تبیان، دستیار زندگی
یک روز گرم تابستان کلاغی تنشه همه جا را به دنبال آب می گشت. اما مدت طولانی گذشته بود و کلاغ آبی پیدا نکرد. کم کم احساس ضعف و ناامیدی داشت بر او غلبه می کرد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تلاش کلاغ تشنه
کلاغ

یک روز گرم تابستان کلاغی تنشه همه جا را به دنبال آب می گشت. اما مدت طولانی گذشته بود و کلاغ آبی پیدا نکرد. کم کم احساس ضعف و ناامیدی داشت بر او غلبه می کرد.

ناگهان او ظرفی در آن پایین دید. او یکراست به سمت ظرف پرواز کرد تا ببیند در آن آبی هست یا نه. بله، خوشبختانه داخل ظرف آب بود.

کلاغ تشنه سریع سرش را داخل ظرف کرد تا آب بخورد. اما قسمت گردن ظرف بسیار تنگ و باریک بود و منقار کلاغ به آب نمی رسید.

پس تصمیم گرفت ظرف را بیاندازد و از آبی که جاری می شود استفاده کند. اما ظرف بسیار سنگین بود و زور کلاغ به آن نمی رسید.

کلاغ سخت به فکر فرو رفت. سپس به اطرافش نگاه کرد. ناگهان فکر خوبی به ذهنش رسید.

او سنگریزه های اطراف ظرف را جمع کرد و آن ها را یکی یکی درون ظرف آب ریخت. هر چقدر سنگریزه بیشتر در آب می ریخت سطح آب بالاتر می آمد.

کمی بعد آب آن قدر بالا آمد که منقار کلاغ به آن می رسید و او می توانست از آب داخل ظرف بنوشد.

دوستان گلم اگر شما هم به اندازه ی کافی تلاش کنید و زحمت بکشید، ممکن است زود جواب مشکلتان را پیدا کنید.

ترجمه:نعیمه درویشی

بخش کودک و نوجوان تبیان


منبع: kidsworldfun

مطالب مرتبط:

طبیعت تمیز

نعمت هوا را بهتر درک کنیم

صدای مامانم چقدر قشنگه...

سلیقه‌ی بهتر

ماجرای من و بهرام

پویای ریزه میزه از چی می‌ترسه؟!

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.