هزار پستوی غفلت
بازخوانی متفاوت آیاتی که بارها خوانده ایم (61)
سادگی را پیچیدیم لای چادر نماز گلدار و گذاشتیم جایی که حتی چشممان به آن نیفتد. هرچیزی که نشانه تو را داشت در هزار پستو پنهان کردیم. قرآنت را گذاشتیم بالای گنجه و درش را هم بستیم. وقت اذان، توی خیابان، خودمان را زدیم به آن راه و حواسمان را پرت ویترین مغازه ها کردیم. مسیرمان را کج کردیم که مجبور نشویم از حیاط امامزاده بگذریم. سرنوشتمان را بردیم و دادیم دست زنی که فال قهوه می گرفت و خواستیم او با خیالاتش ، با دروغهایش ، آینده مان را رقم بزند.
إِنَّ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَآیَاتٍ لِّلْمُۆْمِنِینَ
بیشکّ در آسمانها و زمین نشانههای (فراوانی) برای مۆمنان وجود دارد.سوره مبارکه جاثیه ، آیه 3
کتابها می نویسند :
معناى اینكه فرمود:" إِنَّ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ..." این است كه براى وجود آسمانها و زمین جهاتى است كه هر جهتش دلالت دارد بر اینكه آفریدگار و مدبرش تنها خداست، و شریكى براى او نیست، براى اینكه آسمانها و زمین با حاجت ذاتیش به پدید آورنده، و با عظمت خلقتش، و بىنظیر بودن تركیبش، و اتصالى كه در وجود اجزاء بى شمار و هولانگیز آن به یكدیگر است، و ارتباط و اندراجى كه نظامهاى جزئى و مخصوص به یك یك موجودات در تحت نظام عمومى و كلى حاكم بر كل عالم دارد، همه دلالت دارد بر اینكه خالقى یكتا دارد، و همان خالق یكتا مدبر آن است. آرى، اگر براى این عالم پدید آورندهاى نمىبود، پدید نمىآمد، و اگر مدبرش یكتا نبود، نظامهاى جزئى آن با یكدیگر متناقض مىشد و تدبیر مختلف مىگشت.1
در تفسیر علی بن ابراهیم قمی آمده است که منظور از نشانه برای مومنین در آسمان ها و زمین ، ستارگان و ماه و خورشید در آسمان و آنچه از زمین می روید از انواع گیاهان و نباتات و جنبندگان است. 2
آیات فراوان پراكنده شده در جهان ایمان را در نفس آدمى ژرفا مىبخشد، و مهم آن است كه آیات ایمان ما را به او سبحانه و تعالى افزایش دهد، چه خدا در هر چیز حقیقت پرستش و عبودیت را به صورت ضمنى قرار داده است، و چون به آن نظر كنیم به این حقیقت خواهیم رسید و در نتیجه به خدا ایمان مىآوریم و قلبهاى ما در برابر او خاشع مىشود.ذولى شناخت این حقیقت مختص مۆمنانى است كه حجابهاى كبر و عناد و گردنكشى قلوب ایشان را از معرفت آنچه از حقایق كه كاینات رهبر ما به آنها است دور نگاه نداشته باشد.3
با تو می گویم :
همه چیز از آنجا شروع شد.
از همان وقتی که با شوق دعا کردیم ، با امید نذر کردیم ، با اشک دخیل امامزاده ها شدیم ،
با اضطرار ، قول و وعده خوب شدن دادیم اما تو اجابتمان نکردی.
و ما از این پایین ، با تو آن بالا ، حرفمان شد ، کلاهمان رفت توی هم و راهمان را از تو جدا کردیم.
رفتیم گشتیم تا ببینیم دقیقا چه چیزهایی را دوست نداری و تلاش کردیم دقیقا همانی شویم که تو نمی خواهی.
همان جوری که تو دوست نداری. در همان حالی باشیم که تو دوست نداری بنده ات را ببینی .
سادگی را پیچیدیم لای چادر نماز گلدار و گذاشتیم جایی که حتی چشممان به آن نیفتد .
هرچیزی که نشانه تو را داشت در هزار پستو پنهان کردیم.
قرآنت را گذاشتیم بالای گنجه و درش را هم بستیم.
وقت اذان ، توی خیابان ، خودمان را زدیم به آن راه و حواسمان را پرت ویترین مغازه ها کردیم.
مسیرمان را کج کردیم که مجبور نشویم از حیاط امامزاده بگذریم.
سرنوشتمان را بردیم و دادیم دست زنی که فال قهوه می گرفت و خواستیم او با خیالاتش ، با دروغهایش ، آینده مان را رقم بزند ،
او بگوید کی پول دستمان می آید ، کی مسافرمان از راه می رسد ، کی غصه ها تمام می شود .
تسبیح چوبی را از توی کیفمان در آوردیم و گذاشتیم گوشه ای.
لب به آش نذری همسایه نزدیم .
که ما از این دل می ترسیدیم. از دلی که فیلش یاد هندوستان کند ،
که تنگت شود و هوایی و سربه هوای تو...
اما فایده نداشت. این همه تقلا برای ندیدنت فایده نداشت.
این تلاش ها ، فقط خسته ترمان کرد.
ما خسته شدیم از این همه تلاش برای پنهان کردنت.
که هرچه بیشتر نشانه های مهربانی و خدایی ات را قایم می کنیم
نشانه ات را جای دیگری برایمان می فرستی و نشانه های توست از زمین و آسمان بر سرمان می بارد.
نکند...نکند تو دلت برای ما تنگ شده است؟
نکند این همه نشانه و پیغام و پسغام یعنی تو دلت برای ما لک زده است؟4
یادم بماند :
یادم باشد و یادت نرود ، لحظه ای فراموشمان نمی کند ... حتی اگر بد شویم. حتی اگر خیلی بد شویم.
نویسنده: زهرا نوری لطیف
کارشناس شبکه تخصصی قرآن تبیان
____________________________________________1.ترجمه تفسیر المیزان تالیف علامه طباطبایی ، ج 18 ، ص 236
2.تفسیر نور الثقلین ، تالیف حویزی ، ج 5 ، ص 2
3.تفسیر هدایت ، ج 13 ، ص 66
4. برداشت آزاد از متن آیه های همشهری ، نوشته زهرا نوری لطیف