امام حسین(ع) به دادمان میرسد؟!
مقدمه:
می دانیم که شروع روز دانش آموزان با یک برنامه صبحگاهی مناسب علاوه بر پرورش روح معنوی دانش آموزان، در بالا بردن سطح آموزشی آن ها از لحاظ یادگیری تاثیرگذار است.
به عنوان مثال اگر معلم پرورشی مدرسه بتواند هر هفته یک کلاس را برای برگزاری برنامه های صبحگاه مدرسه انتخاب و هدایت نماید:
اول: تمام دانش آموزان طبق استعداد خود در امور و انجام برنامه ها مشارکت می نمایند.
دوم: طبق ایام اله برای پیدا کردن مطالب مناسب روز اجرای برنامه به دنبال مطالبی از قبیل شعر، مقاله، طنز و غیره هستند.
سوم: مراسم آغازین مدرسه از یکنواخت بودن و احیاناً خسته کننده بودن به پویایی و سرشار بودن تبدیل می شود.
یکی از کارهایی که در اکثر مدارس کشور عزیزمان انجام می شود، خواندن آیاتی از قرآن مجید می باشد، در این زمینه چنان چه دانش آموزان بتوانند علاوه بر شنیدن آیات، با مفاهیم متعالی این معجزه الهی آشنا شوند، بی شک به هدف والای نزول وحی رهنمون گشته ایم.
در این راستا، مرکز یادگیری جهت غنی سازی برنامه های صبحگاه مدارس، به بررسی و تفسیر برخی از آیات قرآن پرداخته است. در این قسمت سعی شده، تفسیر به زبان ساده و قابل درک برای دانش آموزان ارائه گردد.
در این مقاله برخی از آیات سوره طه مورد بررسی قرار می گیرد...
آیات 99 تا 113 سوره طه( صفحه 319) ، مربوطه توسط یکی از دانش آموزان قرائت شود.
شما می توانید برای شنیدن فایل صوتی آیات این صفحه کلیک نمایید.
جهت دریافت فایل صوتی آیات فوق، کلیک کنید.
از آن جا كه ممكن است گروهی از ما، گرفتار این اشتباه شویم كه هر چند، غرق گناهیم، امّا به وسیله شفاعتكنندگانی، در روز قیامت شفاعت میشویم، قرآن، درآیه ی 109 میفرماید: «در روز رستاخیز، شفاعت سودی نمیبخشد، مگر برای كسانیكه خداوندِ رحمان، برای آن ها اجازه شفاعت داده و از گفتار آن ها راضی است».
یعنی، شفاعت در قیامت بیحساب نیست، بلكه دارای برنامه ی دقیقی است و تا استحقاق و شایستگی در افراد وجود نداشتهباشد، شفاعتی در موردآنان صورت نمیگیرد.
حقیقت، این است كه بسیاری از ما مردم، پندارهای غلطی از شفاعت داریم و آن را بیشباهت به پارتیبازیهای دنیا نمیدانیم. یا بیجهت، به شفاعت ائمّه(ع) در قیامت امیدواریم و لذا همینامر، سبب گستاخی و بیپروایی ما در امرگناه و عصیان شده و با دلگرمی تمام به شفاعت، در ارتكاب معاصی جرأت پیدا كردهایم و میگوییم: ما كه ایمان به ولایت و شفاعت ائمّه(ع) داریم،آن شفاعت در قیامت به دادمان خواهد رسید.
پای تلاش و كوشش میپیمایند، ولی اَحیاناً گرفتار كمبودها و لغزشهایی نیز میشوند. و این لغزشها، ممكن است گرد و غبار یأس و نا امیدی بر دلهایشان بپاشد. در اینجاستكه شفاعت، بهعنوان یك نیروی محرّك، بهسراغ آن ها میآید و میگوید: مأیوس نشوید و راه حق را هم چنان ادامه دهید و دست از تلاش و كوشش در اینراه بر ندارید و اگر لغزشی هم از شما سر زده، شفاعتكنندگانی هستند كه از شما شفاعتكنند.
بهعلاوه، اگر در فهم همین آیه ی 109 و دیگر آیات شفاعت دقّت كامل شود، موجب تَجَرّی و جرأت پیداكردن بر گناه هم نمیشود! چرا كه:
اوّلاً: در ذیل آیه، جمله ی «مَن أذِنَ لَهُ الرَّحمنُ وَ رَضِیَ لَه» آمده و شفاعت را مشروط به اذن خدا كرده و فرمودهاست: در روز قیامت، تا اذن خدا نباشد، احدی حقّ شفاعت ما را ندارد و شُفَعا، تنها، از كسانی شفاعت میكنند كه مرتَضای خدا و مورد پسند او باشند.
حال، ما چه میدانیم؟ آیا ازآنافرادی هستیمكه جمله ی «مَن أذِنَ لَهُ الرَّحمنُ وَ رَضِیَ لَه» شامل حال آن ها هست یا نه؟
بنابراین، ابهام در جمله ی «مَن أذِنَ لَهُ الرَّحمنُ وَ رَضِیَ لَه»، مانع از پیدایش حال تجرّی برگناه میگردد.
در حقیقت، اصل شفاعت، جلوی یأس را میگیرد و قید «مَن أذِنَ لَهُ الرَّحمنُ وَ رَضِیَ لَه»، راه جرأت پیداكردن بر گناه را میبندد و نتیجتاً آدمی را در حال خوف و رجا نگه میدارد.
ثانیاً: ما كه میگوییم: ایمان به ولایت و شفاعت ائمّه(ع) داریم و این ایمان، بالاخره، به دادمان خواهد رسید، از كجا میدانیم كه آخِر امر ما، بهكجا منتهی میشود؟ و آیا مۆمن و با ولایت ائمّه(ع) از دنیا میرویم یا نه؟ آیا از این آیه هیچ نمیترسیم كه میفرماید: آنان كه با دلگرمی به شفاعت و مغفرت خدا، بیپروا، خود را به گناهان آلوده میكنند، بدانند كه عاقبت كارشان، تكذیب آیات خدا و بهاستهزاء گرفتن آن خواهد بود و بیایمان از دنیا خواهند رفت!
یعنی، هرچند، خداوند وعده ی شفاعت و مغفرت داده، امّا اینتهدید را هم فرموده است. و لذا ما از كجا اطمینان داریم كه مۆمن خواهیم مُرد، درحالی كه خالقمان میفرماید: ایمانِ انسانهای بیپروا، سر سالم بهگور نخواهد برد.
شاعری، به نام حاجب كه در مسأله ی شفاعت، گرفتار همین اشتباه عوامانه شدهبود، شعری به این مضمون میسراید كه:
حاجب، اگر معامله حشر با علی است من ضامنمكه هرچه بخواهی، گناهكن
شب هنگام، مولای متقّیان، امیرمۆمنان، علی(ع) را در خواب میبیند، درحالی كه عصبانی و خشمگین بوده؛ میفرماید: شعر خوبی نگفتی. حاجب عرض میكند: چه بگویم؟ مولا(ع) میفرماید: شعرت را اینچنین اصلاحكن:
حاجب، اگر معامله حشر با علی است شرم از رخ علی كن و كمتر گناهكن
مرکز یادگیری سایت تبیان