برق، گیراترین اختراع بشر(طنز)
چند کاریکلماتور از مژگان مطهری
- قبض موبایلش را که دید عاشقی از سرش پرید.
- تلفن های اعتباری ،اعتبار مخابرات را زیر سئوال بردند.
- سایه انسان در روز های آفتابی ،همراه اولش محسوب می شود.
- چشمانت را پشت ویترین عینک ، قیمتی تر دیدم.
- آنقدر رنجور بود که کفن ، لباس عافیتش شد.
- در دستگاه شور به یاد شیرین می نواخت.
- در مایه دشتی دلبری می کرد.
- قانون را خوب می نواخت و سخت اجرا می کرد.
- گاهی اوقات دندان عقل انسان را دیوانه می کند.
- دو مادر ورزشهاست و این فوتبال دایه مهربان تر از مادر!
- آدم بد بین از نیمه خالی لیوان آب می نوشد.
- انسان فقیر نان را نه به نرخ روز که به خون دل می خورد.
- بهار فصل چراست و آغاز سال نو برای کودک فقیر آغاز چراهاست.
- مرغداری ، حرمسرای خروس است.
- بعضی ها گران بودن ماهی را گردن پولکی بودنش می اندازند.
- چوب درخت با کلاس از کلاس درس سر در می آورد.
- کودکان ، بازار بستنی یخی را داغ کردند.
- سر درد اولین دردٍ ناشی از درد سر است.
- خیاط ناشی انگشتش را بخیه زد.
- دندان پزشک ، ناچار است دهان بین باشد.
- درس معلم ار بود زمزمه محبتی، باز هم جمعه ها تعطیل است.
- شب با پس زدن نور ، سیاهی اش را به رخ می کشد.
- از گرانی لبنیات پرسیدم ، گفت از ماست که برماست.
- مرداب ، دریای به گل نشسته است.
- نانش را آجر کردند ، از آن کلبه ای ساخت.
- برق ، گیراترین اختراع بشر است.
- کلاه بردار ،استاد کلاه گذاشتن است.
- اصولا عمر که تمام می شود سنگ تمام می گذارند.
- خواننده ناشی صفحه پشت سرش را پر می کند.
- باران هنرمند رنگین کمان خلق کرد.
- پول شیرین ترین چرک کف دست است.
- چشم پزشک چشم دیدن همه را دارد.
منبع: دفتر طنز حوزه هنری