تبیان، دستیار زندگی
مردی شترش را گم کرده بود. سوگند خورد که اگر شترش را پیدا کند آن را به یک درهم بفروشد. پس از مدتی شتر پیدا شد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شتر گم شده
شتر

مردی شترش را گم کرده بود. سوگند خورد که اگر شترش را پیدا کند آن را به یک درهم بفروشد. پس از مدتی شتر پیدا شد.

صاحب شتر برای این که به سوگندش عمل کرده باشد، گربه ای را به گردن شتر بست و آن را به بازار برد و برای فروش عرضه کرد.

 شخصی برای خرید پیش آمد و گفت: شتر را به چه قیمتی می فروشی؟ گفت: یک درهم، مشتری که دید قیمت ارزان است، فوری یک درهم به مرد داد که شتر را بخرد، اما صاحب شتر گفت: شتر را با گربه ای که در گردنش آویزان است می فروشم و قیمت گربه چهار صد درهم است.

مشتری گفت: این شتر چه ارزان است اگر چنین قلاده ای در گردن نداشت.

بخش کودک و نوجوان تبیان


منبع: بیتوته

مطالب مرتبط:

داستان‌های بهلول

آیینه و شیشه

یک لیوان شیر

گناهان کوچک

قویترین مرد

نتیجه‌ی کار

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.