تبیان، دستیار زندگی
هنگامی‌كه به آنها گفته شود از خدا بترسید...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

توصیه‌های امام رضا (ع) به امر به معروف


هرگاه امت من امر به معروف و نهى از منكر را بر دوش یكدیگر بار كنند، از طرف خداوند اعلام بلا می‌شود.


فیما كتب الرضا (علیه السلام) للماءمون: الامر بالمعروف والنهى عن المنكر واجبان اذا امكن ولم تكن خیفة على النفس. (1)

از جمله مسائلى كه امام رضا (علیه السلام) در نامه اش به ماءمون عباسى نوشت، این بود: امر به معروف و نهى از منكر هرگاه كه ممكن باشد و ترس و بیم جان نباشد، واجب است.

قال الرضا (علیه السلام): كان رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلم) یقول: اذا امتى تواكلت الامر بالمعروف والنهى عن المنكر فلتاءذن بوقاع من الله تعالى. (2)

امام رضا (علیه السلام) فرمود: رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) فرموده است: هرگاه امت من امر به معروف و نهى از منكر را بر دوش یكدیگر بار كنند، از طرف خداوند اعلام بلا می‌شود.

اجتماعى كه افراد در آن زندگى می‌كنند، بسان كشتى است كه سرنوشت همه را از هر نظر به هم مربوط می‌سازد، هرگاه گوشه اى از اجتماع دچار آلودگى شود، آثار آلودگى آن به نواحى دیگر نیز سرایت می‌كند و دامن افراد بى تفاوت را نیز می‌گیرد.

توصیه‌های امام رضا (ع) به امر به معروف

الامام الرضا (علیه السلام): اعطى بلعم بن باعورا الاسم الاعظم وكان یدعو به فیستجاب له، فمال الى فرعون فلما مرفرعون فرمود فى طلب موسى واصحابه، قال: فرعون لبلعم: اءدع الله على موسى و اصحابه لیحبسه علینا فركب حمارته لیمر فى طلب موسى... فانسلخ الاسم من لسانه وهو قوله... (فانسلخ منها فاءتبعه الشیطان فكان من الغاوین ولو شئنا لرفعناه بها ولكنه اخلد الى الارض واتبع هواه، فمثله كمثل الكلب ان تحمل علیه یلهث او تتركه یلهث) وهو مثل ضربه. (3)

امام رضا (علیه السلام) فرمود: به بلعم باعورا اسم اعظم دادند كه با آنها دعا می‌كرد و مستجاب می‌شد، سپس متمایل به فرعون شد، زمانى كه فرعون به دنبال موسى و یارانش به راه افتاد، فرعون به بلعم گفت: دعا كن تا خدا موسى و یارانش را براى ما متوقف سازد. بلعم با الاغ خویش براى یافتن موسى به راه افتاد... آنگاه اسم اعظم از او گرفت شد همانگونه كه خداوند می‌فرماید: ولى سرانجام از آیات الهى خارج شد و گرفتار وسوسه‌هاى شیطان گشت و از گمراهان گردید. اگر می‌خواستیم، می‌توانستیم او را در همان مسیر حق به اجبار نگاه داریم و به وسیله آن آیات و علوم، مقام والا بدهیم و لكن او به پستى گراید و بر اثر پیروى از هوى و هوس مراحل سقوط را طى كرد. در این صورت مثل او به سگى ماند كه اگر به او حمله كنى، دهانش باز و زبانش بیرون است و اگر او را به حال خود واگذارى، باز چنین است (4) و این مثالى است كه خداوند آورده است.

الامام الرضا (علیه السلام) قال على بن الحسن (علیه السلام):... فاذا وجدتم عقله متینا، فرویدا لا یغركم! حتى تنظروا اءمع هواه یكون على عقله، ام یكون فى عقله على هواه؟ وكیف محبته للرئاسات الباطلة وزهد فیها؟ فان فى الناس من خسر الدنیا والاخرة، یترك الدنیا للدنیا، ویرى اءن لذة الرئاسة الباطل افضل من لذة الاموال والنعم المباحة المحلله، فیترك ذلك اجمع طلبا للرئاسة، حتى اذا قیل له: اتق الله! اخذته العزة بالاثم، فحسبه جهنم ولبئس المهاد فهو یخیط عشواء، یقوده اول باطل الى ابعد غایات الخسارة ویمده ربه - بعد طلبه لما لایقدر علیه فى طغیانه، فهو یحل ما حرم الله ویحرم ما احل الله، لا یبالى بمافات من دینه، اذا سلمت له الرئاسة التى قد شقى من اجلها فاولئك الذین غضب الله علیهم ولعنهم واعدلهم عذابا مهینا. (5)

امام رضا (علیه السلام) می‌فرماید: حضرت على بن الحسین (علیه السلام) فرمود: پس اگر عقل كسى را استوار یافتید، درنگ كنید و فریب نخورید تا در آن بنگرید كه آیا با عقل خود در پى هواى خویش می‌رود، یا در هواى خود از عقل خویش فرمان می‌برد و نیز بنگرید كه آیا ریاست‌هاى زایل دنیا را دوست دارد، آیا از آنها دامن فرو چیده است؟ چه در میان مردم كسانى هستند كه دنیا و آخرت هر دو را از دست می‌دهند، دنیا را براى دنیا رها می‌كنند و برآنند كه لذت ریاست باطل از لذت مال و نعمت حلال عالیتر است، پس این همه را به خاطر دست یافتن به ریاست از دست می‌دهند تا چنان شوند كه قرآن می‌فرماید: هنگامی‌كه به آنها گفته شود از خدا بترسید! (لجاجت آنها بیشتر می‌شود) و لجاجت و تعصب، آنها را به گناه می‌كشاند. آتش دوزخ براى آنان كافى است و چه بدجایگاهى است. (6)

چنین كسى بى ملاحظه و اندیشه عمل می‌كند و نخستین كار باطل، او را به بدترین زیان‌ها می‌كشاند و خدا او را - پس از آنكه چیزى را می‌طلبد كه بر آن توان ندارد - در طغیان و سركشى رها می‌كند و او آنچه را خدا حرام كرده است، حلال و آنچه را حلال كرده است، حرام می‌شمارد و اگر بتواند ریاستى را كه با بدختى به دست آورده نگاه دارد، هیچ در بند آن نیست كه دینش از دستش برود. اینان كسانى هستند كه خدا برای‌شان خشم گرفته و لعنت‌شان كرده و عذاب خواركننده‌اى برای‌شان آماده ساخته است.


1- بحار الانوار، جلد 97، ص 77.

2- مشكوة اللانوار، طبرسى، فصل 13.

3- بحار الانوار، جلد 13، ص 378 - 377، از تفسیر قمى

4- سوره اعراف / آیه 175 و 176

5- احتجاج طبرسى، جلد 2، ص 53

6- سوره بقره / آیه 206

بخش حریم رضوی