تبیان، دستیار زندگی
تهران یکی از فقیرترین استانهای کشور به لحاظ داشتن غار است و گردشگرانی که مایل باشند غارنوردی کنند باید به غارهای اطراف تهران مانند یخ مراد در جاده چالوس، کهک در قم، رودافشان در فیروزکوه و گل زرد در جاده هراز بروند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نزدیک‌ترین غار به تهران
غار رودافشان


تهران یکی از فقیرترین استانهای کشور به لحاظ داشتن غار است و گردشگرانی که مایل باشند غارنوردی کنند باید به غارهای اطراف تهران مانند یخ مراد در جاده چالوس، کهک در قم، رودافشان در فیروزکوه و گل زرد در جاده هراز بروند. در این میان غار رودافشان نزدیک ترین غار به تهران است که گردشگران تهرانی مهمان آن هستند.

در 45 كیلومتری فیروزكوه یک جاده فرعی به نام سیدآباد وجود دارد که پس از نیم ساعت راه آسفاله هر گردشگری را به روستای رودافشان یکی از روستاهای نزدیک به تهران می رساند. این روستا را به غارش می شناسند غاری که همنام با روستاست و از آنجایی که هنوز سیل جمعیت روانه این جاذبه گردشگری نزدیک به تهران نشده، هنوز بکر و دیدنی است. باید برای رسیدن به غار از کوهی بالا رفت کوهی که اگر پایین آن بایستی بعید می دانی بتوانی از آن عبور کنی و بعید تر اینکه یک روز پس از رسیدن به دهانه غار، 800 متر تا انتها بروی.

غار رودافشان

غار رودافشان یکی از زیباترین غار های ایران است که دهانه بزرگ و تالار وسیعش یکی از شاخصه های اصلی آن به شمار می آید برخی می گویند هزاران سال پیش، رودخانه دلیچای روستا، همسطح با دهانه غار بوده و احتمالا قسمتی از آب رودخانه دلیچای وارد دالان‌ها و در نهایت موجب گسترش غار شده است.

شاید اگر کسی برای اولین بار به غاری به سختی سنگ های غار رودافشان نرفته باشد پس از اندکی پیاده روی تصور کند، از لابه لای این سنگ های در هم تنیده دیگر راهی برای عبور نیست و این، انتهای غار است که در ظلمات دیده می شود ظلماتی که اگر ساعتها هم در غار بمانی باز چشم به سیاهی حاکم بر این فضا عادت نمی کند.

این ظلمات از آنجا ناشی می شود که هیچ نوری و موجود زنده ای در غار نیست جز خفاش هایی که روی سقف غار نشسته اند. به همین دلیل است که غارنوردان می گویند حتما در داخل غار با خود چند چراغ قوه قوی ببرید تا اگر یکی از آنها به هر علتی از کار افتاد یکی دیگر داشته باشید چون داشتن نور در این ظلمات برای یافتن راه عبور واجب تر از آب برای بدن است.

غار رودافشان

شاید آب را بشود از چکه چکه کردن های سقف به دست آورد اما در غار هیچ روزنه ای برای پیدا کردن نور نیست. همین آب های قطره ای در تالار اصلی و مسیر غار باعث تشکیل طاقدیس و ناودیس های بدیعی شده است.

دهلیزی نیز در این غار وجود دارد که توسط گردشگران به معبد آناهیتا معروف شده، این دهلیز در ابتدای مسیر قرار گرفته و حوض آب و ستونی میان آن وجود دارد و به همین سبب معبد آناهیتا (الهه آب) نام گرفته است. مسیر این غار در اثر فرسایش آب و املاح موجود در آن در زمانی که آب به طور کامل در جریان بوده، ایجاد شده است.

در برخی قسمت های مسیر برای سهولت رفت و آمد نردبان های فلزی قرار داده اند چون در برخی از مسیرها، سنگ ها به واسطه رطوبت موجود، لیز و صاف است و برخی دیگر چنان سخت است که جای پای مناسبی برای ایستادن و نشستن روی سنگ ها و دیدن سقف سنگی و دهلیزهای متعدد آن است.

شاید اگر کسی برای اولین بار به غاری به سختی سنگ های غار رودافشان نرفته باشد پس از اندکی پیاده روی تصور کند، از لابه لای این سنگ های در هم تنیده دیگر راهی برای عبور نیست و این، انتهای غار است که در ظلمات دیده می شود ظلماتی که اگر ساعتها هم در غار بمانی باز چشم به سیاهی حاکم بر این فضا عادت نمی کند

وجود سنگهای بلورین و برخی سنگ های معروف به کلمی در قدم به قدم این غار شکل گرفته که هر کدام زیبایی خاصی را به سنگ های غار داده است. به همین دلیل غارنوردان و گردشگران زیادی را به سمت خود جذب می کند به همین دلیل این اثر طبیعی با شماره 12213 در تاریخ 30/4/1384 به فهرست آثار ملی ایران اضافه شد.

ولی تنها کاری که سازمان میراث فرهنگی برای این غار انجام داد نصب یک تابلوی گردشگری در نزدیکی این مکان بود که تاریخچه آن نیز پاک شده و عملا بودن و نبودن این تابلو فایده ای ندارد چون در کنارش تابلوی منابع طبیعی این غار را بهتر معرفی کرده است با این حال حدود 50 سال پیش این غار توسط مردم محلی و با همکاری غارنوردان کشف شد بعد از آن از آنجا که گردشگران زیادی به این مکان می آمدند مردم روستا با همراهی توراپراتورها تعدادی پله سنگی برای رفت و آمد بهتر مردم ساختند و برخی دیگر نردبانهای کوچک فلزی را داخل غار قرار دادند تا مردم در رفت و آمد درون غار مشکلی نداشته باشند.

غار رودافشان

اما حتی در نزدیکی این غار تابلوهایی برای آگاهی دادن به گردشگران و جلوگیری از آسیب وجود ندارد آسیب هایی که ممکن است برای افراد غیرمتخصص در حوزه غارنوردی به وجود بیاید و یا آسیب هایی که گردشگران ممکن است به غار بزنند مانند دیوارنویسی با اسپری که موجب آلودگی تصویری غار می شود و تخریب سازه های سنگی داخل آن.

کسی جدی نمی گیرد

سفر به غار آداب دارد. مهمتر از آن باید یا با افراد آشنا به این رشته ورزشی و گردشگری سفر به ظلمات غار را تجربه کرد از سوی دیگر باید هر گردشگری طوری غار را ترک کند و محیط زیستش را دست نخورده باقی بگذارد که انگار هیچ بشری تا کنون پا به آنجا نگذاشته است.

متاسفانه برخی از گردشگران به دلیل ناآگاهی سازه های سنگی را تخریب می کنند غافل از اینکه تشکیل هر دو سانت از سنگ صد هزار سال طول می کشد. آنها حتی آلودگی هایی را به دلیل حضورشان در غار ایجاد می کنند که موجودات زنده مانند خفاش های درون غار را فراری می دهند. منتها باید گردشگران روی این مسائل حساس شوند و اطلاع رسانی کرد تا در زمانهایی که فصل خواب خفاشهاست کمتر به غار رفته و آنها را بیدار کنند چون آنها اگر در زمستان به خواب نروند تا بهار زنده نمی مانند.

غار رودافشان

مردم محلی وقتی می بینند که غارنوردان با چه شور و هیجانی وارد غار می شوند تعجب می کنند و با خود می گویند داخل غار چیزی نیست پس چرا آنها می روند اما هر غاری برای خود جاذبه ای دارد و همین مردم در بیشتر مواقع باعث کشف غاری در روستایی شده اند چون در گذشته ها، اجداد آنها از این غارها به عنوان سکونتگاه سخت و یا سرپناه استفاده می کرده اند.

بکر ماندن برخی غارها مانند همین غار رودافشان رو به کاهش است چون بسیاری از زیبایی آنها با آسیب های ناآگاهانه از بین رفته و یا سازمان میراث فرهنگی، داخل آن را برای جذب گردشگر نورپردازی کرده است مانند غار قوری قلعه یا غار نخجیر و سهولان. اما سورنی نیا می گوید: وجود نورپردازی دائمی باعث می شود تا اکوسیستم موجود در غار از بین برود حتی چراغ قوه های قوی گردشگران و دم و بازدم آنها نیز آسیب زاست.

بخش گردشگری تبیان


برگرفته از مهر