افغانهای پر زحمت یا پردردسر؟
کشور ما دومین کشور پناهنده پذیر در دنیا است ،که در حال حاضر و با خروج بسیاری از پناهندگان هنوز حدود یک میلیون پناهنده دارد .نظر شما در مورد حضور پناهندگان افغان در ایران و مزایا و معایب آن چیست؟
تجربهی حضور افغانها در ایران؛ از ملایمت تا خشم و دلخوری
مهاجرت افغانها به ایران پیشینهای طولانی دارد. اولین گروههای مهاجر افغانی روستاییان جویای کاری بودند که در اواخر دهه 40 و رونق اقتصادی ایران وارد کشور و بیشتر در استانهای خراسان و کرمان ساکن شدند.
با آغاز جنگهای سخت میان مجاهدین افغان و شوروی بسیاری از اتباع افغان برای فرار از فقر و ناامنی و خشونت جنگ در سال پنجاه و هفت متواری شدند و به کشورهای مختلف از جمله ایران و پاکستان پناه بردند. این دوره از مهاجرت افغانها به ایران با آغاز جنگ 8 ساله همزمان بود. درهمین راستا، رهبر انقلاب نهادهایی چون سپاه و بسیج را مکلف ساخت تا با افغانهای مهاجر همکاری کنند .
دولت ایران به فرمان رهبر، مرزها را به روی افغانها گشود بی آن که آنها مکلف به پرداخت وجه و یا ارایه گذرنامه و ویزا باشند. با حمایت دولت ایران از مهاجرین و پناه جویان افغان، آنها به جای جوانان ایرانی که دسته دسته راهی جبهههای جنگ شدند به عنوان نیروی کار در ایران از ثبات بیشتری برخوردار گشتند.(صحیفه امام،جلد 17، 278)
دولت ایران به فرمان رهبر حکومت مرزها را به روی افغانها گشود بی آن که آنها مکلف به پرداخت وجه ویا ارایه گذرنامه و ویزا باشند. تجربهی کار بیشتر- مزد کمتر افغانها بسیاری از کارفرمایان ایرانی را ترغیب و تشویق کرد از حضور آنان در بخشهای مختلف ساختمانی، صنعتی، خدماتی و کشاورزی بهره جویند و موظف نبودن کارفرما برای بیمه کردن آنان استفاده از این نیروی کار را سرعت و شدت بخشید.
پرداخت نکردن یارانه برای کالا و انرژی از سوی آنان وسوسهی حضور و ماندن را بین آنها پر رنگتر کرد. اتباع افغان از خدمات درمانی که عمدتاً دولتی است استفاده میکنند، حتی در برخی موارد به وضعیت درمانی آنها توجه ویژهای میشود
اکنون در بیشتر کارهای ساختمانی شاهد حضور کارگران افغان هستیم، در حالی که از نظر دستمزد، تفاوت چندانی با نیروهای بومی ندارند. جالب توجه اینکه اخیراً کارگران افغانی تقاضای دستمزد دلاری دارند تا با نوسانات ارزی حقوق ثابتی داشته باشند. پرداخت نکردن یارانه برای کالا و انرژی از سوی آنان وسوسهی حضور و ماندن را بین آنها پر رنگتر کرد. اتباع افغان از خدمات درمانی که عمدتاً دولتی است استفاده میکنند، حتی در برخی موارد به وضعیت درمانی آنها توجه ویژهای میشود. افغانها از خدمات عمومی مانند وسایل حمل و نقل، آب و نان، برق و گاز و دیگر خدمات استفاده میکنند بدون اینکه بابت آن وجهی پرداخت کنند.
در سالهای اخیر بسیاری از پیمانکاران بخش خصوصی و حتی گاهی اوقات ادارات کشور نیز برای گریز از قانون و ارائه خدمات مناسب مانند اضافه کاری و بیمه، آنان را استخدام میکردند. آن چه به این امر بیشتر دامن میزد شیوع این فرضیه بود که ایرانیان تمایلی به کار کردن در مشاغلی مانند چاه کنی، دامداری، کشتارگاهها و سرایداری ندارند. اما به نظر میرسد سود بالای کارفرمای ایرانی که موظف به پرداخت حق بیمه برای افغانها نبود
ایران از معدود کشورهایی است که پناهندگان را در جامعه شهری و در کنار شهروندان خود جای داده است و از این بابت همواره مورد تایید کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان است چرا که بسیاری از کشورها پناهندگان را در محیطهای دور از جوامع شهری برای پیشگیری از آسیبها و تبعات احتمالی نگه میدارند با اغماضی که جمهوری اسلامی ایران در رابطه با اتباع افغان انجام داده است. تاکنون این افراد همانند ایرانیان به طور آزاد در کشور زندگی کردهاند و تنها سه درصد اتباع افغان در شهرکها یا همان «اردوگاهها» زندگی میکنند. در برخی موارد اقدامات دولت ایران کاملاً مستقل است و هیچ گونه یاری از سوی نهادهای جهانی مسئول در این زمینه دریافت نمیکند.
با اغماضی که جمهوری اسلامی ایران در رابطه با اتباع افغان انجام داده است تاکنون این افراد همانند ایرانیان به طور آزاد در کشور زندگی کردهاند و تنها سه درصد اتباع افغان در شهرک هایا همان" اردوگاهها " زندگی میکنند. در برخی موارد اقدامات دولت ایران کاملاً مستقل است و هیچ گونه یاری از سوی نهادهای جهانی مسوول در این زمینه دریافت نمیکند.
مقولهی حضور افغانها در ایران همواره از زوایای گوناگونی مورد بررسی قرار گرفته است. گروهی بر حضور نیروی کار افغان در ایران پافشاری میکنند و از این استدلال بهره میجویند که به این سادگی نمیتوان نیروی کار افاغنه را نادیده گرفت. زیرا جمعیت کار اینها به اندازهای گسترده است که در بخشهایی به سادگی نمیتوان نیروی دیگری را جایگزین کرد.
طبق آمار اعلام شده از سوی مراجع رسمی کشور اتباع افغانی بیش از 800 هزار فرصت شغلی را در اختیار دارند، از صنعت مرغداری، دامداری و کارهای ساختمانی گرفته تا زباله جمع کنی و خرید قراضه و دلالی و مغازهداری در سطح شهر.
گروهی بر حضور نیروی کار افغان در ایران پافشاری میکنند و از این استدلال بهره میجویند که به این سادگی نمیتوان نیروی کار افاغنه را نادیده گرفت. زیرا جمعیت کار اینها به اندازهای گسترده است که در بخشهایی به سادگی نمیتوان نیروی دیگری را جایگزین کرد
اینک برخلاف گذشته نه چندان دور، کارگر افغانی در کنار استاد کار ایرانی کارگری نمیکند بلکه در بسیاری موارد استادکاران افغانی کارگرهای ایرانی را برای کارگری به کار میگیرند. مهاجران افغانی توانستهاند با حربه مزد کمتر و کار سریعتر به استادکاران ماهری در کلیه امور ساختمان سازی، (از آرماتوربندی و بتون ریزی و سنگ کاری گرفته تا گچ کاری و کاشی کاری و نماچینی) تبدیل شوند. بسیاری از مغازههای خیابان اصلی یزد توسط مهاجران افغانی اجاره و خریداری و اداره میشود، همانگونه که این مهاجران در پاساژهای بزرگ شهر نیز مغازه دارند. مهاجران افغان ساکن یزد بیشتر خانه و مغازه رهن میکنند و این اجاره و رهن کردن خانه مالکان را بدهکار کرده است.
تأثیرات اجتماعی حضور افغانها در ایران از زوایای گوناگون مورد بررسی قرار گرفته است. به دنبال نابسامانیهایی که با حضور افغانها در برخی موارد به وجود آمده است اعمال محدودیت برای حضور اتباع افغانی در استانها بر اساس پارامترهایی نظیر معیشت، اشتغال و کار، تورم و بیکاری و...که از سوی مدیران استانها داده میشود برنامه ریزی میگردد. به همین دلیل در برخی از استانها حضور و تردد آنها ممنوع اعلام شده است. پذیرش این واقعیت دور از ذهن است که همهی مهاجرین قانونی و غیرقانونی افغان در ایران در ایجاد آسیبهایی اجتماعی نقش دارند. اما وجود 4000 زندانی افغان در ایران در سال 84 که بخش قابل توجهی از آنها نیز به اتهام قاچاق مواد مخدر به اعدام محکوم شدهاند زنگ هشداری برای مقامات مسئول است.
با مراجعه به بایگانی دستگاه قضایی و اداره آگاهی متوجه تعداد زیادی پرونده جرم و جنایات خواهیم شد که در یک روی قضیه اتباع بیگانه دخیل هستند. علاوه بر جرم و جنایت انجام گرفته از سوی بخشی از افغانها، اشاره به بروز بیماریهای واگیردار برای نمونه (وبا و جذام – به گفتهی وزارت بهداشت 5 تا 10 درصد مبتلایان به وبا از مهاجرین افغان و پاکستانی- هستند) و انواع دیگر آسیبها همچون شیوع پدیده زنان و دختران افغان خیابانی (بیشتر در کلان شهرهایی چون تهران و مشهد) کودکان سر راهی، افزایش حاشیهنشینی در شهرها، اشاعه فحشا، اعتیاد و تجاوز به عنف که از آثار حضور آنان در جامعه است، ضروری به نظر میرسد. برخی بر این باورند که تعداد جرم و جنایت از سوی افغانها ناچیز است، اما با توجه به تعداد افغانها در ایران این تعداد مجرم و نقش آفرینی در آسیبهای اجتماعی بسیار قابل توجه است.
نخست این که شمار قابل توجهی از این افراد به صورت غیرقانونی و غیرمجاز در ایران سکونت دارند و با انجام عمل مجرمانه به سختی از سوی دستگاههای مسئول قابل شناسایی و پیگیری هستند دوم این که از سوی برخی دیگر از این پناهندگان در شرایط خاصی قرار دارند و زمینههای افزایش جرم و آسیب در جامعه را فراهم میکنند. اخراج اتباع غیرمجاز افغان کار سادهای نیست. امروزه هر کارگر افغانی که به وسیله پلیس گرفتار شود یکی دو ماه دیگر سروکلهاش پیدا میشود اما با پرداخت مبلغی حدود یک میلیون تومان به قاچاقچییان انسانباز به داخل کشور هدایت میشوند.
به نظر میرسد ملایمتی که ایرانیان در ابتدای ورود این میهمانان نسبت به آنها داشتند، به تدریج بر اثر بیتفاوتیهای اولیه در ساماندهی آنان -که منجر به رشد فزایندهی حضور آنان شد – و هم چنین اقدامات مجرمانهی برخی از آنان که قاچاق مواد مخدر، قتل، سرقت و تجاوز را به ناحق با نام همهی مهاجرین افغانی پیوند زدند، جایش را به احساسی مرکب از خشم و دلخوری داده است.
منبع : پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران –همراه با تلخیص