سازمان پیچیده وکالت
فضای آکنده از خفقانی که در دوران حکومت بنی عباس بر جامعه اسلامی حاکم بو،د سبب شد تا پیشوایان معصوم شیعه به ابزار متفاوت جهت برقراری ارتباط با پیروان خود دست یازند و مبارزه غیرمستقیمی را با حاکمیت آغاز کرده و بی آنکه حساسیت دستگاه را متوجه خود سازند، به انجام فعالیتهایی بر ضد آنها بپردازند. آن حضرات در مواقع لازم تا جایی که حیات شیعه را به مخاطره نمی انداخت، دامنه آن فعالیتها را گسترده تر می ساختند و از این طریق، بی اساس بودن این تصور را که «امام به دلیل مراقبت دشمن در مسایل سیاسی مداخله نمی کرد و هیچگونه مبارزه سیاسی نداشت» آشکار می کردند.
یکی از این روشهای کارآمد، سازماندهی شبکه سرّی وکالت بود که از طریق تعیین نمایندگانی از سوی امام در مناطق مختلف سرزمین های اسلامی صورت گرفت. هدف اصلی این سازمانِ گسترده ی سرّی، دو امر بود:
نخست، جمع آوری اموال مربوط به مقام امامت از قبیل خمس، زکات، نذور و هدایا، در مناطق مختلف؛ و دیگری پاسخ به شبهات فقهی و عقیدتی شیعیان.
نخستین شبکه ارتباطی وکلا از سوی امام کاظم علیه السلام شکل گرفت اما بعد از شهادت آن حضرت برخی از وکلای امام، امامت فرزند بزگوار ایشان، حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام را انکار کردند که در پی آن، فرقه «واقفیه» شکل گرفت. این اولین ضربه سنگینی بود که از ناحیه برخی از وکلا به سیر تفکر شیعه وارد گردید.
اما در زمان امام دهم این شبکه ارتباطی بار دیگر احیا شد. این حرکت شجاعانه و حسابگرانه امام علی النقی علیه السلام در واقع زمینه سازی عملی بود برای اینکه شیعه در آن دوران سخت بدون همراه نماند و به نوعی، جریان امامت از طریق وکلا و نائبین امام بتواند به سرعت در یک دوره کوتاه توسعه پیدا کند، که ایجاد این جریان توسط امام هادی علیه السلام بسیار حائز اهمیت است.
امام هادی علیه السلام در سامرا ضمن رعایت مسائل سیاسی و امنیتی، با وجود کنترل های شدید خلفای عباسی، با شیعیان عراق، یمن، مصر و نواحی دیگر به خوبی ارتباط داشت. عاملی که به این مناسبات تداوم می بخشید، همان نظام وکالت بود
شبیخون پنهانی
از آن جا که هدف متوکل عباسی از احضار امامیین عسکریین علیهماالسلام از مدینه به سامرا تحت نظر گرفتن و دور نگه داشتن آن حضرات از فعالیت های اجتماعی، فرهنگی و پایگاه های مردمی بود، منزلی برای ایشان تدارک دیده بود که با هدف یاد شده تناسب داشت. به همین دلیل خانه امام هادی علیه السلام در اردوگاه و محله ویژه نظامیان عباسی بود و این مکان از زندان چیزی کم نداشت؛ زیرا جاسوسان و خبرچینانی تحت عنوان دربان و خدمتکار برای حضرت گماشته بودند و آنان تمامی حرکت ها و ارتباط های امام را کنترل می کردند و به خلیفه گزارش می دادند و مانع رفت و آمد شیعیان به خانه حضرت می شدند. اوضاع به گونه ای بود که کسی جرئت نمی کرد خود را دوستدار اهل بیت علیهم السلام قلمداد کند.
با این حال، امام هادی علیه السلام در سامرا ضمن رعایت مسائل سیاسی و امنیتی، با وجود کنترل های شدید خلفای عباسی، با شیعیان عراق، یمن، مصر و نواحی دیگر به خوبی ارتباط داشت. عاملی که به این مناسبات تداوم می بخشید، همان نظام وکالت بود که از آن یاد شد. وکیل ها که کار تنظیم ارتباط میان امام و مردم مشتاق را عهده دار بودند، در چهار منطقه مستقر بودند:
ناحیه اول: بغداد، مدائن، سواد و کوفه.
ناحیه دوم: بصره و اهواز.
ناحیه سوم: قم، همدان.
و چهارمین ناحیه: حجاز، یمن، مصر.
خانه امام هادی علیه السلام در اردوگاه و محله ویژه نظامیان عباسی بود و این مکان از زندان چیزی کم نداشت؛ زیرا جاسوسان و خبرچینانی تحت عنوان دربان و خدمتکار برای حضرت گماشته بودند و آنان تمامی حرکت ها و ارتباط های امام را کنترل می کردند و به خلیفه گزارش می دادند و مانع رفت و آمد شیعیان به خانه حضرت می شدند
تنفیذ حکم وکالت
یکی از راه های ارتباط وکلا با امام نامه نگاری بود، از این رو بخشی از نامه های امام هادی علیه السلام را مراسلاتی تشکیل می دهد که بر اساس آنها، عزل یا نصب وکیل از جانب ایشان انجام شده است. از جمله این نامه ها، این نامه است که آن حضرت به وسیله خود ابوعلی بن راشد، به شیعیان بغداد، مدائن ارسال کردند:
«من ابوعلی بن راشد را به جای حسین بن عبد ربه و وکلای قبلی خود برگزیدم و اینک او نزد من به منزله حسین بن عبد ربه است. اختیارات وکلای قبلی را نیز به ابوعلی بن راشد دادم تا وجوه مربوط به من را بگیرد و او را که فردی شایسته و مناسب است، برای اداره امور شما برگزیدم و بدین منصب گماشتم. شم که رحمت خدا بر شما باد ـ برای پرداخت وجوه نزد او بروید. مبادا رابطه خود را با او تیره سازید. اندیشه مخالفت با او را از ذهنتان خارج سازید... ، من فرمانبرداری از او (ابوعلی بن راشد) را همچون اطاعت از خودم لازم می دانم و نافرمانی از او را نافرمانی در برابر خود می دانم. پس بر همین شیوه باقی باشید که خداوند به شما پاداش می دهد و از فضل خود وضع شما را بهبود می بخشد...».( رجال کشی، ح991)
راهی دشوار
متوکل عباسی برای مقابله با این شبکه ارتباطی مۆثر، دست به یک رشته عملیات نظامى جهت بازداشت و دستگیرى شیعیان زد و این برنامه را با خشونت و شدت ادامه داد، به طورى که علیرغم رعایت «تقیه» توسط دوستداران امام، بعضى از وکلا در بغداد، مدائن، کوفه و سایر نقاط عراق زیر شکنجه در گذشتند و عدهاى دیگر مانند علی بن جعفر الوکیل که از روستای همینیای بغداد بود، به زندان افتادند. این اقدامات لطمه هاى جدّى بر پیکر شبکه وکالت وارد کرد، اما امام علی النقی علیه السلام با تلاش آگاهانه خویش، این شبکه را همچنان فعال و پرثمر نگه داشت تا اینکه این روش تا زمان غیبت کبری حضرت بقیة الله الأعظم (عج) ادامه پیدا کرد.
فرآوری: ابوالفضل صالح صدر
بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
منابع:
سیره پیشوایان، بخش زندگانی پیشواى دهم.
پایگاه بین المللی همکاریهای خبری شیعه.
نشریه فرهنگ کوثر، شماره 70.
نشریه مبلغان، شماره 69.