تبیان، دستیار زندگی
در صفحه قبل آمده بودكه هنگامی كه خداوند، انسان را آفرید، به فرشتگان دستور داد همگی برای او سجده كنندكه فرشتگان نیز همگی به سجده افتادند جز شیطان كه از همراهی با سجده كنندگان خودداری نمود....
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : خسرو داودی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پس، چه فرق میان ما و شیطان؟!

پس، چه فرق میان ما و شیطان؟!

مقدمه:

می دانیم که شروع روز دانش آموزان با یک برنامه صبحگاهی مناسب علاوه بر پرورش روح معنوی دانش آموزان، در بالا بردن سطح آموزشی آن ها از لحاظ یادگیری تاثیرگذار است.

به عنوان مثال اگر معلم پرورشی مدرسه بتواند هر هفته یک کلاس را برای برگزاری برنامه های صبحگاه مدرسه انتخاب و هدایت نماید:

اول: تمام دانش آموزان طبق استعداد خود در امور و انجام برنامه ها مشارکت می نمایند.

دوم: طبق ایام اله برای پیدا کردن مطالب مناسب روز اجرای برنامه به دنبال مطالبی از قبیل شعر، مقاله، طنز و غیره هستند.

سوم: مراسم آغازین مدرسه از یکنواخت بودن و احیاناً خسته کننده بودن به پویایی و سرشار بودن تبدیل می شود.

یکی از کارهایی که در اکثر مدارس کشور عزیزمان انجام می شود، خواندن آیاتی از قرآن مجید می باشد، در این زمینه چنان چه دانش آموزان بتوانند علاوه بر شنیدن آیات، با مفاهیم متعالی این معجزه الهی آشنا شوند، بی شک به هدف والای نزول وحی رهنمون گشته ایم.

در این راستا، مرکز یادگیری جهت غنی سازی برنامه های صبحگاه مدارس، به بررسی و تفسیر برخی از آیات قرآن پرداخته است. در این قسمت سعی شده، تفسیر به زبان ساده و قابل درک برای دانش آموزان ارایه گردد.

در این مقاله آیات سوره حجر، مورد بررسی قرار می گیرد...

آیات 32 تا 51 سوره ی حجر از صفحه ی 264 ، مربوطه توسط یکی از دانش آموزان قرائت شود.

شما می توانید برای شنیدن فایل صوتی آیات این صفحه کلیک نمایید.

جهت دریافت  فایل صوتی آیات فوق، کلیک کنید.

از آیات بیست گانه 32 تا 51 سوره حِجر از صفحه 264 ، سیزده آیه نخست این صفحه، به گفت وگوی میان خداوند و شیطان، پس از آفرینش انسان و سجده نكردن شیطان برای او اختصاص دارند.

در صفحه قبل آمده بود كه هنگامی كه خداوند، انسان را آفرید، به فرشتگان دستور داد همگی برای او سجده كنند كه فرشتگان نیز همگی به سجده افتادند جز شیطان كه از همراهی با سجده كنندگان خودداری نمود.

حال، آیات 32 تا 44 این صفحه ادامه می دهند: این جا بود كه شیطان مورد بازپرسی قرار گرفت و خدا به او «فرمود: ای شیطان، چرا تو سجده نمی كنی؟» شیطان كه غرق غرور و خودخواهی خویش بود آن چنان كه عقل و هوش او را پوشانده بود، گستاخانه، در برابر پرسش پروردگار «پاسخ داد: من، هرگز برای بشری كه او را از خاك خشكیده ای كه از گِلِ بدبویی گرفته شده، آفریده ای، سجده نخواهم كرد!»

«خداوند، در پاسخ به او فرمود: از مقام قُرب من بیرون رو كه تو رانده شده از درگاه منی و تا روز قیامت، از رحمتم محروم و مشمول لعنتم خواهی بود!»

 نكته قابل توجّه، این كه این طرز تفكّر ابلیسی كه بی اعتنایی به فرمان خداست، در میان جوامع بشری، حتّی در جامعه به قول خود اسلامی ما!! بروز و ظهور روشنی دارد.
پس، چه فرق میان ما و شیطان؟!

چرا كه ابلیس، تنها حرفش این بودكه خدایا، «من، اطاعت از فرمانت نمی كنم. وگرنه، من، تو را خالق خودم می دانم؛ به روز بعث و جزا هم معترفم؛ به گروهی از بندگانت كه عباد مخلَصین تو هستند، از انبیا و كسانی كه دارای مقام عصمتند و هرگز فریب مرا نمی خورند، اقرار دارم، ولی با همه این اقرار و اعتراف ها كه دارم، من، هرگز اطاعت از این فرمان توكه می گویی در مقابل آدم خاكی سجده كنم، نمی كنم».

بنابراین، تنها سبب مطرودیّت شیطان، نافرمانی او در برابر امر خالق سبحان بود! اعتراض خدا هم به او درآیه ای دیگر از قرآن چنین آمده كه چرا وقتی من گفتم: سجده كن، اطاعت نكردی؟!

حال، آیا این نافرمانی از امر و نهی خدا كه طرز تفكّر ابلیسی است، در میان ما حتّی مدّعیان اسلام و ایمان به مبدأ و معاد، در حال پیشروی نیست؟ انگشت روی هركاری كه می گذاریم، می بینیم فرمان هوای نفس و خواهش دل، در كشور وجودمان، مقدّم بر فرمان خدا اجرا می شود! در عین ادّعای توحید و خداپرستی، خود را در جرگه مشركان و بت پرستان مشاهده می كنیم! این گفتار خداوند و خالق ماست كه اكثرآنان كه ایمان به الله دارند، مشركند!!

در مقام ادّعا، مانند شیطان، سخن از ایمان به خدا و آخرت می گویند. امّا عملاً داد می زنند: خدا گفته: ربا نخور! من می خورم! خدا گفته: دروغ نگو! من می گویم! خدا گفته: خمس بده! من نمی دهم! خدا گفته: ای زن، خود را از نامحرم بپوشان! من نمی پوشانم! آیا شیطان مگر این چنین نبود؟! درحالی كه خود قرآن می فرماید: مۆمنان، آنانند كه به خدا و رسولش ایمان آورند و سپس، بدون هیچ گونه شكّ و تردیدی، در مقام بذل جان و مال در راه خدا برآیند؛ اینانند كه صادق در ایمانند.

به هرحال، دوآیه 43 و 44 ، «وعده گاه شیطان و اَتباعش را جهنّم معرّفی فرموده كه برای آن، هفت در است و از هركدام ازآن درها، گروه معیّنی ازآنان وارد می شوند».

از امام امیرالمۆمنین(ع) منقول است كه جهنّم، مشتمل بر طبقات روی هم قرارگرفته است، بعضی، فوق بعضی. و دست مبارك خود را روی دست دیگر نهاد و فرمود: چنین است.

پس، چه فرق میان ما و شیطان؟!

اَسفَل دَرَكات آن، جایگاه منافقان است و جای گنهكاران از اهل توحید كه امید نجات و شَفاعت درباره آن ها هست، طبقه بالای آتش است. یعنی، آن دسته از بَدسِگالانی كه پلیدی كفر و نفاق،آن چنان به اعماق جانشان راه  یافته و راسخ در روحشان گشته است كه كم ترین خضوعی در برابر حق از خود نشان نداده اند، طبیعی است كه اینان، تناسبی جز با طبقه زیرین آتش و اسفل اعماق جهنّم نخواهند داشت.

امّا فریب خوردگان نادانی كه تنها، سطح وجودشان بر اثر ضعف نیروی ایمان و غلبه شهوات نفس،آلودگی هایی پیدا كرده است، ولی قلباً لجاج و عنادی با حق نداشته اند، طبقه رویین جهنّم با اینان مناسب است كه آتش آن، نفوذی به عمق جانشان ننماید و تنها اثرش زدودن تیرگی ها از ظاهر جسم و روحشان باشد.


مرکز یادگیری سایت تبیان

تهیه: علی هندی - ویراستار: سید علی مرتضوی