تبیان، دستیار زندگی
تمایلات انسان از نظر بقا و زوال یکسان نیستند، بعضی از گرایشات در طول حیات انسان ثابت اند. برخی دیگر تنها در دوره ای خاص از رشد انسان مطرح اند و پس از آن کاملا فراموش می شوند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تمایلات عرفانی چگونه رشد می کند؟


تمایلات انسان از نظر بقا و زوال یکسان نیستند، بعضی از گرایشات در طول حیات انسان ثابت اند. برخی دیگر تنها در دوره ای خاص از رشد انسان مطرح اند و پس از آن کاملا فراموش می شوند.

 علم

میل به بازی های کودکانه از قبیل همین تمایلات نوع دوم است. در انسان میل هایی وجود دارد که با جسم و اندام های بدن ارتباط مستقیمی ندارد و بروز و ظهور، شدت و ضعف آنها به پیری و جوانی، چاقی و لاغری انسان ربطی ندارد. برخی از این میل ها حتی گاهی با پیر شدن انسان و ضعف قوای جسمانی، قوی و شدیدتر می شوند. برای مثال، "میل به احترام" از اینگونه است.

غیر از تمایلاتی که خود به خود و به صورت طبیعی در انسان شکوفا می‌شوند، تمایلات و خواسته هایی نیز وجود دارند که رشد و شکوفایی آنها تا حد زیادی در اختیار خود انسان است. انسان خود می تواند کاری کند که این تمایلات رشد کنند و نیز می تواند مجال بروز و ظهور به آن تمایلات را ندهد تا از بین بروند. برای نمونه می توان عشق را مثال زد. این میل ابتدا به صورتی کمرنگ ظاهر می‌شود، در کسانی اوج می گیرد و شکوفا می گردد که به آن مجال و میدان بدهند.

هر قدر شخص این میل را بیشتر دنبال کند، به آن بیشتر میدان دهد و دامن زند شدیدتر می شود. به عکس، اگر به آن میدان ندهد و به عمد سعی کند آن را از صفحه دل و ذهن خود کنار بزند، یا گرفتاری ها، مسائل و مشکلات روزمره زندگی او را از معشوق غافل سازند، این تمایل بتدریج در او ضعیف می شود و عشق کم کم رنگ می بازد و از بین می رود.

تمایلات عرفانی از آن سنخ تمایلاتی هستند که خودبه خود شکوفا نمی شوند؛ بلکه برای رشد و شکوفایی نیازمند توجه و تلاش خود انسان هستند. در انسان های معمولی نظیر ما، میل و گرایشی نهفته به خدا و معنویات وجود دارد که در ابتدا برای خود ما نیز چندان واضح نیست و اگر بخواهیم ظهور کند و آشکارا خود را نشان دهد، باید خود تلاش کنیم و نقاب از چهره بر گیریم. پس از آن نیز رشد و شکوفایی هر چه بیشتر آن بستگی به مراقبت، توجه و پیگیری های خود ما دارد و در هر حال، ظهور، کمال و بالندگی آن طور خود به خود و غیراختیاری اتفاق نمی افتد.

مسأله اخلاق به معنای عام و عرفان و سیر و سلوک به معنایی که علمای اخلاق و عرفان مطرح می کنند، درباره چنین مقوله ای است. اساس همه مطالب و مباحث در اخلاق، عرفان و سیر و سلوک بر این است که نوعی از کمال وجود دارد که روح انسان استعداد نیل و اتصاف به آن را دارد؛ ولی نخست درک نیاز به این کمال نیازمند فعالیت خود ما است و دوم، گام برداشتن در مسیر رشد، تقویت و ارضای این خواست نیز به حرکت و تلاش خود انسان بسندگی دارد.

تمایلات عرفانی از آن سنخ تمایلاتی هستند که خودبه خود شکوفا نمی شوند؛ بلکه برای رشد و شکوفایی نیازمند توجه و تلاش خود انسان هستند.

البته در مقام عمل، انسان گاه در تشخیص این كه مصداق كمال چیست اشتباه می كند. بدیهی است كه هیچ انسانی، نیرو، پول، امكانات و استعدادهای خود را به كار نمی گیرد تا به دست خود، خویشتن را به چاه بیندازد و در جهت نقص بیشتر حركت كند؛ به عكس، همه تلاش های هر انسانی برای پیشرفت كردن، بهتر شدن و تكامل است. چیزی كه هست این است كه احیاناًً در تعیین مصداق و تشخیص راه از چاه دچار اشتباه می شود. برای مصون ماندن از چنین اشتباهی خداوند به انسان عقل داده است؛‌البته عقل تا حدودی در این زمینه روشن گر است، اما بی مدد وحی قطعاً راه به جایی نمی برد. از همین رو خدای متعال انبیا را فرستاد تا راه صحیح زندگی را به مردم نشان دهند. آنان به منظور ایجاد انگیزه در مردم برای پیمودن راه و دوری از چاه، از دو ابزار «تبشیر» و «انذار» استفاده می كنند: «فَبَعَثَ اللهُ النَّبیِّینَ‌ مُبَشِّرِینَ وَ‌مُنْذِرینَ» ؛[بقره، 213] پس خداوند پیامبران را نویددهنده و بیم دهنده برانگیخت.

برخی از مصادیق كمال، كاملاً روشن و واضحند و هیچ انسانی در كمال بودن آنها تردید ندارد؛ «علم» از جمله این موارد است همه می دانند و هیچ كس تردیدی ندارد كه «علم» خوب است و كمال، و «جهل» بد است و نقص. به همین دلیل هم همه انسان ها فطرتاً دوست دار و خواهان علم هستند و به دنبال آنند كه هر روز بیشتر بدانند و حقایق بیشتری بر آنان مكشوف گردد. هیچ انسانی طالب «نادانی»‌نیست، بلكه به عكس، تا بتواند از آن گریزان است.

«قدرت» نیز مانند «علم» است. برای هر انسانی روشن است كه «قدرت»‌یک كمال است و «ضعف» و «عجز» نقص محسوب می شود. هیچ كس دوست ندارد عاجز و ناتوان باشد و كاری از دستش نیاید. همه انسان ها فطرتاً طالب «توانایی» و «قدرت»اند. قطعی ترین و یقینی ترین صفات كمالیه خداوند نیز «علم» و «قدرت» است.

فرآوری: محمدی                

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منبع: خبرگزاری شبستان ،برگرفته از در کوچه های آفتاب به قلم آیت الله محمدتقی مصباح یزدی

سایت اندیشه قم

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.