تبیان، دستیار زندگی
یکی از جنبش های مهم در دوره پست مدرن جنش ساختارشکنی گرایی در هنر است. از جمله عرصه های بیان این مفهوم را می توان در دل آثار معماری پست مدرن جستجو کرد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ساختارشکنی گرایی در معماری


یکی از جنبش های مهم در دوره پست مدرن جنش ساختارشکنی گرایی در هنر است. از جمله عرصه های بیان این مفهوم را می توان در دل آثار معماری پست مدرن جستجو کرد.

ساختارشکنی گرایی در معماری

تاریخ گرایی پست مدرنیستی گرچه ادعا می کند که با معنا سر و کار دارد، در درجه ی نخست، روکار تزئینیِ سبک بین المللی را مخاطب قرار می دهد. ساختارشکنی گرایی با به حرکت درآمدن به وسیله ی نظریه های انقلاب انگیزتر و به عنوان جنبش دیگری که در حدود سال 1980 روز به روز بر رونقش افزوده شد، در چالش با ماهیت خود بسی فراتر از این می رود.

اصطلاح "ساختارشکنی گرایی" (Deconstructivism) ترکیبی از دو واژه ی "ساختارگرایی"(Constructivism) و ساختارشکنی (Deconstruction)است. به بیان دقیق تر ، هیچ گونه معماری ساختار شکن نمی تواند در میان باشد زیرا ساختمان به جای آنکه اجزا را از هم جدا کند یا وابکند، آن ها را بر هم سوار می کند یا در کنار هم می نشاند.

با این حال ، ساختارشکنی گرایی از اصولی مشابه پیروی می کند و به طور کلی بر وجود پست مدرنیسم دلالت دارد. معماری مدرن را نخست قطعه قطعه  می کند و سپس به طُرُقی جدید از نو برهم سوار می کند. ساختارشکنی گرایی نیز مانند پست مدرنیسم، این کار را از طریق به استخدام درآوردن آثار هنری انجام می دهد.

ساختارشکنی گرایی گرچه بزرگانی چون میکلانژ، برنینی و گوارینی را در شمار نیاکان خود نام می برد، از هر آنچه بتوان در معماری پیشین یافت بسی فراتر می رود. در میان فعالان عرصه ی معماری به وجه اشتراک چندانی بر نخواهیم خورد

ساختارشکنی گرایی به یکی از نخستین سرچشمه های مدرنیسم بازمی گردد:آوانگارد روسی .

تجربه ی روسیه در معماری ، گذرا از آب درآمد و فقط تعداد انگشت شماری از اندیشه های آن توانستند این کار را در ورای مرحله ی آزمایشگاهی انجام دهند. لیکن معماران جدید، این بار نیز از پیکره تراشی جسورانه ی "کانستراکتیویست ها" و طراحی های گرافیکی "سوپره ماتیست ها" الهام گرفته اند.

آن ها می کوشند یکپارچگی معماری مدرن را با متزلزل ساختن منطق درونی آن ، که خود روس ها چندان کوششی برای متزلزل ساختنش به عمل نیاورند، زیر پا بگذارند. با این حال ، ساختارشکنی گرایی، معماری مدرن و اصول آن را یکسره کنار نمی گذارد، بلکه هم چنان در جایگاه معماریِ طرحِ امکان پذیر بر اساس مهندسی سازه باقی می ماند.

ساختارشکنی گرایی در معماری

ساختارشکنی گرایی گرچه بزرگانی چون میکلانژ، برنینی و گوارینی را در شمار نیاکان خود نام می برد، از هر آنچه بتوان در معماری پیشین یافت بسی فراتر می رود. در میان فعالان عرصه ی معماری به وجه اشتراک چندانی بر نخواهیم خورد .

تدابیر مشترک اصلی آنان عبارتند از روی هم قرار دادن شیوه ها یا لایه های متضاد به اضافه ی کژشکلی هایی از درون که واژگان و هدف های عادی معماری را متزلزل می کنند.

یکی از نخستین معمارانی که تحت تاثیر ساختارشکنی گرایی قرار گرفت "برنار چرمی" متولد 1944 میلادی بود. کامل ترین نمونه ی ساختارشکنی گرایی او "پارک دو لا ویلت" در پاریس است که بعدها "ژاک دریدا" بنیان گذار ساختار شکنی، یک مقاله در کتابچه راهنمای پروژه درباره اش نوشت.

توضیح تصویر:

1- قسمتی از پروژه معماری برنار چرمی، ساختمان فولی، پارک دو لا ویلت، پاریس، 1983

2- پیش طرح برای غرفه های، برنار چرمی، پارک دو لا ویلت، پاریس، 1982

سمیه رمضان ماهی

بخش هنری تبیان


منابع:

تاریخ هنر جهان هورست ووادمار جنسن و آنتونی ف. جنسن

هنر در گذر زمان هلن گاردنر

در جستجوی زبان نو رویین پاکباز

تاریخ هنر پست مدرن