چرا پروژه ها شکست می خورند؟

بسیاری از پروژه های یادگیری الكترونیكی به یك یا چند دلیل از دلایل زیر با شكست مواجه می شوند، یا عملكرد ضعیفی دارند:

1. به نظر می رسد كه  تهیه كنندگان پروژه های یادگیری الكترونیكی از چگونگی یادگیری افراد آگاهی ندارند به همین دلیل نمی توانند الگوهای آموزشی درستی را استفاده كنند. بویژه الگوهایی كه در آن از نمایش دیداری/شنیداری، برنامه های پاورپوینتی و یا محتوای آموزشی چند رسانه ای استفاده می شود چرا كه یادگیری بعضی از موارد با الگوهای نمایش دیداری_شنیداری امكان پذیر است و برخی از یادگیرندگان بیشتر محتوا را از این طریق یاد نمی گیرند.

2.  تولید كنندگان و طراحان به جای اینكه به استفاده از الگوهای اثربخش و تجزیه و تحلیل درست محتوا توجه كنند بیشتر بر كاهش هزینه ها تمركز دارند و این امر موجب می شود تا كارایی موثر را نداشته باشد.

3. تهیه كنندگان پروژه ها درك درستی از نقش فناوری آموزشی ندارند و با توجه به نوع فناوری، هدف های آموزشی را مشخص می كنند اما این روش کارایی بالایی ندارد و می بایست هدف های آموزشی، مشخص كنندة نوع فناوری باشند.

4. تهیه كنندگان، ارزش زیادی به راه حل هایی فناوری می دهند و مسر هستند تا از انواع گوناگونی مانند IMS و SCORM بهره ببرند اما به این نكته توجه ندارند كه این الگوها تضمین كننده دستیابی به هدف های یادگیری نیستند بلكه این الگوها كمك می كنند فناوری یادگیری، قابل استفاده مجدد، عملی، پایدار و در دسترس باشد.

5. تهیه كنندگان پروژه های یادگیری الكترونیكی تجارب یادگیری یادگیرندگان را در نظر نمی گیرند و آن ها را مورد سنجش قرار نمی دهند و به این موضوع دقت نمی كنند كه این تجارب می تواند به اثربخشی بهتر كمك كند.

6. نبودن سازگاری بین فناوری به كار رفته با سبك های یادگیری برای افرادی كه در سن های خاصی هستند نیز یكی دیگر از عوامل به شمار می آید. در طراحی دوره های الكترونیكی باید توجه كرد كه افراد دارای سبك های یادگیری متفاوتی هستند

هنگام مطالعه عناوین و موضوعات پیچیده، افراد باید از قبل آرامش خود را حفظ كرده و تمركز خود را روی موضوع جمع كنند.

یادگیری اغلب فرایندی است كه گام به گام صورت می پذیرد و می بایست از طریق یك سری فعالیت های چند رسانه ای انجام شود كه همیشه مطلوب مربی نیستند. اگر می خواهیم مهارت های دانش آموز در طی آموزش رشد یابد، باید دوره های آزمایشگاهی زیادی طراحی كنیم. با این كار یادگیرنده علاوه بر این كه با كار در محیط های یادگیری مختلف آشنا می شود بعد اجتماعی را نیز در برمی گیرد. دانش آموزان اطلاعات و دانشی را كه از مربیان دریافت می كنند، از طریق گروه های بحث و گفتگو، جلسات دوستانه و دیگر فعالیت ها بین یك دیگر به اشتراك گذاشته و بتوانند كارهای عملی نیز انجام دهند.

هم چنین در پروژه های یادگیری الكترونیكی روانشناس/  متخصص فناوری آموزشی می تواند نقش زیادی را داشته باشد.

كارشناسان معتقدند باید در طراحی آموزش مبتنی بر شبكه مسائلی را در نظر گرفت كه می توان به مواردی اشاره كرد.

روش ها و محتوای دوره ها باید بر مبنای هدف ها، دانش، مهارت ها و ... یادگیرنده مشخص شوند و هم چنین بر مبنای هدف های كلی و جزیی سازمان باشند.

انتخاب اشكال مناسب، انتخاب مثال های معنی دار، كاربرد تصویرها، استفاده از راهنمای مطالعه جهت استفاده فردی و ...  باید با توجه به سن فرد و هم چنین میزان تعامل فرد با دیگران طراحی شوند. باید در دوره موقعیت هایی قرار داده شود كه در آن ها فرد بتواند به مطالعه و فعالیت در موضوعی خاص بپردازد و هم چنین بتواند مسایل را بر اساس زمینه ها و زندگی واقعی شبیه سازی كند.

باید فرصت ها و روش های مختلفی جهت برقراری ارتباط با یادگیرنده و معلمان خصوصی یا هیئت علمی در نظر گرفته شود.

در طراحی دوره ها باید سنین، مراحل زندگی، حرفه ها، ، تجارب ، هدف ها و انگیزه های احتمالی مختلف و ... را در نظر گرفت.

در بین تمامی عواملی كه برای شكست در یادگیری الكترونیكی بیان شد یكی از حققان سه عامل اصلی را برای این موضوع بیان كرده است.

ادامه دارد...

تهیه: سید خاموشی

بخش آموزش مجازی تبیان