تبیان، دستیار زندگی
از پانزده آیة 90 تا 104 سورة مؤمنون از صفحة 348 ، قرآن بعد از پرداختن به مسألة نفی شرك و تهدیدكفّار و مشركان لجوج به عذاب‌های الهی، در دوآیة 99 و100، وضع دردناك‌گنهكاران را به‌هنگامی‌كه درآستانة مرگ قرار می‌گیرند، توصیف می‌كند....
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : خسرو داودی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

برزخ

برزخ

مقدمه:

می دانیم که شروع روز دانش آموزان با یک برنامه صبحگاهی مناسب علاوه بر پرورش روح معنوی دانش آموزان، در بالا بردن سطح آموزشی آن ها از لحاظ یادگیری تاثیرگذار است.

به عنوان مثال اگر معلم پرورشی مدرسه بتواند هر هفته یک کلاس را برای برگزاری برنامه های صبحگاه مدرسه انتخاب و هدایت نماید:

اول: تمام دانش آموزان طبق استعداد خود در امور و انجام برنامه ها مشارکت می نمایند.

دوم: طبق ایام اله برای پیدا کردن مطالب مناسب روز اجرای برنامه به دنبال مطالبی از قبیل شعر، مقاله، طنز و غیره هستند.

سوم: مراسم آغازین مدرسه از یکنواخت بودن و احیاناً خسته کننده بودن به پویایی و سرشار بودن تبدیل می شود.

یکی از کارهایی که در اکثر مدارس کشور عزیزمان انجام می شود، خواندن آیاتی از قرآن مجید می باشد، در این زمینه چنان چه دانش آموزان بتوانند علاوه بر شنیدن آیات، با مفاهیم متعالی این معجزه الهی آشنا شوند، بی شک به هدف والای نزول وحی رهنمون گشته ایم.

در این راستا، مرکز یادگیری جهت غنی سازی برنامه های صبحگاه مدارس، به بررسی و تفسیر برخی از آیات قرآن پرداخته است. در این قسمت سعی شده، تفسیر به زبان ساده و قابل درک برای دانش آموزان ارایه گردد.

در این مقاله آیات سوره حج، مورد بررسی قرار می گیرد...

آیات 24 تا 30 سوره ی حج از صفحه ی335، مربوطه توسط یکی از دانش آموزان قرائت شود.

شما می توانید برای شنیدن فایل صوتی آیات این صفحه کلیک نمایید.

جهت دریافت  فایل صوتی آیات فوق، کلیک کنید.

از پانزده آیه ی 90 تا 104 سوره ی مۆمنون از صفحه ی 348 ، قرآن بعد از پرداختن به مسأله ی نفی شرك و تهدید كفّار و مشركان لجوج به عذاب‌های الهی، در دو آیه ی 99 و100، وضع دردناك ‌گنهكاران را به‌هنگامی ‌كه درآستانه ی مرگ قرار می‌گیرند، توصیف می‌كند.

این‌ دو آیه می‌فرمایند: «آن‌گاه‌ كه مرگ به‌سراغ یكی از آن ‌غفلت‌زدگان در زندگی‌آمد و از دنیا به عالَم برزخ منتقل شد و از وضع عالم پس از مرگ ‌آگاه ‌گردید، تضرّع‌كنان به فرشتگان قبض ارواح می‌گوید: مرا به دنیا برگردانید تا عمل صالح انجام داده وگذشته‌ها را جبران نمایم. ولی جواب می‌شنود: نه؛ دیگر، راه بسته است و بازگشتی دركار نیست!»

تازه، «این، سخنی است‌ كه او به ‌زبان می‌گوید»؛ سخنی ‌كه هرگز از اعماق دلش با اراده و آزادی برنخاسته ‌است. این، همان ‌سخنی است‌كه هر بدكاری، به‌هنگام‌ گرفتار شدن در چنگال مجازات و هر قاتلی به‌هنگام دیدن چوبه ی دار می‌گوید و هر وقت امواج بلا فرو بنشیند، باز، همان ‌برنامه ی سابق خود را ادامه داده و همان‌ آش و همان‌ كاسه!

مردی از صالحان، در خانه‌اش قبری برای خود كنده ‌بود. هر از چندی، وقتی ‌كه احساس می‌كرد در دلش قساوتی پیدا شده، داخل‌آن ‌قبر می‌رفت و می‌خوابید!

آن‌گاه، همین‌ دو آیه را تلاوت می‌كرد و می‌گفت: رَبِّ ارجِعونِ لَعَلّی أعمَلُ صالِحاً فیما تَرَكت؛ خدایا، مرا به دنیا برگردان تا كار نیك انجام دهم. بعد، به خودش می‌گفت: بسیار خوب؛ مهلتت دادیم؛ برخیز ببینیم چه می‌كنی؟! از قبر بیرون می‌آمد و مدّتی، حال توجّه و انابه و تنبّه داشت. باز، وقتی احساس قساوت در دل می‌كرد، همان‌كار را تكرار می‌نمود.

حاصل، آن‌ كه ما مسلمانیم و اعتقاد به حقّیّت‌آیات و روایات داریم و آن ها را می‌گوییم و می‌شنویم. نكند پس از این همه‌ گفت‌ و شنود، در موقع جان‌دادن، با دست خالی از این ‌دنیا برویم و بگوییم: رَبِّ ارجِعونِ لَعَلّی أعمَلُ صالِحاً فیما تَرَكت. و جواب بشنویم: كَلاّ، إنَّها كَلِمَهٌ هُوَ قائِلُها؛ هرگز، بازگشتی دركار نیست! این، سخنی است‌ كه او به‌زبان می‌گوید و بی‌اثر است.

به‌ هرحال، سپس، ادامه ی آیه ی 100، اشاره ی بسیار كوتاه و پرمعنایی به جهان اسرارآمیز برزخ ‌كرده و می‌فرماید: «در پشت سرآن ها، برزخی است تا روزی‌ كه برانگیخته می‌شوند».

یعنی، بین عالم دنیا و عالم‌آخرت، عالمی به‌نام عالم برزخ یا عالم قبر یا عالم ارواح وجود دارد كه باید طی شود تا آدمی به محشر برسد. بنابراین، آن‌چه روی قبرها می‌نویسند كه ‌آرامگاه ابدی، صحیح نیست! زیرا

طوفان جنسی در برزخ

اوّلاً‌ عالم برزخ نیز مانند دنیا، موقّت است و ابدی نیست و
ثانیاً آرامگاه‌ بودن ‌آن نیز معلوم نیست. چرا كه انسان اگر با اخلاق زشت و اعمال ناپسند از دنیا رفته‌ باشد، آن‌ جا، محكوم به عذاب‌های دردناك است. البتّه، نیكوكاران، متنعّم به نعمت‌های بسیار می‌باشند.كه فرموده‌اند: قبر انسان، یا باغی از باغ‌های بهشت است یا حفره‌ای از حفره‌های‌آتش سوزان.
و امّا درباره ی این‌كه زندگی برزخی، چگونه زندگی‌ای است؟
بایدگفت: روح انسان‌كه همان‌حقیقت اصیل انسانی است، بعد از پایان زندگی در این‌دنیا و مُفارقَت از بدن، در عالم برزخ‌كه از حسّ ما پنهان است، با قوایی درّاك‌تر از حال دنیوی‌اش، به حیات خویش ادامه می‌دهد.
و معنای مفارقت از بدن نیز جز این نمی‌باشدكه جسد، از صلاحیّت ابزار كاربودن برای روح، خارج می‌شود و لذا ابزار دیگری لازم است‌كه در اختیار روح قرار داده‌ شود تا با آن ‌وسیله و آن ‌ابزار جدید، به‌كار و فعّالیّت خویش بپردازد. از باب تشبیه، مانند نجّاری ‌كه تیشه‌اش‌ كُند گشته و آن‌ را می‌افكنَد و تیشه دیگری به‌دست‌گرفته و با آن، مشغول ‌كار می‌گردد.

آری؛ روح انسان، پس از مفارقت از این ‌بدن مادّی، به جسم لطیفی تعلّق می‌گیرد كه از هر جهت، تَماثُل با این‌ بدن دنیوی دارد و تنها امتیاز آن، نداشتن غلظت جِرمانی است. و لذا به ‌آن، بدن مثالی می‌گویند. یعنی، از نظر صورت، مانند همین‌بدن است، آن‌ چنان ‌كه هركس‌ آن ‌را ببیند، می‌گوید: این، همان ‌شخص دنیایی است. و درعین‌حال، فاقد مادّه و جرمیّتی می‌باشدكه در دنیا واجدآن بوده‌است. تقریباً‌ مانند صورتی ‌كه از انسان درآینه و اجسام صیقلی مشاهده می‌گردد.

به‌هرحال، از آن‌ جا كه روح، مجرّد از مادّه است و نیز در مقام فعل و عمل نیازمند به بدنی می‌باشد، چاره‌ای جز تعلّق به یك‌چنین‌بدن برزخی و قالب مثالی نخواهد داشت. و تا روح، در عالم برزخ است، با همین‌جسم لطیف و قالبی ‌كه مُماثل با كالبُد دنیایی اوست، زندگی می‌كند و تمام تَلَذُّذات یا تَألُّمات برزخی را با همان ‌جسم مثالی ادراك می‌نماید تا عالم حشر و قیامت‌ كُبرا فرا رسد كه مجدّداً‌ به بدن مادّی و جسم عُنصُری اوّلیّه‌اش برگردد.


مرکز یادگیری سایت تبیان

تهیه: علی هندی - ویراستار: سید علی مرتضوی