تبیان، دستیار زندگی
در اختتامیه مسابقه عکاسی «قاب های بهشتی» از خانواده شهید «داریوش گودرزی کیا» و مقام شامخ این شهید به عنوان نخستین شهید عکاس دفاع مقدس تجلیل شد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تجلیل از نخستین شهید عکاس دفاع مقدس


در اختتامیه مسابقه عکاسی «قاب های بهشتی» از خانواده شهید «داریوش گودرزی کیا» و مقام شامخ این شهید به عنوان نخستین شهید عکاس دفاع مقدس تجلیل شد.

شهید عکاس

فراخوان برگزاری این مسابقه اسفند ماه سال گذشته اعلام و 700 اثر تا پایان فروردین 1392  به دبیرخانه مسابقه ارسال شد که از این میان 50 اثر به عنوان آثار منتخب توسط داوران معرفی شدند و به نفرات برتر جوایزی اهدا شد.

شهید حاج داریوش (كریم) گودرزی كیا در تاریخ 25 بهمن ماه سال 1325 هجرش شمسی در روستای «اناج» از توابع شهرستان اراك در خانواده ای محروم دیده به جهان گشود. از همان دوران كودكی طعم تلخ محرومیت و سختی را چشید تا كلاس ششم ابتدایی درس خوانده و ناگزیر پس از چندی به عنوان نامه رسان در وزارت پست مشغول به كار شد. شهید گودرزی كیا در سال 1355 به استخدام خبرگزاری درآمد و همزمان بر ادامه تحصیل خود همت گمشات.

با پیروزی انقلاب همگام با امت حزب الله علاوه بر شركت در كارهای انقلابی، با دوربین خود به ثبت رویدادهای انقلاب همت گماشت.

پس از گذشت چندی از تجاوز صدامیان به میهن اسلامی ، به جبهه های جنگ تحمیلی شتافت و در آنجا دوشادوش رزم آوران كفر ستیز اسلام، از لحظه لحظه های جنگ عكس و خبر تهیه كرد.برای عملیات جبهه نخستین دواطلب بود و در جبهه نیز مستمراً در خطوط مقدم حضور پیدا می كرد.هیچ گاه حقوق ناچیز و اندك مانعی در سرراه كارش ایجاد نكرد و گلایه ای نداشت.تبسمش كه بر روی لبانش نقش بسته بودهرگز محو نگردید. او در عملیات فتح المبین، بیت المقدس، رمضان ، محرم، تمامی ولفجرها، خیبر و آخرینش میمك حضوری فعال داشت و جای جای جبهه های جنوب و كوه ها و قله های پوشیده از برف جبهه های غرب را در نوردید رزمندگان اسلام هیچ گاه او را از یاد نخواهند برد، همواره با آنان در خطوط مقدم بر ثبت حماسه همت می گمارد.

در شب 29 مهر ماه احساس دیگری داشت گویی از حصاری كه از آغاز زندگی در آن زندانی بوده درآمده است، زیبا، عمیق و اسرار آمیز به اطراف نگاه می كرد دریافته بود كه رفتنش بی بازگشت است و چنین نیز شد

هیچ گاه سنگینی وظیفه در جبهه های نبرد باعث تعلل در كارش نشد همیشه از منطقه ای به منطقه ای، از خاكریزی به خاكریزی دیگر می رفت او تنها برای عرضه فیلم هایش به پشت جبهه می آمد.سیمای صمیمی اش، تبسم گرمش،محبت بی دریغ او در همه حال قابل احساس بود. غالباً همراهانش كه با او به خط جنگ می رفتند بی او می آمدند او در كنار حماسه آفرینان روزها می ماند و در انتظار ثبت حماسه ای راه های صعب العبور را می پیمود هیچ كس با او كیلومترها در جبهه ره نپیمود. تكامل اندیشه و شگفتی فراوانش به مراد و معبودش در همین تنها ره پیمودن در جبهه ها بود. شهید گودرزی كیا قبل ازعملیات میمك به مرخصی رفت، لیكن با شنیدن شروع عملیات چون همیشه كه حتی یكبار نگذاشت به او بگویند به جبهه برو، شتابان به سازمان آمد و تقاضای عزیمت به جبهه كرد.اصرار بیش از حد مسئولین برای ممانعت از رفتن او و موكول شدن آن به موعودی دیگر اثری نبخشید و بالاخره در آخرین اعزام شب پنج شنبه 26 مهر ماه 1363 عازم منطقه غرب شد.

شهید عکاس

شهید گودرزی کیا در عملیات های مختلفی مانند “فتح المبین”‌، “رمضان ”‌ ،”‌محرم”‌ ، تمامی ”‌ والفجرها ”‌ و”‌ خیبر”‌ شرکت داشت تا اینکه با شرکت در عملیات “عاشورا “در منطقه میمک مورد اصابت تیر دژخیمان بعثی قرار گرفت.

در شب 29 مهر ماه احساس دیگری داشت گویی از حصاری كه از آغاز زندگی در آن زندانی بوده درآمده است، زیبا، عمیق و اسرار آمیز به اطراف نگاه می كرد دریافته بود كه رفتنش بی بازگشت است و چنین نیز شد. ستاره درخشان خبر گزاری جمهوری اسلامی در تاریخ 29 مهرماه 1363 غروب كرد و دیگر نیامد. از شهید گودرزی چهار فرزند به یادگار مانده است.

فرازهایی از وصیت نامه شهید گودرزی کیا:

”‌ خدا را سپاس که به من فرصتی عنایت نمود تا بتوانم چند خطی به نام وصیت نامه از خود باقی بگذارم .خدایا اگر به آن مقام که تو می پسندی، لایق نیستم ، پس به غلامی غلام شهدا قرارم بده. خدایا تو را قسم به کودکان شهدا از گناهان من بگذر که دیگر طاقتم تاب شده است.خدایا به عزت و مقام شهدا نام شهید بر من قرار بده. پدر ، مادر ، برادران ، خواهرانم و همسرم ، راه ما ، راه خداست ، بشتابید که از این کاروان عقب نمانید و بدانید که به این راحتی هر کسی به این سعادت نمی رسد . پس شاد و صبور باشید، چرا که ما راهمان را پیدا کرده ایم. الهی از تو تمنای بخشش و هدایت دارم “.

فرآوری : سامیه امینی

بخش فرهنگ پایداری تبیان


منبع: خبرگزاری: ایسنا-سایت: نوید شاهد، شبکه خبری دز