بیتُالله واقعی
مقدمه:
می دانیم که شروع روز دانش آموزان با یک برنامه صبحگاهی مناسب علاوه بر پرورش روح معنوی دانش آموزان، در بالا بردن سطح آموزشی آن ها از لحاظ یادگیری تاثیرگذار است.
به عنوان مثال اگر معلم پرورشی مدرسه بتواند هر هفته یک کلاس را برای برگزاری برنامه های صبحگاه مدرسه انتخاب و هدایت نماید:
اول: تمام دانش آموزان طبق استعداد خود در امور و انجام برنامه ها مشارکت می نمایند.
دوم: طبق ایام اله برای پیدا کردن مطالب مناسب روز اجرای برنامه به دنبال مطالبی از قبیل شعر، مقاله، طنز و غیره هستند.
سوم: مراسم آغازین مدرسه از یکنواخت بودن و احیاناً خسته کننده بودن به پویایی و سرشار بودن تبدیل می شود.
یکی از کارهایی که در اکثر مدارس کشور عزیزمان انجام می شود، خواندن آیاتی از قرآن مجید می باشد، در این زمینه چنان چه دانش آموزان بتوانند علاوه بر شنیدن آیات، با مفاهیم متعالی این معجزه الهی آشنا شوند، بی شک به هدف والای نزول وحی رهنمون گشته ایم.
در این راستا، مرکز یادگیری جهت غنی سازی برنامه های صبحگاه مدارس، به بررسی و تفسیر برخی از آیات قرآن پرداخته است. در این قسمت سعی شده، تفسیر به زبان ساده و قابل درک برای دانش آموزان ارایه گردد.
در این مقاله آیات سوره حج، مورد بررسی قرار می گیرد...
آیات 24 تا 30 سوره ی حج از صفحه ی335، مربوطه توسط یکی از دانش آموزان قرائت شود.
شما می توانید برای شنیدن فایل صوتی آیات این صفحه کلیک نمایید.
جهت دریافت فایل صوتی آیات فوق، کلیک کنید.
تقریباً تمامی آیات هفتگانه 24 تا 30 سوره ی حج از صفحه ی 335 ، پیرامون مسجدالحرام، زائران خانه ی خدا، تاریخچه بنای کعبه و سپس، مسأله وجوب حج و فلسفه ی آن و بخشی از احكام اینعبادت بزرگ اشاره میكنند كه بنای ما پرداختن به چهارمین آیه اینصفحه است.
چنان كه در اینآیه دیده میشود، حضرت ابراهیم(ع) مأمور به دعوت مردم به حج شده تا بهسوی او بیایند.
نكته ی جالب توجّه، اینكه قرآن نفرموده: یَأتُوا البَیت یا یَأتوا هذَا البَلَد؛ بهسوی خانه كعبه یا بهسوی شهر مكّه بیایند، بلكه فرموده: «یَأتوكَ»؛ یعنی، بهسوی توكه ولیّ زمان و امام هستی، بیایند. یعنی، منظور اصلی، رو بهسوی توآمدن است. كعبه، یك خانه ی سنگی بیش نیستكه طوافآن، مقدّمه ی طواف برگِرد ولیّ خداست.
پس معلوم میشود مقصود از حجّ و اعمال و مناسك، شناختن ولیّ است و حركت بهسوی او و تقرّب به او.
آن روز، ولیّ زمان، حضرت ابراهیم(ع) بوده و امروز، ولیّ زمان، ائمّه ی اهلبیت(ع). و سایر اعمال و مناسك، از اِحرام و طواف و سعی و رمی، همه، مقدّمهای هستند برای رسیدن به آن مقصد و همه، ظاهری برای نیل به آن باطن.
لذا وقتی حضرت امام باقرالعلوم(ع) مردم را در طواف بیت تماشا میكرد، فرمود: در زمان جاهلیّت نیز اینگونه طواف میكردند و صِرف دور خانه چرخیدن، عبادت نیست. بلكه مردم مأمور شدهاند بهسوی اینسنگها آمده و دور آن ها بچرخند؛ سپس، نزد ما بیایند و ولایتشان را اعلام نمایند و نصرت و یاری خود را به ما عرضهكنند.
اینجمله نیز از امام امیرالمۆمنین(ع) منقول استكه من، نماز اهل ایمان و روزه ی آنان هستم. یعنی، هدف اصلی از نماز و روزه ی مومنان، شناختن و تقرّبجستن به من است.
بنابراین، خدا از ما امّت اسلام خواستهكه با انجام مناسك حج، رو به ولیّ زمانآورده و خود را به او نزدیك نماییم تا با او ارتباط برقراركرده و خودمان را در او فانیكنیم و جمال او را در حدّ ظرفیّت خویش درآینه ی وجود خود متجلّی سازیم. و همانگونهكهآینه ی وجود ولی، تجلّیگاه مقام ربوبی است، آینه ی وجود ما امّت نیز تجلّیگاه مقام ولایت باشد.
آری؛ بیتالله واقعی، وجود اقدس امام(ع) است و طواف واقعی، چرخیدن بر محور وجود او و عرض خضوع و ادب به آستان اكرم اوست كه صاحب اینخانه و ربّالبیت است.
دل به خانه ی سنگ و گلیدادن و صاحب خانه را از دل بیرونكردن، نه شرط عقل و درایت میباشد و نه از سوی دین و شریعت، مُجاز. بلكه وَ مَنكانَ فی هذِهِ أعمی، فَهُوَ فِی الآخِرَهِ أعمی وَ أضَلُّ سَبیلاً؛ آنكس كه یك عمر، در دنیا، با كوردلی زندگی كرده و از دیدن صاحب خانه محروم بوده، در آن جهان نیزكور خواهد بود و از دیدار صاحب عالَم، مهجور.كَلاّ إنَّهُم عَن رَبِّهِم یَومَئذٍ لَمَحجوبون.
وقتی انسان به مكّه میرود و آن همه جمعیّتهای منحرف از باب ولایت را میبیند كه بیچارهها عمر هفتاد، هشتاد ساله ی خود را با عبادتهای پوچِ بیمغز تباهكرده و طَرْفی نبستهاند، از صمیم قلب میگوید: اَللّهُمَّ العَن أوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدِ وَآلِ مُحَمَّد وَآخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلی ذلِك؛ خداوند، لحظه به لحظه، بر عذاب آن شیطان صفتانی بیفزاید كه برای چند روز ریاست در دنیا، چهآتشی بر افروختند و چه جمعیّتهایی را از صراط مستقیم حق، منحرف ساختند و به فرموده ی قرآن:ألَم تَرَ إلَی الَّذینَ بَدَّلوا نِعمَتَ اللهِكُفراً وَ أحَلّوا قَومَهُم دارَ البَوارِ جَهَنَّم؛ آیا ندیدی كسانی را كه نعمت خدا را به كفر تبدیل كرده و قوم خود را به سرای هلاكت بار جهنّم فرودآوردند؟