در این شرایط سخت، چگونه مۆمن باشیم؟!
وقتی که سختی های روزگار نفسمان را می برد نسبت به خداوند مهربان بدبین می شویم و می نالیم و شکوه ها می کنیم،این شرایط سخت را تهدیدی برای ایمانمان می دانیم ،که مگر می شود با این همه مشکل باز هم راضی بود؟ باز هم خدا ، خدا کرد؟
البته رضایت از وضع زندگی و جریان حوادث ممکن است برای انسان غیرمتدین هم حاصل شود، اما «رضا» که در اسلام به عنوان یکی از ارزشمندترین فضائل اخلاقی مطرح است، «الرضا عن الله؛ رضایت از خدا» و «الرضا بقضاء الله؛ رضایت از تقدیرات خدا» است. پیش فرض این اعتقاد این است که انسان دست خدا را در عالم ببیند و حوادث را به خدا نسبت دهد، آنگاه سعی کند در مواجهه با حوادث اعم از خوشیها و ناخوشیها حالت رضایت داشته باشد و در واقع از خدا راضی باشد. پس نکته اول این است که مفهوم رضا در اخلاق اسلامی غیر از آن حالت خوشبینی به زندگی و رضایت از آن است.
متعلقات رضا
برخی متکلمان در بحث قضا و قدر درباره کمیت مواردی بحث کردهاند که به قضای الهی مربوط میشود. برخی حوادثی تکوینی که میتوانند متعلق رضا قرار گیرند سه دسته هستند: یک دسته حوادثی هستند که به نوع خلقت ما برمیگردند، اما ما هیچگونه اختیاری در پدید آمدن آنها نداریم، مانند اصل خلقت ما، زمان به دنیا آمدن ما، جنسیت ما، قیافه ما و ... بدون شک این حوادث مشمول قضای الهی است و انسان میتواند نسبت به این حوادث رضایت داشته یا گلهمند باشد.
دسته دیگر اموری هستند که به نوع خلقت ما مربوط نمیشوند و اراده و اختیار شخص ما، یا اصلا تأثیری در آنها ندارد یا تأثیری بسیار اندک در آنها دارد. مانند حوادثی طبیعی چون زلزله و سیل و یا حوادثی که اراده انسانی دیگر در آن مۆثر است مانند جراحتی که در اثر ظلم ظالمی به انسان دیگری وارد میشود.
دسته سوم افعال و حوادثی هستند که اراده و اختیار ما در آنها نقش مستقیم دارد. گرچه این افعال صددرصد تابع اراده ما نیستند، اما اراده ما در کمیت، کیفت، زمان، وضع و سایر صفات آنها کم یا بیش مۆثر است. درس خواندن یا نخواندن، رعایت بهداشت یا عدم رعایت آن، و امثال این امور تا برسد به انجام وظایف شرعی یا ترک آنها، اراده ما نقش مۆثری در پیدایش آنها دارد.
به هر حال بخشی از پدیدههایی که مربوط به زندگی ماست نقشی برای اختیار ما در آنها وجود ندارد. اما عکسالعمل ما در مقابل آنها میتواند رضایت یا کراهت باشد.
علاوه بر امور تکوینی، اوامر و نواهی تشریعی خداوند نیز میتوانند متعلق رضایت یا کراهت انسان قرار گیرند. مانند اینکه خداوند بر انسان واجب کرده است که پیش از طلوع آفتاب دو رکعت نماز بخواند. در نظر برخی چنین امری بسیار سخت میآید به خصوص در دوران ما که تلویزیون و ... جزئی از زندگی ما شده و بسیاری تا آخر شب به تماشا مشغولاند. یا برخی خانمها از اینکه خداوند به مرد حق داده است در شرایطی خاص بیش از یک همسر اختیار کند گلهمندند. این اوامر و نواهی هم متعلق رضا قرار میگیرند و انسانی که دارای مقام رضاست از تشریعات الهی هم راضی است.
حوادث و افعال سخت و به ظاهر کراهتآورِ فراوانی در زندگی ما وجود دارند که ما گاه با اشتیاق و رضایت بدانها مشغول میشویم. کارگری که در گرمای تابستان تلاش میکند و عرق میریزد، نانوایی که در کنار تنور نان میپزد و سختی آن را تحمل میکند و ... با اختیار خود به این کارها مشغول میشوند و چه بسا بسیار از کار خود راضی باشند. کارگر زمانی از کار خود راضی و خشنود است که درآمد خوبی داشته باشد
حوادث غیراختیاری؛ آغازی برای مقام رضا
در آیات و روایات مواردی برای مقام رضا ذکر شده که مسلما از حوادثی هستند که اراده انسان در آنها کم یا بیش مأثر است. بنابراین حوادثی هم که با اراده و اختیار ما رخ میدهند باید متعلق رضا قرار گیرند. اما ابتدا باید از مواردی شروع کرد که چگونگی رضایتمندی از آنها برای ما روشنتر است. یعنی باید از مواردی آغاز کرد که ما هیچ اختیاری در آنها نداریم.
اکنون این سوال مطرح میشود که در این موارد چگونه به مقام رضا نایل آییم؟ بالاخره انسان دوست دارد ظاهری زیبا داشته باشد، در اعضای او نقصی وجود نداشته باشد، به خانوادهای محترم تعلق داشته باشد و ... . آیا امکان دارد مۆمنی با اینکه مبتلا به کمبودها، نقصها، عیبهایی در خلقت و ... باشد باز هم از خدا راضی باشد؟ پاسخ این است که آری، حتی چنین کسانی هم میتوانند به مقام رضا دست یابند و از خدا راضی باشند. البته رضا به این حوادث، امری نیست که بیواسطه در اختیار ما باشد و هرگاه انسان اراده کند از امری راضی شود یا نسبت به آن کراهت پیدا کند. به عبارت دیگر و به زبان علمی، رضا، معلول مبادی و عللی است که اگر آن مبادی حاصل شود رضا نیز به دست میآید وگرنه انسان کراهت پیدا میکند. عمده این مبادی، شناخت انسان و نوع نگرش او به حوادث است.
رضایت کاسب کارانه
حوادث و افعال سخت و به ظاهر کراهتآورِ فراوانی در زندگی ما وجود دارند که ما گاه با اشتیاق و رضایت بدانها مشغول میشویم. کارگری که در گرمای تابستان تلاش میکند و عرق میریزد، نانوایی که در کنار تنور نان میپزد و سختی آن را تحمل میکند و ... با اختیار خود به این کارها مشغول میشوند و چه بسا بسیار از کار خود راضی باشند. کارگر زمانی از کار خود راضی و خشنود است که درآمد خوبی داشته باشد.
معمولا اگر به کسی که در ادارهای پشت میز نشسته و به کار آسانی اشتغال دارد و ماهانه حقوقی دریافت میکند شغلی پیشنهاد شود که اندکی دشوارتر است اما ده برابر درآمد دارد، به راحتی و با رضایت آن را میپذیرد. پس ما خود به بسیاری از رنجها و سختیها رضایت میدهیم و از آنها استقبال میکنیم. بنابراین اگر بدانیم و باور کنیم که حوادث ناگواری که برای ما اتفاق میافتند، سود قابل توجهی دارند میتوانیم به آنها هم رضایت دهیم. این نوع رضایتمندی چنانکه روشن است نوعی معامله است. بدین معنا که انسان رنج را تحمل میکند تا به لذت و منفعتی دست یابد. اما این رضایت در حد نصاب ارزش است و ارزش آن فوقالعاده نیست.
در آیات و روایات مواردی برای مقام رضا ذکر شده که مسلما از حوادثی هستند که اراده انسان در آنها کم یا بیش مأثر است. بنابراین حوادثی هم که با اراده و اختیار ما رخ میدهند باید متعلق رضا قرار گیرند. اما ابتدا باید از مواردی شروع کرد که چگونگی رضایتمندی از آنها برای ما روشنتر است. یعنی باید از مواردی آغاز کرد که ما هیچ اختیاری در آنها نداریم
رضایت عاشقانه
گونه دیگری از رضایت از حوادث سخت و ناگوار وجود دارد که به خاطر مزد و پاداش نیست، بلکه هدف دیگری را دنبال میکند که گرچه آن هم نوعی پاداش است اما از نوع پاداشهای مادی نیست، و آن رضایتی است که انسان در انجام کارهای سخت برای محبوب خود دارد. مادر شبهای فراوانی را به بیداری سر میکند تا نوزادش در آرامش بخوابد، زیرا نوزادش را دوست دارد و میخواهد محبوبش راحت بخوابد. البته مادر خود از راحتی نوزاد شاد و عواطفش ارضا میشود، اما غیرمستقیم. آنچه مستقیما بر این امر مترتب میشود نفع و مصلحت دیگری است. محبت گاه به مراتب فوقالعاده شدید میرسد که محب در آن حال حاضر است هرگونه سختی را تحمل کند تا محبوبش اظهار رضایت کند. برای او یک لبخند محبوب از تحمل دنیایی از سختیها ارزشمندتر است.
حوادث و سختیهای ناگوار فراوانی در دنیا وجود دارد مانند بیماریهای سخت و نفرتانگیز، فقر و ...، اما اگر کسی چنین محبتی فوقالعاده به خداوند داشته باشد و باور داشته باشد که این امتحانی است که او صلاح دانسته است، نهتنها تحمل آن برایش آسان میشود، بلکه از آن احساس رضایت هم میکند. ارزش این نوع رضایت بسیار بالاتر از رضایتمندی به خاطر مزد و پاداش است. با چنین بینشی تحمل همه سختیها برای انسان آسان میشود. اما اولا باید باور کرد که این حوادث طبق تقدیر الهی رخ میدهند، و ثانیا باید ایمان داشت که خدا این کار را بیجهت انجام نداده است، بلکه از روی حکمت این کار انجام گرفته است.
فرآوری: محمدی
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منبع: سایت آیت الله مصباح یزیدی