تبیان، دستیار زندگی
قاعده تصادف فیلمی با موضوع اجتماعی است که در جشنواره، موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه شد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ناگفته‌هایی از "قاعده تصادف"


"قاعده تصادف" فیلمی با موضوع اجتماعی است که در جشنواره، موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه شد.

قاعده تصادف

پس از اکران نوروزی این فیلم، نقد و تحلیل های متعددی در رابطه با آن صورت گرفت که اغلب آنها به تقدیر و تمجید از این فیلم پرداختند. بسیاری از افراد و منتقدین، از سبک فیلم، فضای موجود، چینش سکانسها، نحوه بازی بازیگران و...تعریف و تمجید کردند. کارگردانی آقای بهزادی تقدیر شد و فیلمانه ایشان هم که سیمرغ بلورین را از آن خود کرد. اما به نظر می رسد در این میان نکات مهم و حساسی در این فیلم وجود داشت که تقریبا نادیده گرفته شد. نکاتی که برای نسل جوان ما که مخاطبان اصلی این فیلم بودند، موضوعی حیاتی است.

هرچند که رعایت جنبه های هنری و سخت افزاری از قبیل نور،صدا، صحنه و نحوه بازیگردانی در یک فیلم بسیار مهم است اما آنچه بیش از هر چیزی اهمیت دارد، محتوا و مفهوم یک فیلم است و اینکه چه نکات و پیام هایی از خلال یک فیلم به مخاطبان منتقل می شود. با توجه به اینکه سینمای پس از انقلاب، قرار بود سینمایی فرهنگی و اجتماعی باشد که دغدغه های فرهنگی اش همواره پررنگ و فعالانه عمل کند.

قاعده تصادف

"قاعده تصادف" نمایش زندگی چند دختر و پسر جوان است که در یک گروه هنری عضو هستند و خود را برای اجرای نمایشی در خارج از کشور، آماده می کنند. این گروه روابط صمیمانه و البته عاشقانه ای دارند که آنها را به صورت زوج هایی نشان می دهد که شاید بخواهند با هم ازدواج کنند. آنها در خانه ای قدیمی دور هم جمع شده اند تا به تمرین نمایش بپردازند. به جز تمرین، لحظات فراغتی زیادی با یکدیگر دارند که به طرق مختلفی آنرا سپری می کنند. مثلا با هم غذا می خورند، شوخی می کنند و نقشه می کشند که هر یک به چه صورتی به فریب والدین خود بپردازند تا آنها متوجه نشوند که قرار است جوانانشان به سفر خارج از کشور بروند.

مضامین روشن و واضحی است که در قاعده تصادف نشان داده شد اما کمتر توسط منتقدان و تحلیل گران دیده شد و اغلب افراد این فیلم را نمایشی از شکاف نسلها معرفی کردند

به این ترتیب با والدین خود تماس می گیرند و دروغ هایی را ردیف می کنند تا والدین شان باور کنند که آنها در اردوی دانشجویی به سر می برند. والدین این جوانان هم افرادی ساده لوح نشان داده می شوند که به سادگی باور می کنند و می پذیرند. در این میان شهرزاد، تنها کسی است که به گفته خودش ارتباط خوبی با پدرش دارد و محتوای فیلمنامه به این صورت است که همین فرد، در مسیر رفتن به این سفر، به خاطر مخالفت پدرش، با بیشترین مشکلات مواجه می شود که تمام اتفاقات داستان، حول این محور می چرخد. به این صورت که شهرزاد با پدرش مشاجره می کند و در نهایت از دست او می گریزد و این کار با کمک پسرهایی صورت می گیرد که قرار است با آنها هم سفر شود.

قاعده تصادف

دوستان شهرزاد هر کاری می کنند تا او را از دست پدرش فراری دهند، انگار که پدر او دشمن اوست و قرار است او را شکنجه دهد. در بخشی از فیلم یکی از دوستان شهرزاد اینطور می گوید که:" نمی خواهم او را به دست پدرش بدهم". این عبارت به گونه ای است که این ذهنیت ایجاد می شود که انگار جای افراد تغییر کرده و مهر و محبت پدری نسبت به فرزندش، بیهوده و بی ارزش است و  یک دوست می تواند مهربانتر از پدر باشد. به این ترتیب جایگاه والدین دچار تنزل شده و بی اعتباری آنها به بالاترین حد خود می رسد. در این فیلم تنها کسی که در نقش والدین چهره خوبی دارد، پدر دختری است که نسبت به خواسته های دخترش، منعطف و موافق نشان داده می شود. او ظاهرا پدری بوده که با فعالیت های مورد دلخواه دخترش، مشکل و مخالفتی نداشته و در جریان همه برنامه های او می باشد و حتی او را برای این سفر بدرقه میکند و برای او پول می آورد و سفر خوبی را برایش آرزو می کند.

قاعده تصادف

همه اینها ، مضامین روشن و واضحی است که در قاعده تصادف نشان داده شد اما کمتر توسط منتقدان و تحلیل گران دیده شد و اغلب افراد این فیلم را نمایشی از شکاف نسلها معرفی کردند. ما منکر تفاوت بین نسلها و مشکلاتی که در این رابطه ممکن است به وجود بیاید، نیستیم. اما این بدان معنا نیست که چهره والدین، همچون افرادی ظالم و زورگو نشان داده شود که بی هیچ تدبیری به اعمال زور و خشونت نسبت به فرزندان خود می پردازند. واقعا منصفانه نیست که بخواهیم با چنین نمایشی به بررسی دغدغه فرزندان و البته والدین، بپردازیم. جالب اینجاست که انتهای این فیلم هم با سرافکندگی و شرمساری این پدر به پایان رسید و اینطور نشان داده شد که دوستان این دختر از پدرش مهرباتر هستند و حاضر نیستند بدون او به این سفر بروند.

واقعا منصفانه نیست که بخواهیم با چنین نمایشی به بررسی دغدغه فرزندان و البته والدین، بپردازیم

به هر حال به نظر می رسد که اگر به جنبه های هنری یک فیلم تا این حد توجه می شود، لازم است به محتوا و مضمون یک فیلم هم توجه کافی شود و این مسئله مهم در نظر گرفته شود که یک فیلم، تاثیری عمیق و گسترده را بر افکار افراد برجای خواهد گذاشت.

فاطمه ناظم زاده

بخش ارتباطات تبیان