
به احترام پدر

در چنین فضایی تصور کنید خبرنگار یکی از شبکه های تلویزیونی به سطح شهر رفته، در سال روز میلاد امیرمۆمنان علیه السلام اقدام به مصاحبه با مردم میکند. چیزی که او از مردم می خواهد، توصیف امام است و چیزی که مردم تحویل مصاحبه کننده میدهند محدود کردن امام به چند خصلت نیکو است و نه چیزی بیش از آن. خصایل نیکویی چون جوانمردی، رشادت، کمک به فقرا، صلابت و ... قطعاً و یقیناً درست و بیان آن لازم و به جا است، ولی محدود کردن ایشان به همین چند خصلت منصفانه نیست.
بلکه باید دانست مهمترین و اساسیترین وجه امام علیه السلام و فرزندانشان، الهی بودن ایشان و از طرف خدا بودنشان است.
آن چه از خدایی بودن در این سخن به دنبال آن هستیم به آن معنا است که فرد یا افرادی از سوی خدا به عنوان حجت و میزان اعمال معرفی می شوند. پس به همین تعبیر امام امیرالمۆمنین (علیه السلام) مردی خدایی است. او از طرف خداست و به سوی خدا هدایت می کند و هرآنچه از فضایل و کمالات در ایشان وجود دارد در بالاترین مرتبه است تا جایی که نمیتوان ایشان را با هیچ فردی مقایسه نمود و با معیارهای عرف اجتماعی، ایشان و فرزندانشان را وصف کرد. گاهی برخی توصیفات به سمت و سویی می رود که گوئی قرار است صرفاً یک پدر نمونه، فردی با اخلاق، رهبر اجتماعی و یا یک فرد نخبه را توصیف و تمجید کنیم که چنین کار و چنین تنزل دادنی شایسته شیعیان نیست. آنچه از شیعه انتظار میرود، تکیه و تبلیغ بر الهی بودن مولا امیرالمۆمنین (علیه السلام) است. البته این سخن بدان معنا نیست که امکان ارتباط با وجود آن ذات مقدس نشدنی یا دست نایافتنی است.
در روایتی معروف از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل است، که ایشان فرمودند َ أَنَا وَ عَلِیٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة (من و علی پدران این امت هستیم) 1
درباره این روایت توضیحاتی مختلفی داده شده، که در این نوشتار نمیگنجد، اما قطعا یک معنای پدر بودن، توصیف کننده شخصی است که انسان با او به راحتی ارتباط برقرار میکند و ایشان را تکیه گاه خود می داند. لذا در عین اینکه امیرالمومنین (علیه السلام) فردی منسوب از طرف خداست ولی چون پدری مهربان به فرزندان خود توجه دارد و با آنها در ارتباط است و ما به عنوان امت پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) ایشان را پدر خود میدانیم.
انتظار می رود حرمت نام امام در منابر و هیئتها بیش از هرجای دیگری حفظ شود و از قرار دادن نام امام در کنار تعابیری چون می و مستی و همچنین تکرار نام امام بی هیچ نشان احترامی چون "حضرت" و یا "علیه السلام" پرهیز شود
البته گاهی در زندگی روزمره، عدم دقت در محدوده صمیمیتی که با پدرمان داریم، ما را از محدوده احترام خارج میکند. خوشبختانه مردم و جوانان ما احترام به بزرگان را امری پسندیده شمرده و به این امر به نیکویی واقفاند. کمتر اتفاق می افتد سالمندی وارد مترو شود و جوانی برای او از جا بلند نشود. کم تر پیدا می شود ریش سفیدی در جمع مورد تکریم قرار نگیرد و این صفات از زیبایی ها ی جامعه ماست. گاهی برخی از شعرا و عرفا هم به دلیل جایگاهشان در میان مردم، در محاورات عموم هم با القاب پرطمطراقی چون مولانا و ... خطاب میشوند که این نشان از فرهنگ احترام مردم ما به جایگاه بزرگان دارد.
اما متاسفانه گاهی دیده می شود دامنهی این احترام در برابر ائمه (علیهم السلام) کمرنگ می شود، کمرنگ تر از احترام به یک عارف و یک شاعر! گاهی آن مردان خدایی باالفاظی توصیف می شوند که شایسته نیست. مثلاً بسنده کردن به کلمه ی "علی" آن هم بدون هیچ پسوند و پیشوندی و تکرار مرتب و مداوم آن چه در محاورات عموم و چه در تریبون ها مکرر دیده می شود. فضایی را در نظر بگیرید که در رسانههای ما حضرت امیر (علیه السلام) را "علی" خطاب میکنند، آنگونه که حتی از یک بزرگ فامیل اینگونه هم یاد نمیشود و در مقابل شاعری را با هزار ادب "مولانا" یاد میکنند، آنگونه که حتی یکی از امامان شیعه را چنین یاد نمیکنند! و از آن بدتر وقتی در میان جامعهی محترم مداحان نیز برخی جوانان تازه مداح، بر این عدم رعایت دامن میزنند، اما بیغرض.

انتظار می رود حرمت نام امام در منابر و هیئتها بیش از هرجای دیگری حفظ شود و از قرار دادن نام امام در کنار تعابیری چون می و مستی و همچنین تکرار نام امام بی هیچ نشان احترامی چون "حضرت" و یا "علیه السلام" پرهیز شود.
البته اگر در واقع از شخص بپرسیم که چرا حضرت را اینگونه خطاب کردی، دلیل خود را ارتباط عاطفی و نزدیک خود با ایشان بیان کند. مانند بچه ها و یا جوانانی که پدر خود را با اسم کوچک صدا زده و این را نشان محبت و رفاقت خویش با پدرشان میدانند. که البته این اقدام هم نزد متون دینی ما پسندیده نیست و شایسته آن است که پدر با لفظی غیر از اسم کوچک خطاب شود. این همان عدم دقت به محدوده صمیمیتی است که باید با پدر خود (امیرالمومنین علیه السلام) داشته باشیم. فراموش نکنیم که ایشان مرد خدایی هستند پس چه خوب است با القابی چون امام امیرالمۆمنین، حضرت امیر، امیرمومنان، مولا علی علیه السلام و خلاصه هر کلامی که شایسته مقام و منزلتشان باشد، از ایشان یاد کنیم و به وسیله ی این احترام وتکریم و بزرگداشت، رضایت حق متعال را جلب کنیم.
پی نوشت:
[1] عیون أخبار الرضا علیه السلام، جلد2، صفحه: 85 حدیث 29
دکتر احسان اله اشتهاردیان بخش خانواده ایرانی تبیان