به راستی زنان از نظر ایمان و خرد در کاستیاند؟
نهجالبلاغه یکی از گنجینههای معارف الهی است که در طول تاریخ اسلام همیشه مورد توجه مسلمانان و غیر مسلمانان بوده است و شرحهای فراوانی از جانب عالمان شیعه و سنی بر آن نگاشته شده است. در این مجموعه حدیثی که شامل گفتارهایی از امام علی(علیهالسلام) است به موضوعات مختلفی پرداخته شده است که یکی از آنها بیان ویژگیهای زنان است. محتوای این بخش از گفتار آن حضرت، مورد بحث و نقد و نظرهای جدی واقع شده است تا جایی که برخی از کوتهاندیشان سعی دارند با استناد به این گفتهها نگاه فرودستانه به زن را به اسلام و حضرت علی(علیهالسلام) نسبت دهند.
تحلیل و بررسی خطبه 80 نهجالبلاغه
«ای مردم! بیتردید زنان از نظر ایمان، بهرهوری و خرد در کاستیاند. امّا کاستی آنان در ایمان بدان جهت است که در «ایام عادت» از نماز و روزه برکنارند؛ و امّا کاستی در خرد، بدان سبب است که شهادت دو زن همسنگ شهادت یک مرد است؛ و امّا کاستی در بهرهها، بدان دلیل است که میراث آنان نیمِ مردان است. پس، از زنان شرّ بپرهیزید و نیکانشان را واپایید، و در خوبیها فرمانشان مبرید تا در زشتیها طمع نکنند.»
سندشناسی خطبه
این خطبه از نظر سندی، روایتی مرسل است. راویان این خطبه همچون دیگر مطالب نهجالبلاغه، توسط سید رضی نقل نشده است و کتابهای دیگری که این خطبه را نقل نمودهاند نیز آن را به عنوان یک روایت مرسل[حدیث مرسل حدیثی است که راوی و محدّث آن با حذف واسطههای قرار گرفته در زنجیره سند، آن را مستقیماً به شخص معصوم(علیهالسلام) برساند. حدیث مرسل از احادیث ضعیف به شمار میرود.] نقل کردهاند و به سند خطبه دست نیافتهاند. در نتیجه چنین روایتی معتبر محسوب نمیشود.[ کتابهای «وافی» و «قوت القلوب» به عنوان منابع گفتار امیر المومنین(علیهالسلام)، فاقد این خطبه هستند.]
مفهوم شناسی خطبه
گرچه خطبه مورد نظر روایتی مرسل است؛ اما نمیتوان از این واقعیت چشمپوشی نمود که نهجالبلاغه با تمامی مطالب آن همواره مورد توجه عالمان اسلامی در طول قرنها بوده است و شخصیتی بزرگ همچون سید رضی به جمعآوری آن پرداخته است. پس شایسته است با قطع نظر از ضعف سند این خطبه، محتوای آن را بررسی نماییم تا ببینیم آیا این محتوا میتواند توجیه قابل قبولی داشته باشد یا خیر؟ در این خطبه به پنج مطلب درباره زن اشاره شده است:
1) نقصان در ایمان زن
2) نقصان در بهره و نصیب زن
3) نقصان در خرد و عقل زن
4) بر حذر بودن از زنان خوب
5) عدم پیروی از گفتار و کردار نیک زن
روشنتر زنان نسبت به مردان نقص در دین دارند به خاطر این که در برخی اوقات از انجام تکالیف و دستورات دینی معاف شدهاند. نقص دین نقص ارزشی نیست بلکه نوعی تسهیل و تخفیف بر گروهی از مکلفین است که تبعیت از این دستور، خود، عین اطاعت است و نقصان ایمان که عبارت از نقص در باور و اعتقاد قلبی است را به دنبال ندارد
نقصان ایمان
بنا بر آنچه از تبیین جایگاه ارزشی زن در قرآن بدست میآید، روشن است که نقص ایمان زن در این خطبه نمیتواند به معنای ارزشی آن یعنی تصدیق و اعتقاد قلبی باشد؛ بعلاوه به نص قرآن کریم، تمامی مراتب رشد و کمال معنوی میان زن و مرد مشترک است و در صورت اکتساب این درجات معنوی، خداوند اجر و مغفرت بزرگی را نصیب آنها میکند.
«به یقین، مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ایمان و زنان با ایمان، مردان مطیع فرمان خدا و زنان مطیع فرمان خدا، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و شکیبا و زنان صابر و شکیبا، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاق کننده و زنان انفاق کننده، مردان روزهدار و زنان روزهدار، مردان پاکدامن و زنان پاکدامن و مردانی که بسیار به یاد خدا هستند و زنانی که بسیار یاد خدا میکنند، خداوند برای همه آنان مغفرت و پاداش عظیمی فراهم ساخته است.»[ احزاب: آیه 35]
این آموزه قرآنی کاملاً منطبق بر فهم عقلانی است چرا که با وجود یکسان بودن اطاعت و عصیان و پاداش و کیفر در بین زن و مرد، چگونه ناتوانی زن برای رسیدن به حد کامل ایمان با عدالت قابل جمع است؟ بر این اساس، ایمان از فضایل اکتسابی است که هر مرد و زن برای کسب درجات آن باید تلاش کند و در این صورت خصوصیات بیولوژیکی نباید مانعی بر سر راه رسیدن به آن قرار گیرند.[ دانشنامه فرهنگ فاطمی (در دست چاپ)، جایگاه ارزشی و انسانی زن، ص33]
توجه به این نکته نیز ضروری است که اکثر روایاتی که به این نقص اشاره کردهاند از عبارت «نقصان دین» استفاده نمودهاند و فقط در یک یا دو روایت، عبارت «نقصان ایمان» آمده است.
به نظر میرسد مقصود حضرت علی(علیهالسلام) نیز «نقصان دین» باشد و این مطلب با علتی که امام درباره این فراز آورده هم خوانی دارد.
به عبارت روشنتر زنان نسبت به مردان نقص در دین دارند به خاطر این که در برخی اوقات از انجام تکالیف و دستورات دینی معاف شدهاند. نقص دین نقص ارزشی نیست بلکه نوعی تسهیل و تخفیف بر گروهی از مکلفین است که تبعیت از این دستور، خود، عین اطاعت است و نقصان ایمان که عبارت از نقص در باور و اعتقاد قلبی است را به دنبال ندارد.
نقصان عقل
با مروری کوتاه در روایات به موارد متعددی برمیخوریم که به موضوع عقل و عقلانیت پرداختهاند. به طور کلی، عقل در روایات اسلامی وسیلهای دانسته شده است که میتوان با کمک آن در مسیر تقرب الهی گام برداشت؛ راهی که آدمی را به سعادت دنیا و آخرت میرساند. امام علی(علیهالسلام) در این باره میفرماید:
«عقلت تو را کفایت میکند در آشکار ساختن راه گمراهی از راه رشد.»[ نهجالبلاغه، حکمت 413.]
همچنین از ایشان روایت شده که فرمود:
«جبرئیل بر آدم(علیهالسلام) نازل شد و گفت: ای آدم، من مأمور شدهام که تو را در انتخاب یکی از سه چیز مخیّر سازم؛ پس یکی را برگزین و دو تا را واگذار. آدم گفت: آن سه چیز چیست؟ گفت: عقل، حیا و دین. آدم پاسخ داد: عقل را برگزیدم. جبرئیل به حیا و دین گفت: شما بازگردید، آن دو گفتند: ای جبرئیل، ما مأموریم هر جا که عقل باشد، با او باشیم.»[ اصول کافی، ج1، ص11]
از آنچه گذشت، معلوم میشود که عقل مهمترین سرمایه انسان برای حرکت در مسیر تکامل و تقرب الهی و اساسیترین میزان در تشخیص حق از باطل است. حال اگر این مطلب را با آنچه پیرامون جایگاه انسانی زن در قرآن و یکسانی زن و مرد در ثواب و عقاب و یکسانی تکالیف در عبادات بیفزایم[ زن، عقل، ایمان، مشورت، ص 166] روشن خواهد شد که نقصان عقل در زن به معنای ضعف در توانایی او در تشخیص راه رشد و ضلال و ناتوانی او در رسیدن به اجر و مغفرتی که در قرآن به زن نیز وعده داده شده نیست و در یک جمله، نقص عقل در این خطبه به معنای نقص ارزشی نیست.
نقص ایمان زن در این خطبه نمیتواند به معنای ارزشی آن یعنی تصدیق و اعتقاد قلبی باشد؛ بعلاوه به نص قرآن کریم، تمامی مراتب رشد و کمال معنوی میان زن و مرد مشترک است و در صورت اکتساب این درجات معنوی، خداوند اجر و مغفرت بزرگی را نصیب آنها میکند
نقصان در بهره و نصیب زن
در خصوص این فراز از خطبه نیز باید توجه داشت که مرد به واسطه ویژگیهای فیزیکی و شخصیتی خود توانایی مدیریت و تأمین نیازهای جامعه را بیشتر از قشر زنان داراست.
از اینرو در مهمترین و کوچکترین تشکل اجتماعی یعنی خانواده وظایف مشخصی متناسب با همان ویژگیها به مرد واگذار شده است که از آن جمله، نانآوری و تأمین نیازهای اقتصادی خانواده است. بر این اساس طبیعی است که منابع مالی باید بیشتر در اختیار او قرار داشته باشد تا بتواند در این راستا گام بردارد و یکی از این منابع مالی، ارثیه است.
از این گذشته باید توجه داشت که هرچند مالکیت بیشتر اموال در اختیار مردان قرار دارد اما به همین موازات مسئولیت بیشتری را عهدهدار است و موظف است جامعه زنان را از منافع این اموال بهرهمند سازد؛ به عنوان مثال: دادن مهریه، پرداخت نفقه و... . با این وجود اگر بخواهیم دقیقتر به این مسئله بنگریم نه تنها زنان از بهرههای مادی محروم نیستند بلکه ضمن داشتن حق مالکیت در بخشی از اموال، از منافع اموالی که در مالکیت مردان است نیز بهرهمند خواهند بود.[ زن در قرآن، ص473 ]
بررسی فرازهایی از خطبه 155
امام علی(علیهالسلام) در فرازی از خطبه 155 به عایشه (یکی از همسران پیامبر که جنگ جمل را بر ضد امام علی رهبری نمود) اشاره کرده، در مذمت او میفرماید:
«اما بر آن زن [یعنی عایشه] اندیشه زنان غلبه یافت و کینه در سینه او جوشیدن گرفت...»
نکته خاصی در این خطبه که وهن تمامی زنان باشد نیست مگر همین فراز که فرمود: «اندیشه زنان بر او غلبه یافت». نویسنده با تمسک به همین جمله و قرار دادن در کنار برخی از دیگر گفتار حضرت علی(علیهالسلام) همچون نامه 14، چنین میگوید: «میتوان حرف او [امام علی] را اینگونه تعبیر کرد که عایشه به علت غلبه یافتن اندیشه زنان بر او، اقدام به این کار [جنگ با آن حضرت] کرد و از آنجا که رأی و اندیشه زنان سست و ضعیف است چنین نتیجهای حاصل شد.»
بخش نهجالبلاغه تبیان
منبع : پژوهشکده باقر العلوم