تبیان، دستیار زندگی
هر کس صبح کند و اهتمامی به امور مسلمانان نداشته باشد، از مسلمین انیست و آن کس که بشنود مردی (کسی) از مسلمانان طلب کمک دارد ولی او جوابش را ندهد، پس مسلمان نیست.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خواسته اسلام، جامعه ای صمیمی و مهربان


مساله همبستگی اجتماعی و چگونگی ایجاد هماهنگی و وحدت بین افراد متفاوت یک جامعه یکی از مسائل پر اهمیت علوم اجتماعی و علوم سیاسی می باشد که ذهن ها و اندیشه های زیادی را به خود مشغول ساخته است.

اتحاد

بسیار جالب خواهد بود اگر بدانیم در میان تعالیم اسلامی بر روی مجموعه ای از مسائل و دستورات تأکید شده است که به زبان امروزین می توانند تأمین کننده هبستگی اجتماعی در میان جامعه اسلامی باشند. افزون بر این، ضمانت اجرایی این دستورات سرچشمه گرفتن آن ها از منبع و حیاتی از یک سو و از سوی دیگر وابستگی عمل به آن ها به ایمان انسان ها و تأثیر فراوان عمل به آن ها در سعادت دینوی و آخرتی انسان هاست. آنچه در مکتوب کوتاه پیش رو تقدیم می کنیم تنها گوشه ای از این تعالیم و دستورات حیاتبخش می باشد. در پایان این مکتوب، اشاره ای نیز هر چند گذرا به اهمیت مقوله امنیت اجتماعی در جامعه خواهیم داشت و از زاویه اهمیت جامعه همگرا و متحد به فائده مجازات جرم اخلال در امنیت خواهیم پرداخت البته به صورت مختصر.

امیرالمومنین(علیه السلام) شاید در آخرین ساعات، عمر نورانی خود خطاب پسران خود که البته خطابی عمومی است، بر اساس نقل معتبر مرحوم کلینی فرموده اند: و علیکم یا بنی بالتواصل و التباذل و التبار و ایّاکم و التقاطع و التوابر و التفّرق و تعاونوا علی البر و التقوی و لا تعاونوا علی الاثم و العدوان و اتّقوا الله ان الله شدید العقاب.[1]

بر شما باد ای پسران من! بر ارتباط و همبستگی با هم و بخشش در میانتان و نیکویی با یکدیگر و بر حذر باشید از جدایی و رویگردانی از یکدیگر و تفرقه.

در کار نیک و پسندیده و رعایت تقوا، مددکار و یار یکدیگر باشید و در گناه و معصیت و ظلم کردن به یکدیگر کمک مکنید و تقوای الهی پیشه سازید که عذاب خدا، شدید و ناگوار است. آری این جملات، آخرین وصایای مولی الموحدین حضرت امام علی(علیه الصلاة والسلام) است و خود فضای وصیّت و آن هم قرار دادن وصیّت به سبک زندگی اجتماعی در کنار امر به تقوا، گویای اهمیت فراوان و سعادت بخش روابط اجتماعی گرم و صمیمی در میان جامعه اسلامی می باشد. این نکته نیز از این وصیّت به دست می آید که روابط گرم اجتماعی باید بر پایه تقوا و نیکی بوده باشد و نه معصیت و ظلم وتعدی به حقوق دیگران.

در خورد توجه بسیار آنکه در میان کتب حدیثی با انبوهی از عناوین و به اصطلاح امروزی تیترها بر خورد می کنیم که در ذیل هر یک چند روایت مرتبط با آن عنوان آمده است که همگی دارای یک محور مشترک هستند و آن ضرورت همبستگی و صفا و صمیمیت بر پایه تعالیم ایمان و اسلامی، در میان آحاد جامعه اسلامی است. در اینجا بعضی از آن روایات را به همراه عناوین آن ها از کتاب شریف کافی، نقل می کنیم.

رسول خدا فرمودند: کسی که باعث سرور مومنی بشود، مرا مسرور ساخته و آن کس که مرا شادمان کند خدا را مسرور کرده. البته روشن است که منظور از شادی خداوند سبحان، معنای دیگری است که بعضی گفته اند آن معنای دیگر، جلب محبت اولیاء خدا نسبت به آن شخص است

گفتنی است همانطور که هر صاحب فردی درک می کند منظور این روایات نادیده گرفتن تفاوت ها و اختلافات اختیار و غیراختیاری افراد جامعه نمی باشد بلکه مقصود، ایجاد اجتماعی صمیمی و همگرا در جهت رسیدن به آرمان های اصیل اسلامی و سعادت افراد جامعه است با حفظ تفاوت ها و اختلافات گوناگون. البته همواره پاره ای از تفاوت ها و تفاوت ها هستند که بر اساس خیالات و توهمات پایه ریزی شده اند که حتی اگر این احادیث نیز وجود نداشتند باید برای برچیدن آن ها تلاش می شد. اما احادیث: در باب «اهتمام به امور مسلمانان و خیرخواهی و سود رساندن به آن ها» چنین می خوانیم، امام صادق(علیه السلام) از رسول مکرّم اسلام نقل فرموده اند «من اصبح لایهتّم بامور المسلمین فلیس منهم و من سمع رجلاً ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم.»[2] هر کس صبح کند و اهتمامی به امور مسلمانان نداشته باشد، از مسلمین نیست و آن کس که بشنود مردی(کسی) از مسلمانان طلب کمک دارد ولی او جوابش را ندهد، پس مسلمان نیست.

از حضرت امام صادق(علیه السلام) نقل است که: «قال فی قول الله عز و جل «و اجعلنی مبارکاً اینما کنت» قال: نفاعا» [3]

در مورد سخن خداوند سبحان از قول حضرت عیسی(علیه السلام) که از خداوند درخواست کردند که: مرا در هر جا که هستم با برکت قرار بده (سوره مریم، آیه 31) حضرت امام صادق (علیه السلام) فرمودند: مبارک یعنی نفّاع یعنی کسی که بسیار به مردم منفعت و فائده می رساند.

نصیحت کردن

اما باب دیگری که به آن اشاره می کنیم باب «اصلاح رابطه مردم با همدیگر است» از امام صادق(علیه السلام) می خوانیم: «صدقة یحبّها الله اصلاح بین الناس اذا تفاسد و او تقارب و بینهم اذا تباعدوا»[4] صدقه ای که خداوند آن را دوست دارد. (ظاهراً یعنی یکی از بهترین انواع صدقه) اصلاح رابطه بین مردم است، وقتی که رابطه آن ها، به تباهی کشیده شده و ایجاد الفت و ارتباط نزدیک است وقتی که از هم دور شده اند.

در باب «نصیحت و خیرخواهی برای مومن» از امام صادق(علیه السلام) منقولست که فرمودند: «قال رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) ان اعظم الناس منزلة عندالله یوم القیامة امشاهم فی ارضه بالنصیحة لخلقه»[5] رسول خدا(صلی الله علیه واله وسلم) فرمودند: با عظمت ترین رتبه در نزد خداوند، روز قیامت برای کسی است که بیشترین تلاش را در زمین، برای نصیحت آفریدگان خدا انجام داده است. در باب «برادری بعضی از مومنین یا بعضی دیگر از مومنین» از امام صادق (علیه السلام) می خوانیم «المومن اخوالمومن،عینه و دلیله لایخونه و لا یظلمه و لا یغشّه و لا یعده عدة فیخلقه.»[6]

مۆمن، برادر مۆمن است. چشم اوست و راهنمای وی. به او خیانت نمی ورزد، ظلم نمی کند، او را نمی فریبد و وعده ای به او نمی دهد تا از آن وعده تخلّف کند. در باب «به یکدیگر رحمت کردن و مهرورزی با یکدیگر» از امام صادق(علیه السلام) منقولست «اتقوا الله و کونوا اخوة بررة متحابین فی الله متواصلین متراحمین تزاو روا و تلاقوا و تذاکروا لمرنا و احیوه»[7] تقوای خدا را پیشه سازید و برادرانی نیکوکار باشید. در راه خداوند یکدیگر را دوست بدارید و با هم پیوند داشته باشید و به یکدیگر رحمت بورزید و مهربان با هم باشید. به زیارت یکدیگر بروید و همدیگر را ملاقات کنید و امر ما (امامت و مسائل دینی) را به یکدیگر یادآوری کنید و آن را زنده کنید. در باب «زیارت برادران» از امام صادق (علیه السلام) نقل است که: «من زار أخاه فی الله قال الله عزوجل: إیای زرت وثوابك علی، ولست أرضى لك ثوابا دون الجنة »[8]

امام صادق (علیه السلام) از رسول مکرّم اسلام نقل فرموده اند «من اصبح لایهتّم بامور المسلمین فلیس منهم و من سمع رجلاً ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم.»هر کس صبح کند و اهتمامی به امور مسلمانان نداشته باشد، از مسلمین نیست و آن کس که بشنود مردی (کسی) از مسلمانان طلب کمک دارد ولی او جوابش را ندهد، پس مسلمان نیست

هر کس برادر خود را که برادری وی تنها برای خداست و نه غیر خدا، زیارت کند و مقصود وی دستیابی به وعده (پاداش و ثواب) خدا باشد و رسیدن به آنچه در نزد خداوند است، خداوند هفتاد هزار ملک را مامور وی می گرداند که او را ندا می دهند: هان! پاک شدی و بهشت برای تو گوار شد. در باب «ایجاد شادمانی برای مومنین» از امام باقر (علیه السلام) می خوانیم، «قال رسول الله (صلی الله علیه واله وسلم» من سرّ مومنا فقد سرّی و من سرّی فقد سرّ الله»[9]

رسول خدا فرمودند: کسی که باعث سرور مومنی بشود، مرا مسرور ساخته و آن کس که مرا شادمان کند خدا را مسرور کرده. البته روشن است که منظور از شادی خداوند سبحان، معنای دیگری است که بعضی گفته اند آن معنای دیگر، جلب محبت اولیاء خدا نسبت به آن شخص است. در باب «تلاش برای بر طرف کردن حاجت مومن» از حضرت امام رضا (علیه السلام) می خوانیم: «ان لله عبادأ فی الارض یسعون فی حوائج الناس، هم الامنون یوم القیامة و من ادخل علی مومن سرورا فرح الله قلبه یوم القیامة» [10] همانا خداوند در زمین بندگانی دارد که سعی و تلاش در برطرف کردن نیازهای مردم دارند، اینان روز قیامت در امان هستند و هر کس شادمانی بر قلب مومنی وارد سازد، خداوند در روز قیامت، قلب او را شادمان می کند.

افزون بر این ابواب و احادیث، ابواب و روایات دیگری نیز وجود دارند که از مجموعه همه آن ها می توان فهمید اسلام عزیز، جامعه ای همگرا، مهربان و یار و یاور و دوست یکدیگر و به قول ساده، جامعه ای صمیمی و با صفا را طرحریزی می کند. به نظر می رسد در پرتو همین احادیث نورانی و فراوان بتوان بعضی از حکمت ها و فوائد بخشی از حدود و احکام جزایی اسلام را فهمید. مانند احکامی که در قرآن مجید و در روایات اهل بیت (علیهم السلام) برای جرم های ضد امنیت عمومی مثل محاربه یا جاسوسی و عملیات خرابکارانه، بیان شده است. جرم های که فضای با نشاط و برادرانه جامعه را بر هم می زنند و بستری ناامن و بدون اخوت و صمیمیت و پر از ترس و دلهره و اضطراب تولید می کنند تا جای که آرامش فردی نیز به تباهی کشیده می شود تا چه رسد به آرامش مجموعه افراد اجتماع. البته و صد البته کسی که واقعاً مومن و خدا شناس باشد به خاطر برخورداری از معرفت خداوند حکیم و علیم به همه دستورات الهی پایبند و در برابر همه آن ها تسلیم است.

 پی نوشت ها:

[1] - الکافی، ج7، ص 52

[2] - الکافی، ج2، ص 164

[3] - همان مأخذ، ص 165

[4] - همان مأخذ، ص 209

[5] - همان مأخذ، ص 208

[6] - همان مأخذ، ص 166

[7] - همان مأخذ، ص 175

[8] - همان مأخذ، ص 175

[9] - همان مأخذ، ص 188

[10] - همان مأخذ، ص 197

سیدعلی محمد هاشمی رضوانی  

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.