صراحت و قاطعیت در تبلیغ
بیانات حضرت آیت الله سبحانی در رابطه با قاطعیت و صراحت در تبلیغ
بحث از صراحت و قاطعیت قرآن، یك بحث درون دینی است، لذا در آیینة آیات و روایات قابل بررسی است.
1. صراحت و قاطعیت قرآن در آیینة قرآن
سۆالی كه در این جا قابل طرح است عبارت است از این كه: آیا كل قرآن برای تمام مردم از صراحت برخوردار است و در قاطعیت هم صراحت دارد؟
تعریف صراحت و قاطعیت: صراحت یعنی بیآمیختگی، روشنی، رك گویی، و صریح گفتن .[1]
قاطعیت یعنی جدّیت لازم در بیان مطالب، دوری از رو در بایستیها در اظهار مطالب، صراحت در قاطعیت.
2. صراحت و قاطعیت قرآن از منظر روایات
قرآن كریم، كه بیان كننده دین الهی است، و امام معصوم ـ علیه السّلام ـ كه قرآن ناطق و قرآن ممثّل است هر دو صراط مستقیماند [2]و هر دو هدف واحدی را دنبال میكنند.
امام صادق ـ علیه السّلام ـ میفرماید: «همانا قرآن باز دارنده و فرمان دهنده است. به بهشت فرمان دهد و از دوزخ باز دارد.» [3]
رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرموده است: قرآن راهنمای گمراهی است و بینایی از هر كوری است، و سبب گذشت از لغزشها است. روشنی در هر تاریكی است، در پیش آمدها (و بدعتها) پرتوی است و نگاهدارنده از هر هلاكتی است و رهجویی در هر گمراهی است و بیان كنندة هر فتنه و اشتباهی است، و انسان را از دنیا (ی پست به سعادتهای) آخرت رساند و در آن است كمال دین شما، و هیچ كس از قرآن رو گردان نشود جز به سوی دوزخ.[4]»
حال باید بیان نمود که ، از ویژگیهای رهبران الهی صراحت و قاطعیت است. این دو خصلت در رهبران بشری كمتر دیده می شود؛ آنان در اعلام مواضع و اهداف خود غالباً از روش پنهان كاری بهره می گیرند و صراحت و قاطعیت در مواضع و اهداف را از موانع پیروزی خود به شمار می آورند ولكن در روش پیامبران و رهبران بزرگ الهی، صراحت در گفتار و قاطعیت در عمل از اصول سیاست آنان به شمار می رود؛ آنان با صراحت و قاطعیت، آرمانهای الهی و برنامه های سماوی خود را اعلان می كردند و آماده شنیدن اعتراض مخالفان و برخورد خصمانه دشمنان بودند.
البته در مسائل نظامی كاملاً محتاطانه برخورد كرده، اصل پنهان كاری را رعایت می كردند؛ ولی سخن ما در طرح اهداف كلی و اعلان مواضع اصولی است كه در این مورد، با صراحت و قاطعیت كامل، رسالت الهی خویش را ایفا می كردند؛ مثلاً در مسئله توحید و اینكه خدایی جز خدای جهان نیست، همگی به اتفاق كلمه و با صراحت هر چه تمام تر می گفتند: «اُعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَیرُهُ »؛ «خداوند را بپرستید كه معبودی جز او برای شما نیست. » قرآن این جمله را از پیامبرانی مانند: نوح، هود، صالح و شعیب علیهم السلام نقل می كند. [5]
قرآن درباره برنامه كلی پیامبران چنین می فرماید: «وَ لَقَدْ بَعَثْنا فی كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ »؛ [6] «و ما برای هر امّت و اجتماعی پیامبری ارسال كردیم كه (همگی می گفتند:) خدا را بپرستید و از پرستش بت اجتناب ورزید.»
چه صراحت و قاطعیتی بالاتر از اینكه موسی و هارون علیهما السلام در برابر فرعون قرار گرفتند و هدف رسالت خود را چنین بیان كردند: «فَأَرْسِلْ مَعَنا بَنی إِسْرائیلَ وَ لا تُعَذِّبْهُمْ قَدْ جِئْناكَ بِآیةٍ مِنْ رَبِّكَ وَ السَّلامُ عَلی مَنِ اتَّبَعَ الْهُدی اِنَّا قَدْ اُوحِی اِلَینَا اَنَّ الْعَذَابَ عَلَی مَنْ كَذَّبَ وَ تَوَلّی »؛ [7]«بنی اسرائیل را با ما بفرست (و از قید و بند آزاد ساز) و آنان را شكنجه مكن! ما با معجزه ای از طرف پروردگار به سوی تو آمده ایم و درود بر پیروان هدایت! به ما وحی شده است كه عذاب الهی بر تكذیب كنندگان (آیین خدا) و روی گردانان (از برنامه های الهی است) .»
این آیات نشان دهنده صراحت در گفتار و اعلان مواضع و اهداف است و نشان می دهد كه انبیاء در مورد عمل و تحقق بخشیدن به اهداف و برنامه ها، كاملاً قاطع بودند؛ مثلاً آن گاه كه ابراهیم علیه السلام مصلحت می بیند كه بتخانه عظیم بابل را به صورت تل بزرگی از چوب درآورد و به بت پرستان عملاً ثابت كند كه آنها مبدأ كاری نیستند، با قاطعیت تمام تصمیم می گیرد كه به این كار جامه عمل بپوشاند و حتی تصمیم خود را به برخی از آنان گوشزد می كند و می فرماید: «وَ تَاللَّهِ لَأَكِیدَنَّ أَصْنامَكُمْ بَعْدَ أَنْ تُوَلُّوا مُدْبِرین »؛ [8] «به خدا سوگند! آن گاه كه از شهر بیرون روید، در مورد بتهای شما تصمیم می گیرم.»
البته معنی قاطعیت، استبداد در رأی نیست و این دو مطلب از دو مقوله اند. استبداد، خودرأیی و خودمحوری است و مستبد نه تنها مشاوره نمی كند، بلكه مشاوره را برای خود نقص می پندارد؛ در حالی كه قاطعیت با مشاوره كمال هماهنگی را دارد و آن اینكه هر گاه مطلب از همان لحظات نخست روشن باشد و یا پس از مشاوره با اهل فن، جوانب امر روشن گردد، در اعلان و اجراء آن تردید به خود راه ندهد و با قاطعیت كامل وارد كار شود و موانع احتمالی را با تكیه به قدرت الهی نادیده بگیرد. قرآن كریم در این باره می فرماید: «وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَی اللَّه »؛ [9] «با آنان به مشاوره بپرداز و هر موقع تصمیم گرفتی، بر خدا تكیه كن!»
پی نوشت ها:
[1] معین، محمد، «فرهنگ فارسی»، ج 2.
[2] تفسیر موضوعی، قرآن در قرآن، ج 1، قم، اسراء، دوم، 78، ص 214.
[3] اصول كافی، ج 4، ح 899، ص 401.
[4] همان
[5] اعراف / 59، 66، 73، 85.
[6] اعراف / 59، 66، 73، 85.
[7] نحل / 36.
[8] طه / 47 - 48.
[9] انبیاء / 57.
منبع: ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره 81
تهیه و فرآوری: جواددلاوری، گروه حوزه علمیه تبیان