تبیان، دستیار زندگی
شهر عجیبی‌ست این تهران! از دور كه نگاه می‌كنی دلت غنج می‌رود كه هر جور شده بند و بساط زندگی‌ات در این شهر پهن باشد، و از نزدیك كه با آن آشنا می‌شوی دوست داری هرجور شده عطایش را به لقایش ببخشی .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آخرین سکانس زندگی آتشنشان فداکار


شهر عجیبی‌ست این تهران! از دور كه نگاه می‌كنی دلت غنج می‌رود كه هر جور شده بند و بساط زندگی‌ات در این شهر پهن باشد، و از نزدیك كه با آن آشنا می‌شوی دوست داری هرجور شده عطایش را به لقایش ببخشی و ساكن هرجا كه شده بشوی غیر از تهران. شهر بوق و دود و خیابانهای شلوغ حتی در نیمه شب؛ شهر برج و خرج و تبرج؛ شهر تبلیغات و بازار و هم‌سایگی دارا و ندار.

برای اینكه از این دست خوبی‌ها را هم ببینیم نیاز به تلنگر داریم. برای اینكه احتمال بدهیم همین همسایه‌ای كه سال به سال هم حالش را جویا نمی‌شویم شاید آدم با صفایی باشد، باید گاهی وقت‌ها گوشمان پیچانده شود كه «آهای! چشمت را باز كن و انقدر غر نزن!»

امید عباسی

هفت روز است كه یكبار دیگر گوشمان پیچانده شده است و این جمله چنان بر سرمان فریاد كشیده شده كه هنوز امواجش در گوشمان وجود دارد. دختر بچه 9 ساله‌ای كه در شهرك شهید باقری تهران میان دود و آتش گرفتار شده بود هم حتما مثل ما بهت زده است. او هم انتظار نداشت كه یكی برسد و دستش را بگیرد بیرون از آتش زمینش بگذارد؛ همانطور كه شاید ما انتظار این را از این شهر نداشتیم. مخصوصا كه به قیمت جان آن آتش‌نشان تمام شده است این فداكاری.

گفتگو با مجروح حادثه

آتش سوزی ساختمان ده طبقه و نجات دختر خردسال از میان اخگر های گداخته آتش، آخرین سکانس زندگی «امید عباسی» بود، لبخند امید به زندگی از یاد و خاطره هیچ یک از همرزمان وی نمی رود حتی «امیر حسین خلج» که برای اولین و آخرین بار وی را در این حادثه دید و چه وداع تلخی...

گفتگویی که ادامه می خوانید مرور این حادثه از زبان «امیر حسین خلج» آتش نشان ایستگاه 100 است که در کنار دیگر دوستانش در حال عملیات و خاموش کردن آتش سوزی منزل مسکونی بود.

عملیات در مراحل پایانی بود که من صدایی شنیدم، شدت حرارت و دود خیلی زیاد بود و چشم به سختی اطراف را می دید. جلوتر رفتم و دیدم یکی از نیروها بر روی زمین افتاده.دستگاه تنفسی ام را سریع بازکردم و بر روی دهان آن آتش نشان - که تا به آن روز او را ندیده بودم - گذاشتم و دوستان دیگرم را صدا کردم و با کمک هم او را به پایین آوردیم

آن صحنه و آن عملیات اولین و آخرین باری بود که من امید عباسی را می دیدم...

ماجرای آتش سوزی و عملیات خاموش کردن آن چگونه اتفاق افتاد؟

با اعلام ستاد فرماندهی و به صدا درآمدن زنگ آتش سوزی به سرعت خودمان را به محل حادثه در بزرگراه همت غرب، شهرک شهید باقری رساندیم، یک ساختمان 10طبقه دیده می شد که دقیقا در طبقه دهم آتش ودود سیاهی به بیرون زبانه می کشید. شدت آتش سوزی و حرارت بالای آن آسانسور را از کار انداخته بود.ما با پای پیاده و با تجهیزات، طبقات را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشتیم و به طبقه دهم رسیدیم. لوله کشی و آبرسانی را بلافاصله آغاز کردیم و از چند جهت مشغول خاموش کردن آتش سوزی شدیم و سه نفر از اعضای این خانواده که یک مادر و دو فرزند بودند را سالم به پایین ساختمان منتقل کردیم.

امید عباسی

• چطور با امید عباسی روبرو شدید؟

عملیات در مراحل پایانی بود که من صدایی شنیدم، شدت حرارت و دود خیلی زیاد بود و چشم به سختی اطراف را می دید. جلوتر رفتم و دیدم یکی از نیروها بر روی زمین افتاده.دستگاه تنفسی ام را سریع بازکردم و بر روی دهان آن آتش نشان - که تا به آن روز او را ندیده بودم - گذاشتم و دوستان دیگرم را صدا کردم و با کمک هم او را به پایین آوردیم.

آن صحنه و آن عملیات اولین و آخرین باری بود که من امید عباسی را می دیدم...

امید پس از پیدا کردن دختر بچه 9 ساله در آتش، بادادن ماسک تنفسی اش به او، بر اثر شدت حرارت و حجم بالای دود بر روی زمین افتاده بود...

رییس کمیته نام‌گذاری معابر و اماکن عمومی ‌شورای اسلامی شهر تهران نیز با اشاره به شهادت آتش نشان فداکار "امید عباسی"، از نام گذاری معبر یا میدانی به نام این آتش نشان در تهران خبر داد

•  شما چگونه دچار آسیب دیدگی شدید؟

دود ناشی از سوختن وسایل منزل، فضا را پر کرده و تنفس را مشکل می کرد، من هم دچار دود زدگی شده بودم، بعد که امید را به بیرون منتقل کردیم من به او تنفس مصنوعی دادم و یکی از مدیران نیز در حال انجام ماساژ قلبی وی بود.نبضش خیلی ضعیف می زد، با کمک بچه ها امید را به آمبولانس اورژانس منتقل کردیم و ما را با هم به بیمارستان آوردند و من در بخش آی سی یو(مراقبت های ویژه) بستری شدم و هم اکنون در وضعیت بهتری قرار دارم.

امید عباسی

از ایثار شهید «امید عباسی» هفت روز گذشته است و ما حالا می‌توانیم سرمان را بالا بگیریم كه یكی از همشهری‌های ما، یكی از هموطنان ما، یكی از برادران دینی ما لوطی‌گری را تمام كرده است، جوانمردی را به رخ بقیه كشیده است و دنیایش را به پای زندگی دختربچه‌ای فدا كرده است.

نامگذاری یکی از معابر به نام شهید عباسی

رییس کمیته نام‌گذاری معابر و اماکن عمومی ‌شورای اسلامی شهر تهران نیز با اشاره به شهادت آتش نشان فداکار "امید عباسی"، از نام گذاری معبر یا میدانی به نام این آتش نشان در تهران خبر داد. معصومه آباد با اعلام این خبر گفت: به پاس قدردانی از این اقدامات انسانی و پاسداشت یاد و خاطره این آتش نشان فداکار، شورای اسلامی شهر تهران معبر یا میدانی را به نام وی نامگذاری خواهد کرد.

بخش اجتماعی تبیان


منابع:رجانیوز/همشهری