اهل خیر برای احدی بد نمی خواهند
اهل خیر، اصلاً و ابداً، برای هیچ احدی، بد و شرّ را نمیخواهند امّا اگر یک کسی در عالم، شرّ به وجود آورد، دیگر ساکت نمینشینند؛ یعنی همان رحمة للعالمین، «أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّار» میشود. همان امیرالمۆمنین که آن قدر دریای رحمت است؛ چنان میجنگد و در میدان نبرد شجاعت دارد که آن کسانی که نخواستند خودشان را خیر کنند و بناست شرّشان عالم را فراگیر شود، از بین میبرند.

هر چه برای خودتان میپسندید برای دیگران هم بپسندید و هر چه برای خودتان نمیپسندید برای دیگران هم نپسندید.اصل فوق كه در اخلاق به قاعده طلایی«golden rule » معروف است فراگیرترین و تعمیم یافتهترین اصل اخلاقی مشترك در بین انسانها میباشد كه در هر عصر و مصری كاربری و اعتبار داشته و در هیچ زمان و مكانی منسوخ نشده است، امام علی (علیه السلام) در توصیه به فرزند گرامیش امام حسن (علیه السلام) میفرماید: ای پسرم! نفس خودت را میزان میان خود و دیگران قرار ده، پس آنچه را برای خود دوست داری برای دیگران نیز دوست بدار، و آنچه را كه برای خود نمی پسندی، برای دیگران مپسند، ستم روا مدار، آنگونه كه دوست نداری به تو ستم شود ، نیكوكار باش، آنگونه كه دوست داری به تو نیكی كنند، و آنچه را كه برای دیگران زشت می شماری برای خود نیز زشت بشمار، و چیزی را برای مردم بخواه كه برای خود می پسندی. (نهج البلاغه، نامه 31)
خواستن خوبی برای دیگران و نخواستن بدی برای غیر خود، یك وقت فقط به صورت زبانی و با آرزو كردن صورت میگیرد و در همان خواستن زبانی متوقف میشود ولی مفهوم صحیح و صائِب «برای دیگران خواستنِ آنچه برای خود میخواهم» این است كه با فعالیت خود، زمینه برخوردار شدن دیگران را نیز فراهم آورم.
مثلاً اگر میخواهم فرزندم در مدرسه و دانشگاهی با امكانات بالا و مطلوب تحصیل كند امكان تحصیل فرزندان دیگران را نیز تا حدّ امكان فراهم آورم. قرآن می فرماید: «لن تنالوا الِبّر حتّی تنفقوا مماتحبّون»، (هرگز به نیكی دست نیابید مگر آنكه از آنچه دوست دارید ببخشید)، (آل عمران، 92) و در سوره «دهر» نیز در توصیف حضرت علی(علیه السلام) و حضرت فاطمه (علیهالسلام) و خدمتكارشان فضّه میفرماید: «و یطعمون الطعام علی حبّه»، (دهر، 8) در عین دوست داشتن به دیگران دادند.
حضرت زهرا(سلام الله علیها) اگر در طول شب برای همسایگان و دیگران دعا میكند عملاً نیز در شب عروسی، پیراهن خود را به دیگری میبخشد و برای دیگری «خواستن» را در عمل نشان میدهد.
قرآن در سوره «حجرات» در نكوهش غیبت میفرماید: «ایحبّ احدكم ان یأكل لحم اخیه میتاً فكرهتموه»، (آیا هیچ كدام از شما خوش دارد كه گوشت برادر مردهاش را بخورد؟)، (حجرات، 12)
برای اینکه به این خصلتها گرفتار نشویم، باید مواظب باشیم. اوّلاً هرچه که از شرّ به وجود میآید، به واسطه توجّه به نفس امّاره است. گاهی آیتالله العظمی بهجت، آن بهجت القلوب در مباحثشان، نکتهای را بیان میفرمودند که خیلی زیبا بود. میفرمودند: تمام بدیها به خاطر توجّه انسان به خویشتن خویش و نفس خود است
وقتی میتوانیم آنچه برای خود میپسندیم برای دیگران هم بپسندیم كه حرص و غالب آمدن شُحّ نفس و سیری ناپذیری را در خود مهار كنیم، آن وقت جائی و مجالی برای در نظر گرفتن دیگران نیز فراهم میآید. و در واقع «شفقت بر خلق» با «مجاهدت با نفس» ملازمت دارد. اگر نفس به گونهای لجام گسیخته رها شود دیگر همه چیز را برای خود خواهد خواست.
هفت دریا را در آشامد هنوز
كم نگردد سوزش آن حلق سوز
مثنوی معنوی، دفتر اوّل، بیت: 1376
برای اینكه كسی بتواند از آنچه دارد برای برخوردار شدن دیگران نیز دریغ نداشته باشد باید در نظر داشت كه داشتهها نوعاً ابتلا میباشند نه ملاك ومعیار لیاقت. قرآن درآیه آخر سوره انعام میفرماید: «و هو الّذی جعلكم خلائف الارض و رفع بعضكم فوق بعض درجات لیبلو كم فیما اتاكم»، (و او كسی است كه شما را جانشینان [الهی روی] زمین برگماشت، و بعضی را بر بعضی دیگر به درجاتی برتری داد تا شما را در آنچه به شما بخشیده است بیازماید)، (انعام، 165) و در سوره «سبا» میفرماید: «قل انّ ربّی یبسُط الرّزق لِمن یشاءُ و یقدِرُله...»، (بگو بیگمان پروردگار من، روزی را برای هر كس از بندگانش كه خواهد گشاده یا برای او تنگ میدارد...)، (سبأ ،39) و نیز داشتن و برخوردار بودن، لزوماً موجب شادی و آرامش نمیشود اگر انسان از وجدان و فطرت سلیم برخوردار باشد لذتی كه از برخوردار ساختن دیگران می برد به مراتب بیش از لذتی خواهد بود كه از داشتن خود میبرد و كم داشتن نیز نباید بهانهای برای فزون طلبی و برای خود خواستن باشد كه داشتهها در خوشبینانهترین حالت نه «فضلیت» كه «فضل»اند و برای كسانی نیز نه فضل بلكه «فضله» و وزر و وبالند و جز حسرت و ندامت برایشان نتیجهای نخواهند داشت. قرآن میفرماید: «اَیحسبون انمّا نُمِدّ هم به من مال و بنین. نسارعُ لهم فی الخیرات لایشعرون»، (آیا چنین میانگارند كه آنچه از مال و فرزندان كه بدان مددشان میكنیم. در خیر و خوبی به نفع ایشان میكوشیم؛ [چنین نیست] بلكه [حقیقت را] در نمییابند)، (مومنون، 55-56)
از مهمترین پیش نیازهای تخلّق به این اصل، برخوردار بودن از «اخلاق حداكثری» و تبدیل شدن «من» به «ما» میباشد كه این نیز از مهمترین ملزومات حیات «انسانی» میباشد.
حضرت زهرا(سلام الله علیها) اگر در طول شب برای همسایگان و دیگران دعا میكند عملاً نیز در شب عروسی، پیراهن خود را به دیگری میبخشد و برای دیگری «خواستن» را در عمل نشان میدهد
اهل خیر، با شرّ بد هستند، نه با فرد!
اهل خیر، اصلاً و ابداً، برای هیچ احدی، بد و شرّ را نمیخواهند امّا اگر یک کسی در عالم، شرّ به وجود آورد، دیگر ساکت نمینشینند؛ یعنی همان رحمت للعالمین، «أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّار» میشود. همان امیرالمۆمنین که آن قدر دریای رحمت است؛ چنان میجنگد و در میدان نبرد شجاعت دارد که آن کسانی که نخواستند خودشان را خیر کنند و بناست شرّشان عالم را فراگیر شود، از بین میبرند.
پس چرا چنین کسانی را از بین میبرند؟ چون دوست ندارند عالم به شرّ و فتنه گرفتار شود، «وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّی لا تَکُونَ فِتْنَةٌ»، لذا ائمه کفر را میکشند، برای آن که شرّ آنها از وجودشان تراوش میکند و به بقیّه هم سرایت میکند؛ لذا این بزرگان که خود اهل خیرند، با شرّ بد هستند، نه با فرد! چون این شرّ الگوی شرارت در جامعه شده، برای همین او را از راه برمیدارند؛ نه این که برای فردیّت فردش، این کار را کنند. پس نکته مهم این است که با اشرار عالم میجنگند و آنها را از سر راه برمیدارند، برای این که آنها شرّند.
لذا میفرمایند: مواظب باشید که از شرّ، پرهیز کنید، «فَإِنَّکَ تُنِیلُهُ نَفْسَکَ قَبْلَ عَدُوِّکَ وَ تُهْلِکُ بِهِ دِینَکَ قَبْلَ إِیصَالِهِ إِلَی غَیْرِکَ» چون در غیر این صورت، پیش از این که بخواهی آسیب به کسی برسانی؛ دین خودت را به هلاکت میاندازی و به تباهی میکشی. پس شرّ این است و خیلی باید مواظبت کرد.
*تمام بدیها به خاطر توجّه انسان به خویشتن خویش و نفس خود است!
برای اینکه به این خصلتها گرفتار نشویم، باید مواظب باشیم. اوّلاً هرچه که از شرّ به وجود میآید، به واسطه توجّه به نفس امّاره است. گاهی آیتالله العظمی بهجت، آن بهجت القلوب در مباحثشان، نکتهای را بیان میفرمودند که خیلی زیبا بود. میفرمودند: تمام بدیها به خاطر توجّه انسان به خویشتن خویش و نفس خود است.
فرآوری: زهرا اجلال
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منابع:
خبرگزاری فارس؛ بیانات آیت الله قرهی
وبلاگ عرش خدا
