تبیان، دستیار زندگی
زهد یعنی وارستگی و بی اعتنایی به زرق و برق دنیا و عدم دلبستگی به آن و زهد راستین آن است که انسان نسبت به غیر خدا زاهد و رویگردان باشد و نسبت به خدا راغب باشد. البته رسیدن به این مقام اگر چه با سختی و پشت پا زدن به شهوات نفسانی توأم است اما انسان را از بند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

3نشانه زهد حقیقی


مراقبه به این معناست که انسان هر روز که از خواب بیدار می‌شود قصد جدی کند که هر عملی که پیش آید رضای خدا را در آن مراعات کند و تا وقت خواب همچنان مراقب باشد تا کارهایش نفع آخرتی داشته باشد.

زهد

پله بعدی در راه سیر و سلوک و خودسازی توبه و بازگشت از غیر خدا به خداست. توبه در گشایش رحمت الهی است تا انسان ها به این وسیله از سیطره شیطان خارج شده و توفیق زندگی الهی یابد. در واقع توبه درک این حقیقت است که گناه چرک و آلودگی است و روح را تیره می‌کند. و انقلابی درونی است که در نتــیجه آن قـــوای خــیر و راســـتی بر شــر و باطل پیــروز می‌گردند و انسان دوباره متولد می‌گردد.

پله دیگر در راه تربیت نفس زهد است. زهد یعنی وارستگی و بی اعتنایی به زرق و برق دنیا و عدم دلبستگی به آن و زهد راستین آن است که انسان نسبت به غیر خدا زاهد و رویگردان باشد و نسبت به خدا راغب باشد. البته رسیدن به این مقام اگر چه با سختی و پشت پا زدن به شهوات نفسانی توأم است اما انسان را از بند اسارت دنیا رهایی می‌بخشد و باعث اشتیاق انسان به عالم غیب و نعمت های باریتعالی می‌شود.

از منظر امام علی (علیه السلام) سه چیز نشانه زهد حقیقی است. اول کوتاهی آرزوها، دوم شکر در هنگام نعمت ها و سوم خودداری پیش از آمدن حرام هاست. در واقع انسانی که به امور مادی بی اعتناست هرگز به دنبال آرزوها ی دور و دراز نیست و چنین کسی سپاسگزار نعمتهای الهی است و در برابرگناهان خویشتن دار است.آری زهد به معنی بی نیازی و سیراب بودن روح انسان به وسیله معنویات و ترک دلبستگی های مادی است و نشانه آن پرهیزاز تجمل و لذت گرایی است .زهد یعنی انسان بتواند قوای نفسانی را تعدیل کند و از دلبستگی و اسارت دشمنان گوناگون داخلی و خارجی برهاند و به اختیار و آزادی برسد و مالک خود شود. شکوفایی توانایی ها و رشد و تکـامل و عظمت معنوی انسان در ســـایه زهدورزی و اعـــراض از غــیر خدا صورت می‌پذیرد. آری انسان زاهد در راستای نزدیک شدن به خداوند در دنیا و نجات از هلاکت و رسیدن به حیات و سعادت جاودان در آخرت است.

پله بعدی در راه خودسازی مراقبه و محاسبه نفس است. یعنی انسان باید از نفس خویش مراقبت کند. مراقبه به این معناست که انسان هر روز که از خواب بیدار می‌شود قصد جدی کند که هر عملی که پیش آید رضای خدا را در آن مراعات کند و تا وقت خواب همچنان مراقب باشد تا کارهایش نفع آخرتی داشته باشد و در پایان روز کارهایی را که انجام داده محاسبه کند هر کدام را مطابق رضای خدا انجام داده شکر کند و هر کدام را که تخلف بوده استغفار کند و این رویه را هر روز ادامه دهد. در واقع انسان خداوند را همه جا ناظر و حاضر ببیند و دائم در حال مراقبت باشد و آنی از نفس خود غافل نشود. مسلماً هر کس با خلوص نیت نیست و با کمال کوشش با نفس و شیطان و هوای نفس مجاهده نماید و بر احوال نفسش مراقبت نماید و به همان طریقی که پیشوایان ما رفتند گام گذارد کامیاب و سعادتمند خواهد گردید.

اگر انسان بخواهد شخصیت متعالی داشته باشد باید پله پله به خودسازی روی آورد تا کانون عقل و خرد او به تسخیر احساس و امیال نفسانی در نیاید و آزادی معنوی از او سلب نشود. در حقیقت اگر حجاب های معاصی مرحله مرحله برطرف گردد صورت ملک و شهادت هویدا می شود و در نهایت انسان خودساخته متخلق به صفات متقین می گردد

بعد از مراقبه محاسبه لازم است

انسان بایستی ارزش و وزن اعمال خویش را بلکه وزن خودش را از نظر ایمان و اخلاق معین کند و به حساب آن برسد تا اگر ضرر و کاستی در اعمال اوست هر چه زودتر در مقام جبران بر آید و نوبت به وزن و حساب آخرت نرسد که آنجا راهی برای جبران نیست. در واقع محاسبه دقیق وقتی ممکن می شود که به یاد محاسبه دقیق قیامت باشیم.

آخرین گام و پله از پله های خودسازی تقواست. تقوا یعنی خودنگهداری و مراقبت و تسلط بر نفس.از منظر امام علی (علیه السلام) تقوا حالتی است مقدس و معنوی که باعث می‌شود متقی با فرض استقرار در محیط گناه خویش را آلوده نسازد و خود را از گناهکاری و عصیان نگه دارد...

پس اگر انسان بخواهد شخصیت متعالی داشته باشد باید پله پله به خودسازی روی آورد تا کانون عقل و خرد او به تسخیر احساس و امیال نفسانی در نیاید و آزادی معنوی از او سلب نشود. در حقیقت اگر حجاب های معاصی مرحله مرحله برطرف گردد صورت ملک و شهادت هویدا می شود و در نهایت انسان خودساخته متخلق به صفات متقین می گردد.

حجاب آفرینش را دریدند                         ز الله ما سوی الله را ندیدند

زهد یعنی وارستگی و بی اعتنایی به زرق و برق دنیا و عدم دلبستگی به آن و زهد راستین آن است که انسان نسبت به غیر خدا زاهد و رویگردان باشد و نسبت به خدا راغب باشد. البته رسیدن به این مقام اگر چه با سختی و پشت پا زدن به شهوات نفسانی توأم است اما انسان را از بند اسارت دنیا رهایی می‌بخشد و باعث اشتیاق انسان به عالم غیب و نعمت های باریتعالی می‌شود

نتیجه گیری

طبیعت اصلی روح انسان همیشه سر به بالا دارد و خواهان رشد و رسیدن به کمال حقیقی است. انسان نیز موجودی آسیب پذیر است.از یک طرف در معرض دشمنان بیرونی و درونی(شیطان و نفس اماره) است و از طرف دیگر خواهان هدف های متعالی برای رشد و کمال است. سیر تکاملی انسان از منظر امیر المومنین (علیه السلام) از بیداری و یقظه شروع می شود و در نهایت به آراستگی به صفات متقین می انجامد. برای رسیدن به این مرحله بایستی پله های خودسازی را یکی یکی طی کرد تا به فلاح و رستگاری درسایه تقوا رسید. بدون خودسازی شهوت و غضب بر انسان مستولی شده و او را به وادی خطرناک حیوانیت و اسارت نفس سوق می دهد و از سعادت قرب به خدا دور می گرداند.پس اگر انسان بخواهد شخصیت متعالی داشته باشدباید به خودسازی روی آورد و چه بهتر اینکه این راه را بر اساس تعلیمات امام المتقین امیر المومنین (علیه السلام) طی کند که ایشان تمامی این مراحل را در حیات طیبه خویش پیاده فرموده اند و در نهایت به مقام (فزت و رب الکعبه) نایل شده اند.

بخش نهج البلاغه تبیان


منبع : سایت پرسمان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.