پیشنهاد قرآنی برای کارآمدی بیشتر نظام
مطالعه جوامع گذشته ما را به این حقیقت رهنمون میسازد که جامعه، هنگامی واقعاً پیشرفت کرده و شکوفا می شود که در تمام جهات سیاسی، اقتصادی، کشاورزی، علمی، صنعتی، فرهنگی، اخلاقی و اجتماعی رشد و پویایی لازم را داشته باشد و وقتی این پویایی و تحرک پیدا میشود که متصدیان این امور و مدیران و کارکنان و کارگزاران و بالاخره دستاندرکاران امور مملکتی در جهت سازندگی کشورهای خود، افرادی صالح و با تقوا بوده، به لزوم و نیک بودن عملی که انجام میدهند معتقد باشند، فکر خیانت و خودسری در سر نداشته و کار را تنها برای خود و به منظور درآمد و منافع مادی خویش انجام ندهند بلکه در جهت رفاه جامعه و ترقی و تعالی کشور و تأمین آرمانهای اسلامی به تکاپو افتند. از این رو با قاطعیت میتوان گفت که تقوای اجتماعی زیر بنای همه امور اجرایی در تمام شئون مختلف مملکت است.
تقوا در قرآن
در قرآن مجید 210 آیه وجود دارد که کلمه «تقوا» به صورتهای مختلف و صیغههای گوناگون در آنها به کار رفته است. لکن تمام آنها در یکی از چهار معنای زیر استعمال شده است:
1ـ خشیت: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ ...»؛ «اى مردم، از پروردگار خود پروا كنید، ...» (حج/1)
2ـ عبادت و بندگی: «أَفَغَیْرَ اللّهِ تَتَّقُونَ... »؛ «... پس آیا از غیر خدا پروا مىدارید؟» (النحل/52)
3ـ عدم عصیان: «وَأْتُواْ الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»؛ «... و به خانهها از درهاى آنها درآیید و از خدا پروا كنید، شاید رستگار گردید .»(البقره/189)
4ـ یکتا داشتن خداوند و اخلاص در عمل: «... أُوْلَئِكَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِیمٌ »؛ «كسانىاند كه خداوند دلهایشان را براى پرهیزكارى آزموده (و آماده ساخته) است آنان را آمرزش و پاداشى بزرگ است.»(الحجرات/3)
از مطالعه قرآن و کتب لغت و اخبار وارده در این باب به خوبی درمییابیم که تقوا یک حالت نفسانی و یک نوع حالت بازدارندگی و عملی است اختیاری و عوامل مختلفی از قبیل اراده و عزم و تصمیم و ملاحظه مصالح دنیوی و اخروی و ایمان به خداوند و معرفت او است.
اهمیت تقوا
در نگاه قرآن کریم شاید هیچ پدیدهای بعد از ایمان، به اندازه تقوا ارزش و اهمیت نداشته باشد، تقوا و پروا پیشگی گرانبهاترین گوهری است که در صدف وجود انسان شکل میگیرد و بدان ارزش میدهد.
در ارزش و اهمیت تقوا همین بس که ارجمندترین آرمان اجتماعی بشر یعنی عدالت، بدان جهت مورد ستایش قرار میگیرد که ابزاری است برای تحقق تقوا: «... اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى ... »؛ «...عدالت كنید كه آن به تقوا نزدیكتر است ،....» (المائده/8) تقوا تنها عامل تکریم و گرامیداشت انسان نزد خداوند به شمار میرود: «...إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمِْ... »؛ «...مسلّما گرامىترین شما در نزد خدا پرهیزكارترین شماست ... » (الحجرات/13) و تنها توشه انسان در سفر آخرت است: «...فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوَى ...»؛ «...بهترین توشه تقواست... » (البقره/197)
از مطالعه قرآن و کتب لغت و اخبار وارده در این باب به خوبی درمییابیم که تقوا یک حالت نفسانی است و یک نوع حالت بازدارندگی و عملی است اختیاری و عوامل مختلفی از قبیل اراده و عزم و تصمیم و ملاحظه مصالح دنیوی و اخروی و ایمان به خداوند و معرفت او است.
آثار معنوی تقوا
در سخن از آثار معنوی تقوا، قرآن از چند چیز نام میبرد:
1ـ مغفرت و زدودن آلودگیهای روح: «...وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یُكَفِّرْ عَنْهُ سَیِّئَاتِهِ وَیُعْظِمْ لَهُ أَجْرًا ...»؛ « ... و هر كه از خدا پروا كند خدا گناهان او را مىزداید و پاداش او را بزرگ مىدارد .»(الطلاق/5)
2ـ بیداری و حساسیت روح: انسان پرواپیشه حضور خداوند را احساس میکند و هر گاه عامل و عوامل غفلتآفرین و اغواگر به او روی آورد، به سرعت آگاه گشته، از آن دوری میکند: «إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَواْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّیْطَانِ تَذَكَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ»؛ «بىتردید كسانى كه تقوا ورزند، هر گاه وسوسهاى از شیطان به آنان رسد یا شیطانى دورزننده (بر دلها) به فكرشان آسیب رساند (بىدرنگ) متذكر شوند و در آن گاه بینا باشند.»(الأعراف/201)
3ـ بصیرت و بینایی عقلی و فکری: «یِا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إَن تَتَّقُواْ اللّهَ یَجْعَل لَّكُمْ فُرْقَاناً ...»؛ «اى كسانى كه ایمان آوردهاید، اگر از خدا پروا كنید براى شما نیرویى جدا كننده (تشخیصدهنده حق از باطل) قرار مىدهد... »(الأنفال/29)
بر اساس این آیه، تقوا سبب پیدایش «فرقان» در انسان میگردد. واژه «فرقان» از ماده «فرق»، به معنای چیزی است که مایه تفریق و جداسازی میگردد.
جلوه عینی و خارجی آن عبارت است از بصیرت و روشنایی درونی که به انسان توانایی تمییز حق از باطل را در حوزه باورها، رفتارها و تمامی امور میبخشد.
نقش تقوا در حکومت اسلامی
با توجه به تداوم ضرورت اجرای قوانین اسلام، تنها کسانی شایسته حکومت و اداره جامعه اسلامی را دارند که به لحاظ علم، عدالت و تقوا در سطح بالایی قرار داشته باشند.
تقوا به عنوان یکی از شرایط اساسی در نظام ولایی، از جهات مختلف زمینهساز اهداف حکومت اسلامی است که در ذیل به برخی از آنها اشاره میشود:
1ـ عامل اساسی مهار قدرت در حکومت اسلامی: یکی از معضلات اساسی در هر حکومتی، که منجر به تحقق نیافتن اهداف آن حکومت میشود، سوء استفاده حکام از قدرت خود در جهت ظلم و تعدی و فساد در حق سایرین است.
راه حل اساسی جلوگیری از مفاسد قدرت، برخورداری از تقوا و صلاحیتهای اخلاقی است. اگر هر مدیر در هر رده مسئولیتی به تناسب از تقوا و شایستگی اخلاقی برخوردار باشد به طور قطع جلوی فساد گرفته میشود.
2ـ مانع نفاق و فساد مسئولان: یکی دیگر از مشکلات حکومتها، فساد و رفتار منافقگونه مسئولان آن است که منجر به عدم اعتماد مردم به مسئولان میشود.
در اسلام این مشکل با استفاده از عنصر تقوا که یک ابزار درونی است حل شده است. کسی که متصدی امور جامعه میگردد، در صورت برخورداری از تقوا و شایستگیهای اخلاقی میکوشد با برخورداری از امکانات و تواناییهای لازم و دانش به کارگیری آنها، با انگیزه صحیح در مسیر مصالح جامعه از نیروهای خود استفاده کند و در عمل تابع هوا و هوس و امیال شخصی نگردد.
3ـ عامل رضایتمندی مردم: یکی از چیزهایی که رضایت عموم بدان بستگی دارد این است که حکومت با چه دیدی به توده مردم و به خودش نگاه کند.
با توجه به حقوقی که اسلام برای مردم قایل است، این حقوق تنها در سایه رهبری افرادی عادل و باتقوا استیفا میشود و نتیجه آن رضایتمندی مردم از حکومت و حاکمان است؛ چرا که تقوا موجب میشود انسان از سمت و امکاناتی که در اختیار دارد در راستای تحقق اهداف حکومت و رضایتمندی مردم بهره گیرد و منافع شخصی، گروهی و جناحی باعث تخطی او از محدوده وظایف نگردد.
4ـ عامل کارآمدی نظام: کارآمدی هر نظامی بستگی به میزان تحقق اهدافی دارد که آن نظام برای خود ترسیم کرده است و با توجه به اینکه هدف غایی و آرمانی حکومت دینی، بسترسازی برای رشد و تعالی جامعه و تحقق اخلاق الهی در آحاد امت است، آنچه ضامن تعمیق و توسعه تربیت دینی و تحقق مهمترین هدف حکومت اسلامی و در نتیجه، کارآمد کردن آن میتواند باشد، حضور حاکمان و مدیرانی متقی و عادل در نظام اسلامی است.
تقوا سبب پیدایش «فرقان» در انسان میگردد. واژه «فرقان» از ماده «فرق»، به معنای چیزی است که مایه تفریق و جداسازی میگردد. جلوه عینی و خارجی آن عبارت است از بصیرت و روشنایی درونی که به انسان توانایی تمییز حق از باطل را در حوزه باورها، رفتارها و تمامی امور میبخشد.
نتیجه
تقوا به معنای پرواپیشگی امری اختیاری در انسان میباشد که تأکیدات فراوانی از سوی خداوند متعال و بزرگان دین در مورد آن وجود دارد.
با توجه به اهداف والای حکومت در اسلام، شخصی که مسئولیت حکومت را بر عهده میگیرد باید بهرهمند از صفات والای انسانی باشد تا بتواند جامعه را به سمت تعالی و کمال سوق دهد، زیرا شخص بیبهره از این صفات، جامعه را به نیستی و نابودی و سقوط میکشاند.
فرآوری: زینب مجلسی راد
بخش قرآن تبیان