تبیان، دستیار زندگی
می شوند به احتمال زیاد متوجه شده اید كه در هر نمونه از اكتشاف های تصادفی كه تاكنون در این منو شرح داده شده اند، علت این كه تصادف ها به اكتشاف تبدیل شدند ذكاوتی بود ( به قول والپول ) كه در كسانی كه با آن تصادف مواجه می شدند و...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

موخّره:

چگونه تصادف ها تبدیل به اكتشاف می شوند

به احتمال زیاد متوجه شده اید كه در هر نمونه از اكتشاف  های تصادفی كه تاكنون در این منو شرح داده شده اند، علت این كه تصادف ها به اكتشاف تبدیل شدند ذكاوتی بود ( به قولوالپول ) كه در كسانی كه با آن تصادف مواجه می شدند وجود داشت. اكنون توضیح می دهیم كه منظور از ذكاوتی كه برای اكتشاف لازم است چیست، و این كه چگونه می توان آن را به دست آورد و پرورش داد.

پاستور می گوید: در پهنه مشاهده، بخت فقط به ذهن مستعد یاری می رساند . این ذهن مستعد چیست و چگونه می توان آن را به دست آورد؟ مطمئناً در بسیاری از كسانی همچون پریستلی ، پاستور و پركین كه از بخت یاری  بهره مند می شوند، استعداد یا توانایی ذاتی برای اكتشاف وجود دارد. ویژگی بارز این سه نفر، و بسیاری از كسانی كه تصادف هایی را به اكتشافاتی تبدیل كردند ، کنجکاویاست. آنان كنجكاو بودند به علت تصادفی كه مشاهده كرده بودند پی ببرند.

ویژگی دیگری كه در آنان مشترك است،تیزبینی شان است. آنها پدیده ای را مشاهده كردند كه غیرمنتظره بود، ولی به جای آن كه آن را بی اهمیت یا آزار دهنده تلقی كنند و به فراموشی بسپارند، به آن دقت كردند. بی تردید خیلی ها دیده بودند كه گازی به طور نامنتظره تولید شود، بلوری شكل عجیبی داشته باشد، یا در ماده اضافه ای كه به دور ریخته می شد رنگ تیره ای وجود داشته باشد. اما آنان اكسیژن را كه اساسی ترین عنصر است كشف نكردند، نوعی ساختار مولكولی كه برای بقای زندگی ضروری است استنتاج نكردند، یا از قطران سیاه زغال رنگی زیبا تهیه نكردند. آلبرت زنت- گیورگئی به نیكویی گفت: اكتشاف عبارت است از دیدن آنچه همه دیده اند و اندیشیدن به آنچه هیچ كس نیندیشیده است .

رونالد س. لنوكس ادعا كرده است كه گرچه ممكن است كنجكاوی و تیزبینی در عده ای بیش از دیگران باشد ، اما می توان آنها را پرورش داد و تقویت كرد. در مقاله ای با عنوان آموزش برای اكتشاف بخت یارانه ، لنوكس راه هایی را شرح می دهد كه از طریق آنها دانشجویان می توانند برای بهره بردن از تصادف های پر بركت آماده باشند. گام نخست، آموزش دادن نحوه انجام و ثبت مشاهدات است، چه نتایج منتظره و چه نتایج غیرمنتظره. لنوكس می گوید چنین آموزشی مستلزم آن است كه دانشجو در آزمایشگاه دفترچه ای داشته باشد كه مربی نه تنها براساس پاسخ های درست و نادرست ، بلكه بر مبنای مهارت در انجام مشاهدات و ثبت آنها نیز به آن نمره بدهد.

دانشجویان باید تشویق شوند تا در تفكرات و تفسیرهایشان انعطاف پذیر باشند. كسی كه تنها آنچه را مورد نظر است می بیند و نتایج غیرمنتظره را به بهانه نادرست بودن فراموش می كند، هرگز اكتشافی نخواهد كرد. در اینجا دو نمونه روشن از تجربیات شخصی خودم را كه نمایانگر این اصل هستند ذکر می کنم : دانشجویی آزمایشی انجام داد و نتیجه ای گزارش كرد كه انتظار آن را داشتم. اما دانشجوی دوم نتوانست این نتیجه را به دست آورد، و بعدها معلوم شد كه این نتیجه نادرست بوده است. دانشجوی اول به دلیل كمبود وقت ، نتیجه نادرستی را كه استادش به او گفته بود در انتظار آن باشد گزارش كرد ( خوشبختانه ما این داده های نادرست را منتشر نكردیم، بلكه صبر كردیم تا بعدها كه جزئیات مسئله حل شد این كار را انجام دهیم ). در نمونه دوم، به دانشجویی گفته شده بود كه باید منتظر نتیجه خاصی شود، ولی او چیزی مشاهده كرد كه در نظرش بسیار متفاوت بود، و به دقت آنچه را مشاهده كرده بود گزارش كرد. این نتیجه نامنتظره منجر به ارائه مفهوم كاملاً جدیدی در برنامه پژوهشی كه از پیش تعیین شده بود، گردید، به عبارتی دیگر به یكاكتشاف انجامید.

راه دیگری كه به واسطه آن شخص می تواند برای سود جستن از بخت یاری آماده شود مطالعه كامل و دقیق در رشته مورد پژوهش است. جوزف هنری فیزیكدان آمریكایی ، این جمله پاستور را با عبارتی دیگر نقل می كند : بذر اكتشافات بزرگ دایماً ما را فرا گرفته اند، اما تنها در ذهن هایی ریشه می دوانند كه آمادگی پذیرش آنها را داشته باشند .

به عنوان نمونه اگرچه وقتی هاگ معلقی در ظرف كشت فلمینگ افتاد ، فلمینگ در جست و جوی یك عامل ضد باكتریایی نبود، اما او در میكرب شناسی بسیار باسواد و آموزش دیده بود، و به سادگی می توانست مفهوم ناحیه روشنی را كه در كشت باكتریایی بر اثر كاشته شدن تصادفی كپك ایجاد شده بود دریابد.

در برخی از اكتشافاتی كه به عنوان شبه بخت یارانه معرفی شده اند، اگر پژوهشگر آمادگی پی بردن به این مطلب را نداشت  ( گرچه تصادفی كه برایش اتفاق افتاده بود واقعه ای كاملاً اتفاقی و پیش بینی نشده بود اما امكان داشت نتیجه مورد انتظار را بدهد) هرگز این تصادف ها تبدیل به اكتشاف نمی شدند. به عنوان نمونه، گودییر(Goodyear) بی درنگ متوجه شد كه اثر گرم كردن تصادفی لاستیك با گوگرد این است كه خاصیت ارتجاعی لاستیك دیگر تحت تأثیر سرما و گرما قرار نمی گیرد. این اثر همان چیزی  بود كه سال ها به دنبالش بود، و می دانست چگونه آن را بلافاصله امتحان كند. به همین ترتیب «نوبل» با ریخته شدن تصادفی نیتروگلیسیرین در ماده بسته بندی متخلخل اطراف آن متوجه شد كه شاید بتوان از این طریق چاره ای برای طبیعت خطرناك ماده منفجره كه سخت در جست وجوی آن بود بیابد. ذهن او به این دلیل بر این اكتشاف چنگ زد كه او قبلاً مخلوط های مختلف این مایع دمدمی مزاج را با مواد دیگر آزمایش كرده بود، و دقیقاً می دانست كه چگونه مخلوطی را كه تصادفاً به وجود آمده بود بیازماید.

در مقابل این معدود اكتشافات شبه بخت یارانه، اكتشافات حقیقتاً بخت یارانه قرار دارند: تصادف های پربركتی كه منجر به پدیده های نوظهوری شدند كه اصلاً مترقبه و مورد جست و جو نبودند، و به واسطه ذكاوت كسانی كه با این تصادف ها برخورد كردند، تبدیل به اكتشاف شدند. كسی نمی تواند اهمیت بودن در نقطه مناسب در لحظه مناسب را انكار كند، اما باید دقت كرد كه والپول در تعریف بخت یاری، برای تصادف و ذكاوت ارزش یكسانی قایل شد. او به دوستش سر هوراس مان گفت كه سه شاهزاده سرندیپ دایماً بر اثر تصادف هایی كه پیش می آمد و ذكاوتی كه داشتند چیزهایی كشف می كردند كه در جست وجوی آنها نبودند .

برخی از تصادف هایی را كه نقل كرده ام در نظر بگیرید: سیبی در كنار پای «نیوتن» به زمین می افتد؛ «وهلر» به جای سیانات آمونیم، اوره تهیه می كند؛ «پركین» رنگی بنفش به دست می آورد؛ یك مقنی (چاه كـَن) ایتالیایی به جای آب مجسمه هایی پیدا می كند؛ یك سرباز فرانسوی ضمن تعمیر قلعه ای در مصر سنگی پیدا می كند كه نوشته های عجیبی بر آن نقش بسته اند؛ پسرك فلسطینی سنگی به درون غار تاریكی می اندازد و صدای نامنتظره ای می شنود؛ چون دمای لبه پنجره كمتر از 26 درجه بود پاستور بلورهایی را با شكلی منحصر به فرد به دست می آورد؛ صفحه ای فلوئورسان در موقعی كه احتمالش داده نمی شود در تاریكی می درخشد و بلورهای فسفرسان بر یك صفحه عكاسی كه در كاغذ سیاه پیچیده شده بود تأثیر می گذارند؛ مقاومت شیردوشی در برابر یك بیماری مخوف توجه پزشك محلی را به خود جلب می كند؛ هاگی به درون ظرف كشت بدون درپوش «فلمینگ» می افتد؛ شیمیدانان شركت دوپون در راهروی آزمایشگاه شوخی شان می گیرد و متوجه می شوند كه رشته كشیده شده ای به نحو غریبی محكم است؛ شیمیدان دیگری در دوپون در می یابد كه گرچه یكی از مخازن پُر است اما گازی از آن خارج نمی شود؛ نشتی و آلودگی ابزارها باعث تشكیل پلیمرهایی می شود كه كسی انتظار آنها را ندارد؛ وجود تصادفی ناخالصی در یكی از مواد اولیه تولید تاج مولكولی جدیدی می كند.

ممكن بود هر یك از این تصادف ها توجه كسی را جلب نكند و بنابراین تنها تصادف بی اهمیتی باقی بماند. اما به سبب ذكاوت كسانی كه با این تصادف ها مواجه شدند، اكنون برای قوانین حاكم بر حركت سیارات توضیحی داریم؛ دانش شیمی آلی بر مبنایی بخردانه پایه گذاری شده است؛ رابطه ساختار مولكولی با فعالیت فیزیولوژیك تا حدی شناخته شده است؛ رنگ های زیبایی وجود دارند كه نه تنها پادشاهان بلكه تمام مردم استطاعت تهیه آنها را دارند؛ دریچه ای به روی فرهنگ و زبان تمدن های باستانی گشوده شده است؛ پرتوهای ایكس در تشخیص و درمان پزشكی استفاده می شوند؛ پرتوزایی و انرژی هسته ای به خدمت ما در آمده اند؛ علیه آبله و بیماری های دیگر ایمن سازی می شود؛ داروی معجزه آسا ی پنی سیلین و جانشینانش مصرف می شوند؛ نایلون و پلی استر در لباس ها به كار می روند؛ تفلون در ساخت ماهیتابه و دریچه های قلبی  استفاده می شود؛ پلیمرهای دیگری در ساخت كیسه های زباله پلاستیكی، صندوق های یخ، عایق كاری رادار، طناب های اسكی روی آب ، سپرهای ضد گلوله و شیشه های هواپیماها استفاده می شوند؛ و مولكول هایی مصنوعی به دست آمده اند كه امید می رود فعالیت های حیاتی آنزیم های طبیعت را تقلید كنند.

اینها فقط چند نمونه از فایده های بخت یاری هستند، یعنی كشف چیزهایی كه كسی در جست و جوی آنها نیست بر اثر تصادف هایی كه پیش می آید و ذكاوتی كه [ برخی افراد مستعد] دارند . برخی از این اكتشافات قرن ها پیش، و برخی اخیراً صورت گرفتند. در قرن بیستم دانسته های ما در زمینه علوم ، پزشكی و فنون با سرعت اعجاب آوری رشد كرده اند. نمی توانیم پیش بینی كنیم كه در آینده چه پیشرفت هایی به ارمغان خواهد آمد – سفرهای بین سیاره ای ؟ درمانی برای سرطان؟ اما می توانیم مطمئن باشیم كه تصادف ها اتفاق خواهند افتاد، و با آمادگی بیش از پیش ذهن افراد می توانیم انتظار داشته باشیم كه این تصادف ها به واسطه بخت یاری تبدیل به اكتشافات درخشانی فراتر از تخیل ما بشوند.

منبع: سرگذشت اكتشافات تصادفی در علم - نوشته : رویستون رابرتس - مترجم:محی الدین غفرانی