تبیان، دستیار زندگی
« عروسی بزرگ » هم فیلمی با حال و هوای ازدواج است که بازسازی فیلمی فرانسوی به نام « برادرم داره ازدواج می کنه » می باشد که در زمان اکران به فروش مناسبی هم دست پیدا کرده بود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عروسی بزرگ

نقد و بررسی فیلم عروسی بزرگ (The Big Wedding)


« عروسی بزرگ » هم فیلمی با حال و هوای ازدواج است که بازسازی فیلمی فرانسوی به نام « برادرم داره ازدواج می کنه » می باشد که در زمان اکران به فروش مناسبی هم دست پیدا کرده بود. اما تفاوت بزرگ نسخه فرانسوی با هالیوودی در این است که در این بازسازی ، انبوهی از ستارگان هالیوود در کنار هم قرار گرفته اند تا رنگ و لعاب فیلم ، بیش از آنچه که انتظارش را داریم بدرخشد. اما آیا این تعداد ستاره توانایی این را دارند که یک اثر را از سقوط نجات دهند؟

عروسی بزرگ

دان ( رابرت دنیرو ) و اِلی ( دایان کیتون ) زوج خوشبخت و کاملاً موفقی بودند که همه افراد از زندگی باشکوه این دو الگوبرداری میکردند. اما در یکی از روزهای معمولی این زوج، اِلی مشاهده می کند که دان با دوست صمیمی اش به نام بیب ( سوزان ساراندون ) رابطه ای غیرمتعارف برقرار کرده و همین مسئله موجب طلاق این دو می شود.

حالا پس از گذشت مدتها از آن اتفاق ، پسرخوانده این زوج سابق به نام آلخاندرو ( بن بارنس ) در حال ازدواج به یک دختر زیبا به نام میسی ( آماندا سیفرید ) است اما مشکلات ازدواج این دو به حدی نگران کننده است که این زوج جوان نگران هرگز شکل نگرفتن این ازدواج هستند. مشکل از جایی آغاز می شود که مادر بیولوژیکی آلخاندرو ( پاتریشیا ری ) که یک مذهبی سخت گیر است و اعتقادی به طلاق ندارد ، قرار است بزودی از کلمبیا به محل ازدواج این زوج بیاید و حالا دان و الی مجبور هستند تا تظاهر کنند یک زوج موفق هستند و عاشق یکدیگرند تا مراسم ازدواج پسرخوانده شان بهم نریزد. این در حالی است که پدر و مادر میسی نیز به شدت نژاد پرست هستند و به دلیل کاملاً سفید نبودن آلخاندرو، با این ازدواج مخالف هستند و...!

« عروسی بزرگ » بطور کامل با مشکلات آشنای این ژانر درگیر است و هرگز هم موفق نمی شود تا آن را ضربه فنی کرده و تبدیل به اثری قابل توجه برای مخاطب شود. داستان فیلم به اندازه ای ساده و احمقانه شروع و ادامه پیدا می کند که در همان چند دقیقه اول به راحتی می توانید غیر منطقی بودنش را درک کرده و تا آخر فیلم هم روند فیلم را پیش بینی کنید. این شروع ناامید کننده در ادامه با اضافه شدن خرده داستانهای ضعیف دیگر، رنگ بیشتری به خود می گیرد و از حالت کمی احمقانه، به حالت کاملا احمقانه تغییر کاربری می دهد تا مخاطب رفته رفته به چشم ، سقوط این فیلم را مشاهده نماید.

خرده داستانهای « عروسی بزرگ » به حدی پیش پا افتاده و ارتباط آنها به یکدیگر به حدی احمقانه ترسیم شده که حقیقتاً به نظر نمی رسد برای نگارش این فیلمنامه زمانی بیش از یک هفته صرف شده باشد. در « مراسم عروسی » چند خرده داستان داریم که مختصراً به هرکدام از آنها اشاره می کنم. میسی ( یکی از اسمهای لوس آمریکایی! ) و آلخاندرو در حال ازدواج با یکدیگر هستند اما این دو ، دو مشکل بزرگ و کاملاً عجیب و غریب را پیش روی خود دارند که یکی از آنها نژاد پرست بودن والدین میسی و دیگری ورود مادر بیولوژیکی آلخاندرو به محفل عروسی بوده که یک کاتولیک به شدت معتقد است. خب، احتمالاً می توانید حدس بزنید که زندگی درب و داغان خانواده آلخاندرو و ورود یک کاتولیک مذهبی به آن محفل قرار هست چه شرایطی را رقم بزند! البته در این بین یک کشیش ( با بازی رابین ویلیامز ) هم حضور دارد. حالا شما قادر خواهید بود تا مذهبی ها را به یکدیگر ارتباط دهید!

در طرف دیگر ، ما دو فرزند دیگر الی و دان به نامهای لیلا ( کاترین هیگل ) و جارد ( تافر گریس ) را داریم که لیلا درگیر مسائل مربوط به ازدواج خودش است اما به خاطر اینکه هرگز توان بچه دار شدن را ندارد، با مشکلات روحی دست و پنجه نرم میکند اما بزودی بالا آوردن های متوالی را شروع می کند! و جارد هم که جوانی 30 ساله و مجرد است، با خواهر بیولوژیکی و به شدت جذابِ آلخاندرو مواجه می شود و ... خب فکر میکنم که متوجه شده باشید فضای فیلم چه مغلطه ای از موقعیت های ساده و احمقانه ای باشد که بیشتر به درد مینی اپیزودهای سریالهای تلویزیونی می خورد تا یک فیلم سینمایی بلند.

عروسی بزرگ از دسته فیلمهایی است که نه ادعایی دارد و نه می تواند که ادعایی داشته باشد! این فیلم یک اثر ضعیف کمدی است که به هیچوجه در مدیوم سینما نمی گنجد. شاید اصلاً بهتر می بود از این فیلم یک اثر تلویزیونی ساخته می شد تا هم تماشاگران بیشتری داشته باشد هم رضایت افراد از آن افزایش می یافت

شاید تنها حُسن تماشای « عروسی بزرگ » در این باشد که انبوهی از نامهای مشهور هالیوود در این فیلم در کنار یکدیگر قرار گرفته اند و فرصت این را داریم که این حضور خاطره انگیز را مشاهده کنیم. رابرت دنیرو که در این فیلم با توجه به اسم واقعی اش ، دان خطاب می شود(!) هیچ اوجی در صحنه ندارد و اغلب حضور او در صحنه ها به مشت خوردن از سوی دیگران خلاصه می شود که با یک افکت صدای کاملاً آماتور ترکیب شده است. دایان کیتون در نقش اِلی ، خودِ دایان کیتون است!

در واقع شخصیت اِلی ، هیچ تفاوت مشخصی با خود دایان کیتون ندارد و منش و رفتار کیتون دقیقاً همانی است که در اِلی مشاهده می کنیم. بنابراین نمی توان گفت که او در « عروسی بزرگ » در حال نقش آفرینی است. سوزان ساراندون هم که در دوران کاری اش یک نمودار سینوسی کامل را تجربه می کند ، باز هم در نقش یک خانم اغوا کننده حضور پیدا کرده که به نظر می رسد تماشاگران هم فرم جدید او را پذیرفته باشند. در اینکه ساراندون بازیگر خوبی است شکی نیست اما اینکه از این پس او را اغلب در چنین نقشهایی مشاهده کنیم ، کمی نگران کننده است. رابین ویلیامز دیگر بازیگر مشهور فیلم است که در خاطرم نیست چند بار در نقش افراد گیج حضور پیدا کرده اما می دانم این رقم بسیار زیاد بوده! آماندا سیفرید هم که تبدیل به دختر محبوب آمریکایی ها شده ، یکی دیگر از بازیهای معمولی خودش را به نمایش گذاشته است. متاسفانه سیفیرید به اندازه ای در نقش دختران دم بخت جا افتاده که سازندگان هم بیشتر او را در این حال و هوا پسندیده اند! کاترین هیگل، دیگر بازیگر مشهور فیلم است که خوشبختانه اینبار حضورش در جلوی تصویر کسی را ناراحت نمی کند و تماشاگران اینبار می توانند با شخصیت لیلا همراه شوند.

« عروسی بزرگ » از دسته فیلمهایی است که نه ادعایی دارد و نه می تواند که ادعایی داشته باشد! این فیلم یک اثر ضعیف کمدی است که به هیچوجه در مدیوم سینما نمی گنجد. شاید اصلاً بهتر می بود از این فیلم یک اثر تلویزیونی ساخته می شد تا هم تماشاگران بیشتری داشته باشد هم رضایت افراد از آن افزایش می یافت. « عروسی بزرگ » مجموعه ای از موقعیت های کمدی ضعیف و به شدت کهنه، با ضرباهنگی بسیار تند و منطق داستانی به شدت باور ناپذیر است که حوصله تماشاگر را به چالش می کشد. شاید تنها دلیلی که بتواند شما را پای این « عروسی بزرگ » بنشاند، بازیگران مشهوری باشند که می توانند دلیل خوبی برای یکبار دیدن فیلم باشد.

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع: موی مگ