امام و اخلاص(1)
اخلاص یعنی خالص نمودن اندیشه، نیت، اخلاق، عمل، عبادت و تمام اعضا و جوارح برای خدا که دو نکته اساسی در آن لحاظ میشود. یکی اینکه خود عمل، اندیشه، سخن گفتن و عبادت و مانند آن عملی خدایی باشد و خداپسند باشد، و دیگر اینکه انسان این عمل خدا پسندانه را برای خدا انجام بدهد و نیت و هدفش هم خدایی باشد.
ممکن است کسانی دارای ارادههای محکم برای انجام مقاصدی باشند، ولی انگیزه آنها رسیدن به اهداف مادی باشد؛ اما سالکان راه خدا کسانی هستند که اراده نیرومند آنان آمیخته با خلوص نیت، و برخاسته از انگیزههای الهی است.
در قرآن مجید و کلمات معصومین(ع) سخن از اخلاص نیت به میان آمده، و عامل اصلی پیروزی در دنیا و آخرت شمرده شده است؛ و اصولا از نظر اسلام هر عملی بدون اخلاص نیت بی ارزش است. این از یک سو.از سوی دیگر، مسئله اخلاص از مشکلترین کارها شمرده شده به گونهای که تنها اولیاء الله و بندگان خاص خدا به اخلاص کامل میرسند، هرچند اخلاص در هر مرحلهای محبوب و مطلوب است. تعبیر برخى آیات، به جا آوردن عبادات و اعمال و قرار دادن همه شۆون زندگى و مرگ فقط براى خدا (لله) است، قُل اِنَّ صَلاتى و نُسُکى و مَحیاىَ و مَماتى لِلّهِ رَبِّ العــلَمین(1)، وَ ادْعُوهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ؛(2).
على علیه السلام فرمودند: طوبى لمن اخلص لله عمله وعلمه وحبه وبغضه واخذه وترکه وکلامه وصمته
خوشا به حال کسى که عمل،علم، دوستى، دشمنى، گرفتن، ترک کردن، سخن گفتن و سکوتش را براى خداوند خالص کرده است. (3)
بالاترین مرتبه اخلاص، آن است که هرگاه شخص عملی را انجام میدهد، به کمترین اجر در دو عالم چشم نداشته باشد و نظر او فقط رضای حق تعالی باشد و به جز او، مقصود و مطلوبی نداشته باشد.
این مرتبه از اخلاص، اخلاص صدیقین است و به این مرحله نمیرسد، مگر کسانی که در دریای عظمت الهی غرق گشتهاند و واله و جیران محبت اویند. عمل هر قدر بزرگ و سهمگین اگر با اخلاص توام باشد امداد الهی و تاییدات ربانی را به دنبال خواهد داشت خداوند عزیز به این انسان مخلص آنقدر توان و قدرت داد که توانست با سلاح اخلاص به بزرگترین پیروزی دست یابد و والاترین عزت را برای امت اسلامی به ارمغان آورد.
رسیدن به این مرتبه از اخلاص فراهم نیست، مگر اینکه از همه خواهشهای نفسانی دست برداری و پشت پا بر هوا و هوس زنی و دل خود را مشغول فکر و صفات و افعال پروردگار خود کنی. وقت خود را به مناجات او صرف کنی تا انوار جلال و عظمت او بر ساحت دل تو پرتو افکند و محبت و انس با او در دل تو جای گیرد. فرد مخلص، افزون بر اجرهای اخروی، در دنیا هم نزد خلق محترم است.
وقتی به زندگی امام راحل نگاه میکنیم میتوان به این مطلب پی برد که آن مرد بزرگ هم اخلاص در هدف و هم اخلاص در گفتار و هم اخلاص در عمل داشتند چرا که امام خمینی(س) خود پرورش یافته مکتب اهل بیت علیهم السلام بودند با تعمق در آموزههای معرفتی و به کارگیری آنها در اعمال و رفتار خویش، به الگویی شاخص و ممتاز در این مکتب تبدیل شدند.
اخلاص در هدف
معیار ارزیابی و سنجش همه اعمال و رفتار آدمی، انگیزه و هدف اوست. اخلاص در انگیزه و هدف به مثابه روح در پیکر اعمال است که به اعمال شادابی و جهت میبخشد. انگیزه الهی سرچشمه حیات بخشی بود که درخت پر بار و با برکت وجود امام را زنده نگاه داشت.
هنگامى که رسول خدا دعوتش را آشکار کرد، سـران قریش نزد ابوطالب آمدند و گفتند: اى ابوطالب فرزند برادرت ما را سبک مغز مىخواند، و بـه خـدایان ما ناسزا مىگوید، جوانان ما را فاسد و در جمعیت ما تفرقه افکنده است، اگر این کارها به خاطر کمبود مالى است ما آنقدر مال براى او جمع آورى مىکنیم که ثروتمندترین مرد قریش شود، و حتى حاضریم او را به ریاست برگزینیم.
ابوطالب این پیام را به رسول الله(ص) عرض کرد.
پـیـامبر(ص) فرمود: اگر آنها خورشید را در دست راست من و ماه را دردست چپ من بگذارند مـن به آن تمایل ندارم، ولى به جاى این همه وعدهها یک جمله، با من موافقت نمایند تا در سایه آن بر عرب حکومت کنند، و غیر عرب نیز به آئین آنها درآیند، و آنها سلاطین بهشت خواهند بود! (4)
دیگر آنکه، امام حسین(ع) تمام هستى خود و اطرافیان خود را بدون هرگونه کاستى، در طبق اخلاص گذاشت و به درگاه خداوند آورد ثمره چنین اخلاصى آن شد که نهضت عاشورا در طول و عرض تاریخ، براى مسلمانان و غیر مسلمانان، تأثیرگذار باشد و در قیامت نیز به درجهاى برسند که همگان غبطه آن را بخورند.
وقتی قیام امام حسین علیه السلام مورد بررسی قرار میدهیم، در مییابیم که هدف از قیام، خدا است در وصیتی که به برادرش محمد حنفیه مینویسند به آن اشاره میکنند:
حسین گواهی میدهد: خدایی جز الله وجود ندارد خدا یکى است و شریکى ندارد و براستی که حضرت محمّد صلّى اللهعلیه و آله عبد و رسول خدا میباشد که حقیقت را از جانب خدای حق آورد و همانا که بهشت و جهنم حقیقت هستند و قیامت خواهد آمد و هیچ شکى در آن نیست و خداوند هر کسى را که در قبور باشد زنده خواهد کرد و همانا من براى سرکشى و خود پسندی و تکبر و فساد کردن و ظلم نمودن خارج نشدم قیام نکردم. و به تحقیق که من برای اصلاح و درست کردن کارها در میان امت جدم قیام کردم و میخواهم به نیکی سفارش و از بدی نهی کنم و مطابق سیره جدم رسول خدا و پدرم على بن ابى طالب علیهم السّلام رفتار مینمایم. پس هر کس که مرا به جهت اینکه حق میگویم قبول کند همانا خداوند به حق سزاوارتر است و کسى که دست رد بسینه من بگذارد من صبر میکنم تا خدا که بهترین حکمکنندگان است بین من و آن قوم داورى نماید. ای برادرم این وصیت من است به تو. توفیق من جز با خدا نیست من به خدا توکل میکنم و بسوى او توبه می نمایم. (5)
وقتی به هدف امام راحل(س) نگاه میکنیم به راحتی به این مطلب پی میبریم که به جد بزرگوارشان اقتدا میکنند و انگیزه از هدف را فقط خدا میدانند و بس.
حاج احمد آقا تعریف میکردند روزی که امام را برای ایراد سخنرانی در حسینیه جماران همراهی میکردم، قبل از آنکه امام بروند روی جایگاه - همچنان که صدای فریاد مردم میآمد که: «درود بر خمینــی» امام دست مرا گرفتند و دم گوش من فرمودند: این جمعیت را میبینی که همه یکصدا و بلند «درود بر خمینی درود بر خمینی» میکنند به خدا قسم اگر همه شان جمع شوند و بگویند: «مرگ بر خمینی»، ذرهای از هدفی که دارم و راهی که پیش گرفتم عقب نشینی نخواهم کرد.
مقام معظم رهبری در خاطراتشان میفرمایند: به یاد دارم سالها پیش، نوشته حضرت امام در دفتر یادبود مرحوم وزیری را در یزد زیارت کردم، آن مرحوم مرا به منزلش برد و با تفصیلاتی آن نوشته را که در صندوقچهای گذاشته بود و تقریبا در گوشهای از خانهاش مخفی کرده بود، آورد و باز کرد و نوشته امام را که در سال 1323 نوشته بودند: قیام لله به من نشان داد، اصلا محور سخن در نوشته حضرت امام قیام لله بود، معلوم میشود در ذهن شریف ایشان و در تمام مراحل زندگی (ان تقوموا لله مثنی و فرادی) سابقه داشته است، همه دیدند که حرکت و گفتن و سکوت ایشان برای خدا بود و هر کاری که انجام میدادند با قصد قیام لله بود، تنها همین یک چیز هم بود که موجب شد به دست آن بزرگوار یک معجزه اتفاق بیافتد.(6)
قیام لله است که موسی کلیم را با یک عصا بر فرعونیان چیره کرده و تمام تخت و تاج آنها را به باد فنا داد و نیز او را به میقات محبوب رساند و به مقام صعق کشاند، قیام برای خداست که خاتم النبیین (صلی الله علیه و اله) را یک تنه بر تمام عادات و عقاید جاهلیت غلبه داد و بتها را از خانه خدا برانداخت و به جای آن توحید و تقوا را گذاشت و نیز آن ذات مقدس را به مقام «قاب قوسین او ادنی» رساند.
بدین ترتیب رمز خلوص راه آن مرد بزرگ را می فهمیم که او با احساس وظیفه و تکلیف و به قصد نجات امت اسلام با توکل به خداوند، حرکتش را آغاز نمود و در امتداد راه انبیای الهی موسی و عیسی و خاتم پیامبران محمد )ص (و برای استقرار احکام اسلام قیام نمود.
پی نوشت:
1.انعام 162
2.اعراف29
3.تحف العقول ص100
4.تفسیر نمونه ج 19 ص 214
5.بحارالأنوار، علامه مجلسی ج44 ص 329
6.خاطرات و حکایتها مقام معظم رهبری، جلد 3، ص10
منبع: پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران – نوشته: رضا شفیعی
تهیه و تنظیم: عبداله فربود؛ گروه حوزه علمیه تبیان