سخنان امام رضا (ع) در باب دوستی و احترام به اهل بیت
معارف و علوم و فرهنگ ما را باید بگیرند و آن را به دیگران بیاموزند، زیرا اگر مردم خوبىها و محاسن كلام ما را بشنوند و بشناسند، از ما خاندان رسالت پیروى خواهند كرد.
آموختن فرهنگ و معارف اهل بیت
قال على بن موسى الرضا (علیه السلام): لو وجدت شابا من شبان الشیعة لا یتفقه، لضربته عشرین سوطا. (1)
امام رضا (علیه السلام) فرمود: اگر جوانى از جوانان شیعه را بیابم كه در مقام فراگیرى دانش در دین نباشد، پشت او را با تازیانه ملامت و توبیخ یا تنبیه بدنى ((در حد بیست تازیانه)) به درد مىآورم تا اینكه موازین دینى را كه برنامه زندگى اوست، بیاموزد.
((عبدالله بن صالح هروى)) گوید: در محضر امام رضا (علیه السلام) بودم، فرمود:
رحم الله عبدا احیا امرنا قال: كیف یحیى امركم؟
قال: یتعلم علومنا ویعلمها الناس فان الناس لو عملوا محاسن كلامنا لا تبعونا. (2)
خداوند رحمت كند كسى كه امر ما (مكتب اهل بیت و تشیع) را زنده كند. كسى پرسید كه امر شما چگونه احیا مىشود؟
فرمود: معارف و علوم و فرهنگ ما را باید بگیرند و آن را به دیگران بیاموزند، زیرا اگر مردم خوبىها و محاسن كلام ما را بشنوند و بشناسند، از ما خاندان رسالت پیروى خواهند كرد.
راوى گوید: عرض كردم:اى فرزند رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) براى ما از امام صادق (علیه السلام) نقل كردهاند كه فرمود:
من تعلم علما لیمارى به السفهاء، او یباهى به العلماء، او لیقبل بوجوه الناس الیه فهو فى النار.

امام رضا (علیه السلام) فرمود:
جدم راست گفت، آیا مىدانى منظور از سفیهان در این سخن چه كسانى هستند؟
عرض كردم: نه نمىدانم.
فرمود: منظور داستانسرایان مخالف ما هستند.
سپس فرمود: آیا مىدانى منظور از دانشمندان چه كسانى هستند؟
گفتم: نهاى فرزند رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم).
فرمود: منظور علماى آل محمد (صلى الله علیه و آله و سلم) هستند كه خداوند اطاعت و دوستى از آنها را واجب كرده است.
سپس فرمود:
آیا مىدانى مردم را متوجه خود سازد چیست؟
گفتم: نه، نمىدانم.
فرمود: سوگند به خدا، منظور از آن ادعاى امامت بدون حق است.
بنابراین اگر كسى علم را به خاطر این بیاموزد كه با افراد سبك مغز از داستان سرایان مخالف ما، مجادله و ستیز نماید و به دانشمندان آل محمد (صلى الله علیه و آله و سلم) افتخار و برترى جویى كند و ادعاى امامت ناحق نموده و در پرتو علم خود، مردم را به سوى خویش فرا خواند، اهل دوزخ است. ولى اگر آموختن علم به این خاطر نباشد، خدا او را رحمت نماید، زیرا این امر سبب زنده شدن ولایت و (استحكام) شیوه و برنامه ما مىشود. (3)
خبر بزرگ
سئل عن ابى الحسن الرضا (علیه السلام): فى قوله تعالى: ((عم یتسائلون عن النباء العظیم الذى هم فیه مختلفون)) قال: امیر المۆمنین (علیه السلام): ما لله نباء اعظم منى وما لله آیة اكبر منى، وقد عرض فضلى على الامم الماضیة على اختلاف السنتها فلم تقر بفضلى. (4)
از امام هشتم (علیه السلام) در تفسیر آیه كریمه: ((از چه مىپرسند، از خبر بزرگ كه خود در آن اختلاف مىكنند)).
نعمت حقیقی
((ابراهیم بن عباس طولى)) گوید:
در محضر امام الرضا (علیه السلام) بودیم، آن حضرت فرمود: در دنیا نعمت حقیقى وجود ندارد، یكى از حاضران گفت: پس اینكه خداوند در قرآن مىفرماید: لتسئلن یومئذ عن النعیم. (5)
این نعیم كه خداوند در قیامت از آن سۆال مىكند، چیست؟ این نعمت همان آب خنك است.
امام رضا (علیه السلام) با صداى بلند فرمود: این شما هستید كه اینگونه تفسیر مىكنید، بعضى از شما مىگویید: منظور از ((نعیم)) در این آیه، آب خنك است و بعضى مىگویید: منظور غذاى لذیذ است و عدهاى گویند: منظور خواب خوشگوار است. ولى پدرم از پدرش امام صادق (علیه السلام) نقل كرد كه همین سخنان در مورد تفسیر ((نعیم)) در محضرش گفته شد. آن حضرت خشمگین گردید و فرمود:
ان الله لا یساءل عباده عما تفضل به علیهم ولا یمن بذلك علیهم، والامتنان بالانعام مستقبح من المخلوقین، فكیف یضاف الى الخالق ما لا یرضى المخلوقون به ولكن النعیم: حبنا اهل البیت وموالاتنا یسئل الله عنه عباده بعد التوحید والنبوة. (6)
همانا خداوند، بندگانش را در مورد آنچه كه به آنها تفضل و مرحمت فرموده، بازخواست مىكند و به خاطر آن، بر آنها منت نمىگذارد، منت نهادن در مورد نعمتهاى مادى از مخلوقات، ناپسند است. پس چگونه رواست كه چنین كار ناپسندى به خدا نسبت داده شود؟ بلكه منظور از ((نعیم)): ((دوستى و ولایت ما خاندان رسالت)) است و خداوند در این باره، پس از مسئله توحید و نبوت، بندگانش را مورد سۆال قرار مىدهد.
شناخت اهل بیت
من مات ولیس له امام، مات میتة جاهلیة، فقلت له كل من مات ولیس له امام مات میتة جاهلیة؟ قال: نعم والواقف كافر والناصب مشرك. (7)
محمد بن اسماعیل گوید: امام رضا (علیه السلام) فرمود:
هر كس بمیرد و او را امام و رهبرى نباشد، به مرگ جاهلیت مرده است.
من عرض كردم: هر كس بمیرد و او را امام و رهبرى نباشد، به مرگ جاهلیت مرده است؟
فرمود: آرى و واقف كافر است و ناصب مشرك.
مقام اهل بیت

عن ابن الجهم قال: قلت للرضا (علیه السلام) جعلت فداك الشتهى ان اعلم كیف انا عندك؟ فقال: انظر كیف انا عندك. (8)
ابن جهم گوید: به امام رضا (علیه السلام) گفتم، فدایت شوم، مىخواهم بدانم كه در نزد شما چه مقامىدارم؟
حضرت فرمود: بنگر كه من در نزد تو چه مقامىدارم.
ان رجلا اتى ابا جعفر (علیه السلام) فساءله عن الحدیث الذى روى عن رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلم) انه قال: من قال: لا اله الا الله دخل الجنة. فقال ابوجعفر (علیه السلام) الخبر حق. فولى الرجل مدبرا فلما خرج امر برده ثم قال: یا هذا! ان للا اله الا الله شروطا! الا وانى من شروطها. (9)
از امام رضا (علیه السلام) روایت شده است كه مردى محضر امام باقر (علیه السلام) رسید و از آن حضرت درباره حدیثى كه از رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) روایت شده كه آن حضرت فرموده است: هر كس كلمه مقدس ((لا اله الا الله)) بگوید، داخل بهشت مىشود.
سۆال كرد، حضرت امام باقر (علیه السلام) فرمود: خبر راست است.
آن مرد برگشت و چون خارج شد، امام دستور داد، او را باز گردانند. فرمود:
اى مرد! ((لا اله الا الله)) داراى شرایطى است، آگاه باش كه من از شروط آن مىباشم.
از امام على بن موسى الرضا (علیه السلام) نقل شده كه روزى از دوستان خود پرسید:
مردم این آیه را چگونه تفسیر مىكنند؟ ((نه عمل غیر صالح)).
یكى از حاضران عرض كرد: بعضى معتقدند كه معناى آن، این است كه فرزند نوح (كنعان) فرزند حقیقى او نبود.
امام (علیه السلام) فرمود:
كلا، لقد كان ابنه ولكن لما عصى الله نفاه عن البیه كذا، من كان منا لم یطع الله، فلیس منا. (10)
((نه چنین نیست، به یقین فرزند نوح بود، اما هنگامىكه گناه كرد و از جاده اطاعت فرمان خدا قدم بیرون گذاشت، خداوند فرزندى او را نفى كرد، همچنین كسانى كه از ما باشند، ولى اطاعت خدا نكنند، با ما پیوند معنوى ندارند)).
قال الرضا (علیه السلام) للحسن الوشاء فى قوله تعالى ((یا نوح انه لیس من اهلك)) (11) لقد كان ابنه ولكن عصى الله عزوجل نفاه الله عن ابیه كذا من كان منا لم یطع الله فلیس منا وانت اذا اطعت الله فانت منا اهل البیت. (12)
((امام رضا (علیه السلام) به حسن وشاء در تفسیر آیه كریمه ((اى نوح او (پسرت) از اهل تو نیست)) فرمودند: او پسر نوح بود ولى چون معصیت خداى عزوجل كرد، خدایش از وابستگى پدرش نفى كرد. همچنین هر كه از شیعیان ما فرمانبردار خدا نباشد، با ما پیوند معنوى و روحانى ندارد و تو مادامىكه فرمانپذیر خدا باشى، در زمره پیروان ما اهل بیت رسالت خواهى بود)).
ان نوحا قال رب ان ابنى من اهلى وان وعدك الحق وانت احكم الحاكمین: فقال الله عزوجل: یا نوح انه لیس من اهلك انه عمل غیر صالح، فاخرجه الله عزوجل من ان یكون من اهله بمعصیته. (13)
حضرت نوح عرض كرد: پروردگارا، همانا پسرم اهل من است و وعده تو حق و تو حكم كننده ترین حكم كنندگانى. خداى عزوجل فرمود:اى نوح، او اهلیت تو را ندارد كه او عمل ناشایسته است. خداى عزوجل به خاطر گناهى كه از فرزند نوح (علیه السلام) سر زد، از اهلیت نوح (علیه السلام) بیرون كرد.
1- بحارالانوار، جلد 75، ص 346 - مكارم الاخلاق، ((طبرسى)).
2- وسائل الشیعه، جلد 18، ص 102.
3- عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، جلد 1، ص 307.
4- مستدرك السفینه، جلد 9، ص 504.
5- سوره تكاثر / آیه 8.
6- وسائل الشیعه، جلد 16، ص 464.
7- بحارالانوار، جلد 23، ص 78.
واقفیه: گروهى از شیعیانند كه امامت را به امام موسى بن جعفر (علیه سلام) ختم مىكنند.
نواصب: گروهى هستند كه به پیشوایان دین، ناسزا مىگویند.
8- بحارالانوار، جلد 67، ص 54 - عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، جلد 2، ص 50.
9- بحارالانوار، جلد 3، ص 13.
10- تفسیر صافى، ذیل آیه 46 سوره هود
11- سوره هود / آیه 46.
12- سفینة البحار، جلد 2، ص 98.
13- بحارالانوار، جلد 11، ص 321.
بخش حریم رضوی