن حضرت ذوالنون (یونس) به كام ماهی.

11-اشاره است به آیه 17 از سوره انفال: فلم تقتلوهم ولكن الله قتلّهم و ما رمیت اذرمیت ولكن الله رمی.

12-سنجق: علم و درفش و رایت.

13-خیل مسوّمین: در قرآن مجید آمده است: بلی ان تصبر او تنّقوا و یا توكم من فور هم هذا یمددكم ربّكم بخمسة الاف من الملائكة مسوّمین: «فرشتگان نشان داری كه برای یاری مسلمانان به امر خدا آمدند.» (آیه 125، سوره آل عمران)

14-اشاره است به تسبیح گفتن سنگریزه در دست پیامبر(ص).

15-اشاره است به حدیث: بعثت بی یدی الساعة بالسیف حتی بعبدالله تعالی وحده لا شریك له جعل رزقی تحت رمحی و جعل الذل و الصغار علی من خالف امری (جامع صغیر، ج1 ص125).

16-غریمان مظلمه: وامخواهان، آنانكه از سوی دستگاه دیوانی تاوان و غرامت مطالبه می‌كنند.

*دیوان كمال‌الدین اسمعیل اصفهانی، به اهتمام حسین بحر‌العلومی، كتابفروشی دهخدا، 1348هـ. ش، طهران، ص2.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.