تبیان، دستیار زندگی
همواره از خشیت الهی می گریست، تا آنکه محاسن او از اشک چشمانش تر می گشت. او بیش از همه مردم به خویشاوندان رسیدگی می نمود، و به هنگام شب، مستمندان شهر مدینه را مورد تفقّد قرار می داد، و زنبیلی از لوازم مورد نیاز فقرا مانند مواد غذایی را با خود حمل می کرد و
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کریم‌ترین حکیم


بسیاری از دانشمندان، مورّخان، و اندیشمندان معروف از مذاهب گوناگون، در بیان مکارم اخلاق، کرامات کم نظیر، و دانش و پارسایی امام کاظم علیه السلام، قلم فرسایی کرده اند، که نمونه هایی از آن را در این مقاله از نظر گرامی شما می گذرانیم.

ابوعلی فضل ابن حسن طبرسی در کتاب معروف "اعلام الوری" چنین می نگارد:

در میان مردم مشهور گردیده است که ابوالحسن موسی علیه السلام، جلیل ترین فرزندان امام صادق علیه السلام، و والاترین آنها در دین، و فصیح ترین آنها در سخنوری، و عابدترین اهل زمان، و دانشمند ترین و فقیه ترین آنان بوده است.

ابن ابی الحدید معتزلی نیز، چنین می گوید: آن حضرت، جامع فقه، دین، عبادت، بردباری، و صبوری بود. (شرح نهج البلاغه، جلد 15)

ذهبی، از دانشمندان علم رجال اهل سنّت هم چنین می نگارد: موسی (کاظم) ، از کریم ترین حکیمان، و از پارسایان پرهیزکار بود. (میزان الاعتدال، نوشته ذهبی، جلد 4)

شیخ مفید نیز در شرح حال آن حضرت کاظم علیه السلام، چنین می نگارد: "همواره از خشیت الهی می گریست، تا آنکه محاسن او از اشک چشمانش تر می گشت. او بیش از همه مردم به خویشاوندان رسیدگی می نمود، و به هنگام شب، مستمندان شهر مدینه را مورد تفقّد قرار می داد، و زنبیلی از لوازم مورد نیاز فقرا مانند مواد غذایی را با خود حمل می کرد و در میان تهیدستان توزیع می فرمود، بدون اینکه آنان وی را بشناسند".

همچنین می گوید: ابوالحسن موسی (کاظم) علیه السلام، عابدترین اهل زمان خود و فقیه ترین آنها و سخاوتمند ترین آنان و بزرگوارترین ایشان بود. (کتاب الارشاد، نوشته شیخ مفید)

یعقوبی، تاریخ نگار معروف، چنین می نویسد: موسی ابن جعفر از جمله عابدترین مردم، قلمداد می گردید. (تاریخ یعقوبی، جلد 2)

ابن العماد حنبلی، درباره آن حضرت چنین می گوید: آن حضرت، نیکوکار، پارسا، سخاوتمند، بردبار و بزرگوار بود.

(شذرات الذهب، جلد 1)

به خاطر این صفات زیبا بود که امام صادق علیه السلام به امام موسی ابن جعفر علیهماالسلام فرمود:

ستایش خداوندی را که تو را جانشین نیاکان، و مایه شادکامی فرزندان، و پاداش خیر برای دوستان قرار داد. (بحار الأنوار، جلد 48)

تاریخ نگاران و نخبگان از مذاهب مختلف، به سیطره آن امام بزرگوار در زمینه علوم اسلامی اعتراف کرده اند. همانگونه که در بیان دیدگاه فرزانگان اشاره شد، طبرسی در زمینه دانش امام کاظم علیه السلام ، ایشان را با عنوان "دانشمند ترین مردم زمان و فقیه ترین آنان" یاد نموده است. همچنین، ابن ابی الحدید، آن حضرت را جامع میان فقه و دین، قلمداد کرده است. ذهبی نیز، ایشان را به عنوان حکیمی بزرگوار، ملقّب نموده است

دانش گسترده امام

به منظور تبیین بُعد علمی آن حضرت، به دو نکته، اشاره می کنیم:

الف - تاریخ نگاران و نخبگان از مذاهب مختلف، به سیطره آن امام بزرگوار در زمینه علوم اسلامی اعتراف کرده اند. همانگونه که در بیان دیدگاه فرزانگان اشاره شد، طبرسی در زمینه دانش امام کاظم علیه السلام، ایشان را با عنوان "دانشمند ترین مردم زمان و فقیه ترین آنان" یاد نموده است. همچنین، ابن ابی الحدید، آن حضرت را جامع میان فقه و دین، قلمداد کرده است. ذهبی نیز، ایشان را به عنوان حکیمی بزرگوار، ملقّب نموده است.

از اینرو، امام جعفر صادق (علیه السلام) به یکی از اصحاب خود در خصوص امام کاظم علیه السلام، چنین می فرماید:

این فرزند من که تو او را مشاهده نمودی، اگر از آنچه در کلّ قرآن مجید وجود دارد سۆال کنی، همه را با علم و دانش، پاسخ خواهد داد. (بحار الأنوار، مجلسی، جلد 48)

این سخن، به خوبی بر تسلط امام کاظم (علیه السلام) بر دانش تفسیر قرآن، دلالت دارد.

ب -یکی از نشانه های دانش یک استاد، گستردگی دانش شاگردان و پرورش یافتگان مکتب علمی او می باشد. دانشمندان علم رجال مانند شیخ طوسی و نجاشی در کتب رجالی خود، بیش از سیصد نفر از مفاخر علمی جهان اسلام را نام برده اند که در مکتب پر فیض امام کاظم (علیه السلام)، کسب دانش نموده اند و به مدارج عالیه علمی نائل گردیده اند.

همواره از خشیت الهی می گریست، تا آنکه محاسن او از اشک چشمانش تر می گشت. او بیش از همه مردم به خویشاوندان رسیدگی می نمود، و به هنگام شب، مستمندان شهر مدینه را مورد تفقّد قرار می داد، و زنبیلی از لوازم مورد نیاز فقرا مانند مواد غذایی را با خود حمل می کرد و در میان تهیدستان توزیع می فرمود، بدون اینکه آنان وی را بشناسند

امام و منطق پرندگان‏

بدر، غلام امام رضا- علیه السّلام- مى‏گوید: اسحاق بن عمار خدمت حضرت امام موسى بن جعفر- علیه السّلام- رسید و نشست. در این هنگام مردى خراسانى اجازه خواست پس به کلامى تکلم کرد که مثل آن (هرگز) شنیده نشده بود، مثل کلام پرندگان بود.

اسحاق گفت: پس امام- علیه السّلام- همه را با زبان خودش پاسخ داد تا اینکه سۆالاتش تمام شد و از نزد ایشان رفت. عرض کردم: تا به حال این گونه سخن گفتن را از شما نشنیده بودم.

فرمود: این زبان عدّه‏اى از مردم چین است. و همه آنها به یک زبان حرف نمى‏زنند. آیا تعجب مى‏کنى از صحبت کردن من به زبان آنها؟

گفتم: آرى، جاى تعجب دارد.

فرمود: شگفت انگیزتر از آن را به تو خبر دهم و آن این است که امام، منطق پرندگان و نطق هر ذى روحى را مى‏داند و چیزى بر او مخفى نیست‏.

و حسن ختام این نوشتار، حدیثی از امام هفتم علیه السلام:

هر كه آبروى مردم را نریزد، خدا در روز قیامت از لغزشش مى‏گذرد، و هر كه خشم خود را از مردم باز دارد، خداوند در روز قیامت خشمش را از او باز دارد.

فرآوری: آمنه اسفندیاری        

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان


منابع:

جلوه‏هاى اعجاز معصومین علیهم السلام، غلام حسن محرمی،ج1

سایت شیعه ها

خبر گزاری ابنا

پایگاه اطلاع رسانی آیة الله حسینی نسب

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.