تبیان، دستیار زندگی
«هر عملی را عكس‌العملی است؛ مساوی آن و در جهت خلاف آن» بی‌تردید شما هم این قانون را تجربه كرده‌اید. اصلاً اگر كمی دقیق‌تر به دنیای پیرامون خود و اتفاقاتی كه به طور روزمره با آن مواجه می‌شویم دقت كنیم، در می‌یابیم تمام زندگی بر پایه این قانون به ظاهر فیزیك
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نقش پوست موز در سرنوشت ما


«هر عملی را عكس‌العملی است؛ مساوی آن و در جهت خلاف آن» بی‌تردید شما هم این قانون را تجربه كرده‌اید. اصلاً اگر كمی دقیق‌تر به دنیای پیرامون خود و اتفاقاتی كه به طور روزمره با آن مواجه می‌شویم دقت كنیم، در می‌یابیم تمام زندگی بر پایه این قانون به ظاهر فیزیكی كه آن را تحت عنوان «قانون سوم نیوتن» می‌شناسیم بر مدار حركت جاری است، ‌هر چند خیلی اوقات یادمان می‌رود یكایك اعمال ما عكس‌العملی دارد و این عكس‌العمل دیر یا زود به سراغمان می‌آید.
اگر بخواهیم ریشه‌های بسیاری از مسائل و چالش‌هایی كه بر سر راه خیلی از ما قرار می‌گیرد را بیایبم به یك اصل انكارناپذیر می‌رسیم و آن حكایت عكس‌العمل و بازخوردهایی است كه در برابر ریز و درشت كارهای خوب و بدی كه انجام می‌دهیم به سراغمان می‌آید. اصلاً انگار تمام اعمال، كارها و حتی تفكرات ما در آیینه‌ای ثبت و ضبط شده و انعكاس آن به ما باز می‌گردد. درست همانند زمانی كه در كوهستان فریاد می‌زنیم یا آواز می‌خوانیم و پژواك صدای مان به ما بر می‌گردد، آثار مثبت و منفی اعمالمان هم در چرخه زندگی به خودمان باز می‌گردد و خیلی‌ها معتقدند از همین روست كه دنیا گرد است!

پوست موز

تو نیكی می‌كن و در دجله انداز

بی‌تردید خیلی وقت‌ها بركات عجیبی را در زندگی خود لمس كرده‌اید بركاتی كه بسیاری از مواقع خودمان هم احساس می‌كنیم عكس‌العمل كارهای خیری است كه انجام داده‌ایم. كافی است تا جای خود را در اتوبوس به فرد بیمار یا سالمندی بدهیم یا به نابینایی در عبور از خیابان كمك كنیم. حتی اگر خم شویم و پوست موزی را كه كس دیگری در خیابان انداخته از جلوی پای دیگر رهگذران برداریم تا مبادا كسی زمین بخورد كار خوبی است كه علاوه بر ایجاد یك احساس فوق‌العاده روحی سبب می‌شود احساس آرامش داشته باشیم و به روح‌مان كمك می‌كند تا بزرگ شود.

نقش پوست موز در سرنوشت ما

اصلاً تا به حال به این نكته فكر كرده‌اید همین پوست موزی كه در برابر دیدگان ما قرار می‌گیرد به جای آنكه زیر پایمان برود و سبب زمین خوردنمان شود یك امتحان برای محك زدن ارزش‌های انسانی ماست. شاید به راحتی از كنار پوست موزی كه دیده‌ایم عبور كنیم اما شاید خم شویم و آن را از مسیر عبور رهگذران برداریم اما باور داشته باشیم اگر بی‌تفاوت عبور كرده‌ایم و برایمان مهم نبود زمین خوردن دیگران ممكن است به آسانی زندگی و حتی سرنوشتشان را تغییر دهد، دفعه بعدی كه پوست موزی بر سر راهمان قرار گرفت هیچ تضمینی وجود ندارد كه ما متوجه آن شویم و اساساً این پوست موز ممكن است به شكل‌های مختلف درآمده و راه ما را سد كند. اما كسی كه موزش را خورده و پوستش را بر سر راه مردم رها كرده نباید شك داشته باشد كه حتی بدون پوست موز هم، زمین زیر پایش آنقدر لغزنده خواهد شد كه زمین بخورد. هر چند ممكن است او بدون اینكه به عاقبت كارش فكر كند موزش را پوست كنده و پوستش را راهی كف خیابان كرده باشد.

دنیایی كه گرد گرد است

به بیان دیگر، باید حواسمان باشد خیلی وقت‌ها مشكلات و گره‌هایی بر سر راهمان قرار می‌گیرد عكس‌العمل رفتار خود ماست. اگر به فطرت خودمان هم مراجعه‌ای بكنیم یك حس درونی به ما می‌گوید؛ این گرهی است كه در جایی دیگر با دست خود ما زده شده و حالا در دنیایی كه گرد است چرخیده و دوباره به خودمان بازگشته است،‌ درست چیزی شبیه حركت بومرنگ!

بیایید چراغ قوه‌مان را برداریم و آن را به سمت جامعه خودمان بگیریم؛ ‌جامعه ایران امروز با تمام نقاط ضعف و قوتش كه خیلی‌هایش به من و شما، ‌رفتارها و نگاهمان به یكدیگر باز می‌گردد

بومرنگ زندگی در دستان همه ما آدم‌ها قرار دارد و در لحظه پرتاب این بومرنگ باید منتظرباشیم تا به سمت ما بازگردد اما گاهی بعضی اعمال یك عكس‌العمل ندارد همچنانكه گاهی در برابر یك صدا چندین پژواك به گوش ما می‌رسد. حتی اگر به كتاب آسمانی قرآن مراجعه كنیم در می‌یابیم قانون عمل و عكس‌العمل در آیات مختلف قرآن كریم به‌وضوح دیده می‌شود و این مهم را حتی در زندگی انیبا و اولیای الهی هم می‌توان ردیابی كرد.

در بسیاری از قصص قرآن خداوند با ساده‌ترین و در عین حال شیرین‌ترین تعابیر و به صورت كاملاً مصداقی عكس‌العمل‌های ناشی از اعمال نیك و بد را به تصویر كشیده است.

مطابق آیات الهی همانگونه كه انفاق به مصداق كاشتن یك دانه گندم و بازگشتن 70 دانه است، ‌بخل ورزیدن، ‌غیبت، تهمت، خودپسندی و بسیاری از صفات و رفتارها هم دیر یا زود اثر خود را بر زندگی انسان می‌گذارد؛‌ اثری كه دیر یا زود به طرف ما باز می‌گردد.

ارتباط گرانی روغن با قانون عمل و عكس‌العمل!

این قانون اما هم‌اكنون و در دنیای امروزی ما با تمام ویژگی‌هایش هم مصداق دارد و حتی در هزاره سوم و عصر اتم و موشك‌های دوربرد قوانین حاكم بر زندگی ما آدم‌ها ثابت می‌ماند و تغییر نمی‌كند.

بیایید چراغ قوه‌مان را برداریم و آن را به سمت جامعه خودمان بگیریم؛ ‌جامعه ایران امروز با تمام نقاط ضعف و قوتش كه خیلی‌هایش به من و شما، ‌رفتارها و نگاهمان به یكدیگر باز می‌گردد.

برویم سر اصلی‌ترین مشكل جامعه امروز. درست حدس زدید منظورم گرانی و مشكلات اقتصادی است كه این روزها امان خیلی‌ها را بریده است.

جامعه

تحریم‌ها و سوء‌مدیریت منابع موجود و عدم برنامه‌ریزی متناسب با شرایط از زیربنایی‌ترین دلایل این چالش‌هاست كه بی‌تردید كسی هم قصد انكارش را ندارد اما بیایید كمی منصفانه‌تر عینك دوربین را از چشم برداشته و به همین نزدیكی نگاه كنیم. اگر دقت كنید علت تمام چالش‌های موجود بالادستی نیست هر چند نمی‌توان نقش مسئولان را در شكل‌گیری این مشكلات و این سبك از زندگی نادیده گرفت و انكار كرد اما در همین گرانی‌ها ما با چالشی تحت عنوان احتكار و گرانفروشی هم مواجهیم. گاهی وقت‌ها شما كاسب محترم فراموش می‌كنید كسی كه به مال ما بركت می‌دهد كیست از همین روست كه با گران شدن كالایی همانند روغن بازار احتكار هم داغ می‌شود. وقتی روغن 17 هزار تومانی می‌شود، 24 هزار تومان، ‌مابه‌التفاوت 8 هزار تومانی برای هر حلب 5/4 كیلویی به احتكار آن می‌ارزد! با چنین حساب و كتاب سرانگشتی روغن می‌شود كیمیا و مردم در به در دنبال پیدا كردن روغنی كه ظرف چند روز از این رو به آن رو شده است. هر چند نمی‌توان از عوامل شكل‌گیری بسترهای چنین احتكارهایی گذشت اما چرا ما نباید خودمان به یكدیگر رحم داشته باشیم؟ حالا برویم سر همان ماجرای بومرنگ خودمان. قانون عمل و عكس‌العمل اینجا هم به كار می‌آید در ساده‌ترین شكل ممكن خریداری كه از گرانفروش یا محتكر خرید می‌كند هم در زنجیره مناسبات اجتماعی جایگاهی دارد و به اندازه جایگاهش قدرت. طبیعی است چنین افرادی هم در این سبك جا افتاده در میان مردم جامعه می‌كوشند تا به نوعی هزینه‌هایی را كه در برابر خرید گران‌تر جنسی همانند روغن پرداخته‌اند در چنین چرخه‌ای جبران كنند و تردید نداشته باشید كاسب بی‌انصاف این ماجرا هم در جایی از چرخه زندگی تاوان این بی‌ملاحظگی و ماهی گرفتن از آب گل‌آلود را پس می‌دهد.

كافی است تا جای خود را در اتوبوس به فرد بیمار یا سالمندی بدهیم یا به نابینایی در عبور از خیابان كمك كنیم. حتی اگر خم شویم و پوست موزی را كه كس دیگری در خیابان انداخته از جلوی پای دیگر رهگذران برداریم تا مبادا كسی زمین بخورد كار خوبی است كه علاوه بر ایجاد یك احساس فوق‌العاده روحی سبب می‌شود احساس آرامش داشته باشیم

حالا برویم سر مصادیق اخلاقی همین قانون. ‌تهمت و افترا بستن به دیگران یكی از زشت‌ترین رذایلی است كه گاهی وقت‌ها وسوسه‌اش به سراغ من و شما هم می‌آید؛‌ گناه كبیره‌ای كه بی‌تردید عرش خدا را می‌لرزاند و دیر یا زود بازتاب این عمل زشت به كسی كه مرتكب آن شده بازمی‌گردد. بی‌تردید بسیاری از ما تجربه بازگشت تصویر اعمالمان را داشته‌ایم و می‌دانیم پژواك یك فریاد ناحق كه بر سر كسی می‌كشیم ده‌ها فریادی است كه مجراهای گوناگون بر سرمان آوار خواهد شد. وقتی غیبت كسی را می‌كنیم و عیوبش را برای دیگران آشكار می‌سازیم نباید شك كنیم كه در همین لحظه‌ای كه ما مشغول غیبت كردن هستیم یكی هم در حال آشكار كردن نقاط ضعف و بدی‌هایی است كه در زوایای وجودی ما پنهان است.

ملموس‌ترین حقیقت زندگی را جدی بگیریم

این مضمون به تواتر از ائمه بزرگوارمان نقل شده است؛‌ آنچه برای خود می‌پسندید برای دیگران هم بپسندید و آنچه را برای خود نمی‌پسندید برای دیگران نیز نپسندید.

اگر چنین مضمونی را بر سر در عقل حسابگرمان بزنیم بی‌تردید هنگام فكر كردن و عمل كردن كمی دقیق‌تر رفتار می‌كنیم. بازتاب اعمال و قانون عكس‌العمل ملموس‌ترین حقیقتی است كه هر لحظه با آن مواجهیم. این موضوع را جدی بگیریم.

بخش اجتماعی تبیان

منبع : زهرا چیذری/جوان انلاین