تبیان، دستیار زندگی
در كار تبلیغی معمولا سنگ اندازی، ناراحتی، غم، مشكلات، سختیها، شكستها، زخم زبانها و... بر روحیه انسان اثر می‌گذارد، یك مبلغ موفق باید با درایت و مدیریتی خاص بتواند از كنار این ناملایمات عبور كند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اسرار موفقیت مبلغان(3)

اسرار موفقیت مبلغان(3)
در كار تبلیغی معمولا سنگ اندازی، ناراحتی، غم، مشكلات، سختیها، شكستها، زخم زبانها و... بر روحیه انسان اثر می‌گذارد، یك مبلغ موفق باید با درایت و مدیریتی خاص بتواند از كنار این ناملایمات عبور كند.

اسرار موفقیت مبلغ از دیدگاه نهج البلاغه

در بخش نخست این مقاله، شش مورد از عوامل موفقیت در تبلیغ بیان گردید. اینك به بیان برخی دیگر از عوامل موفقیت مبلغ می‌پردازیم.

7. سعه صدر

مبلغ كه در اجتماع با افراد مختلفی سر و كار دارد و با افكار و عقاید متفاوتی روبرو می‌شود، چونان انبیای بزرگ الهی كه وقت اعزام به تبلیغ دین خدا از خداوند شرح صدر می‌خواستند، باید از خداوند منان طلب سعه صدر بنماید. حضرت موسی علیه السلام وقتی به همراه برادرش هارون، جهت تبلیغ دین خدا برای بنی اسرائیل و دعوت فرعون به سوی خدا، با دنیایی از مشكلات، درگیریها، جنگها و تندخوییها و... روبرو می‌شود، دست نیاز به درگاه بی نیاز برمی دارد و عاجزانه از خداوند درخواست می‌كند كه «رب اشرح لی صدری‌» ؛ (1) «پروردگارا سینه مرا گشاده دار.‌»

شرح صدر نعمتی است كه خداوند به خاطر آن بر پیامبرش صلی الله علیه و آله منت می‌گذارد، می‌فرماید: «الم نشرح لك صدرك‌» ؛ (2) «[ای پیامبر!] مگر ما سینه ات را نگشادیم.‌» از این بیان فهمیده می‌شود كه سعه صدر امری مهم برای یك مبلغ است.

در كار تبلیغی معمولا سنگ اندازی، ناراحتی، غم، مشكلات، سختیها، شكستها، زخم زبانها و... بر روحیه انسان اثر می‌گذارد، یك مبلغ موفق باید با درایت و مدیریتی خاص بتواند از كنار این ناملایمات عبور كند و با سرپنجه تدبیر برای رفع آنها بكوشد و این نیازمند شرح صدر است. امیرمۆمنان علیه السلام شرح صدر را وسیله‌ای برای رهبری و ریاست می‌دانند و می‌فرمایند: «آلة الریاسة سعة الصدر؛ (3) وسیله و ابزار ریاست، سعه صدر است.‌» در جای دیگر حضرت علی علیه السلام قدرت و توان بالای تحمل دیگران و گشادگی سینه را از صفات یك فرد مۆمن می‌شمارند و می‌فرمایند: «اوسع شیء صدرا؛ (4) [مۆمن] سینه‌اش از هر كس گشاده‌تر است.‌»

به سخن دیگر یك مبلغ موفق باید دارای سینه‌ای گشاده باشد تا بتواند همه این مشكلات را در آن جای دهد.

تحمل مشكلات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و عقاید مخالفین در تبلیغ امری است لازم و ضروری كه اگر كسی نتواند از نعمت الهی سعه صدر استفاده كند، در امر تبلیغ دچار مشكل می‌شود. هرچقدر انسان در، درگیری‌های پیش آمده قدرت و قوت خود را بكار گیرد و با تحمل، سختیها را به جان بخرد، بازده تبلیغش بیشتر خواهد بود. حضرت امیر علیه السلام در فقراتی از نامه‌ای كه به عثمان بن حنیف انصاری فرماندار بصره نوشتند بامثالی زیبا ضمن فرق گذاردن بین انسانهایی كه دارای توان تحمل بیشتری هستند و كسانی كه از قدرت تحمل كمتری برخوردارند، فرمودند: «الا وان الشجرة البریة اصلب عودا والرواتع الخضرة ارق جلودا والنائبات العذیة اقوی وقودا وابطا خمودا؛ (5) آگاه باشید درختان بیابانی چوبشان محكمتر است اما درختان سرسبز [كه همواره در كنار آب قرار دارند] پوستشان نازكتر [و كم دوام ترند] . درختانی كه در بیابان روئیده و جز با آب باران سیراب نمی‌گردند، آتششان شعله ورتر و پردوام‌تر است.‌»

مبلغان اعزامی به مناطق مختلف كشور كه با انواع و اقسام محرومیتها و مشكلات مواجه می‌شوند، باید با سعه صدر چون درختان بیابانی با تحمل شدائد در راه تبلیغ دین خدا، با شعله‌های بیشتر و پرتوانتر انسانهای بیشتری را جذب فرهنگ اهل بیت علیهم السلام كنند. بقول مولوی:

پرده‌های دیده را داروی صبر                                               هم بسوزد هم بسازد شرح صدر

8. مخاطب شناسی

انسان از آن جا كه آزاد آفریده شده و دارای اختیار و آزادی است، سعی دارد تحولات تازه‌ای را در زندگی خویش ایجاد نماید. بطوری كه همواره طالب تغییرات در وضع زندگی و ایجاد شرایط بهتر در محیط زندگانی است. مردم هر عصر و زمانی برای زندگی بهتر ناچارند خویشتن را با تحولات نوین همان زمان منطبق نمایند و از تحولات زمانه عقب نمانند. مبلغ دینی هم باید خود را با شرایط زمان منطبق نماید و به تناسب زمان خویش نسبت به سطح فرهنگ، روشها، بینشها و عقاید و رسومات مردم محل تبلیغ، اطلاع كافی داشته باشد. به سخن دیگر برای یك مبلغ كه كارش تبلیغ دین برای نسل زمان حاضر است، شناخت «مردم زمان‌» و «سطح فرهنگ‌» آنها امری ضروری است، چنان كه خود علی علیه السلام به فرزندشان امام مجتبی علیه السلام فرمودند: «یا بنی انه لابد للعاقل ان ینظر فی شانه فلیحفظ لسانه ولیعرف اهل زمانه؛ (6) فرزندم! انسان عاقل چاره ندارد جز آن كه در موارد مهم خود نظر افكنده زبان خود را حفظ كند و اهل زمان خویش را بشناسد.‌»

شناخت دقیق مخاطبان و گیرندگان پیام یكی از وظایف عمده مبلغان و مربیان بشمار می‌آید. چه بسیار مبلغان و پیام رسانانی كه علی رغم دارا بودن بسیاری از امتیازات و امكانات به دلیل كم توجهی و بعضا بی توجهی به این مهم، در جلب و جذب مخاطبان ناكام و ناتوان مانده اند. امام خطبا نه تنها خود از شناخت كافی مخاطبان خویش برخوردار بود، بلكه نسبت به سطح فرهنگ مناطق دیگر كشور اسلامی نیز دارای اطلاعات لازم بود، به طوری كه خصوصیات مردم مناطق را برای فرمانداران آنجا بیان می‌كرد؛ چنان كه در سال سی و شش ه.ق پس از جنگ جمل در نامه‌ای به عبد الله بن عباس فرماندار بصره فرمودند: بدان كه بصره امروز جایگاه شیطان و كشتزار فتنه هاست. با مردم آن به نیكی رفتار كن و گره وحشت را از دلهای آنان بگشای. بد رفتاری تو را با قبیله بنی تمیم و خشونت با آنها را به من گزارش دادند، و نیز فرمودند: «وان بنی تمیم لم یغب لهم نجم الا طلع لهم آخر وانهم لم یسبقوا بوغم فی الجاهلیة ولا اسلام؛ (7) همانا بنی تمیم [مردانی نیرومندند كه] هرگاه دلاوری از آنها غروب كرد، سلحشور دیگری جای آن درخشید و در نبرد در جاهلیت و اسلام كسی از آنها پیشی نگرفت.‌»

چه بسا یك مبلغ به جهت ناآشنایی با سطح مخاطبان خویش نتواند آن چنان كه شایسته است، پیام خود را انتقال دهد، مبلغ باید بداند با چه گروه سنی در ارتباط است و هر كدام از اصناف و گروهها دارای چه خصوصیاتی هستند تا سخنی مناسب و در خور فهم آنها بیان كند.

قرآن كریم روح بعضی از انسانها و مخاطبین را به زمین آماده‌ای تشبیه می‌كند كه با نزول باران سبز می‌شود و در مقابل بعضی را چون زمین شوره زاری می‌داند كه جز خار و خاشاك روئیدنی دیگری ندارد. گاه قلب بعضی را مثل سنگ نفوذناپذیر و بعضی را چنان آماده معرفی می‌كند كه با شنیدن سخن حقی، اشك شوق برگونه هایشان جاری می‌شود. مبلغان دینی باید قبل از تبلیغ و ابلاغ پیام، خصوصیات كامل مخاطبین خود را از جنبه‌های مختلف فردی و اجتماعی مورد بررسی و مطالعه دقیق قرار دهند، چرا كه شناخت مخاطبین و «سطح فرهنگ‌» آنها، در رساندن معارف الهی اهمیت خاصی دارد. امام علی علیه السلام در بیانات خود نسبت به مخاطبین دارای مواضع گوناگونی بودند و نسبت به طرف مقابل باتوجه به سطح فهم و آگاهی او سخن می‌گفتند. روش برخورد امام با دشمن مهاجم، منحرفات و منافقان نفوذی فرق داشت. همچنان كه نسبت به قاضی خطاكار، مردم بی وفای كوفه، بانوان، جوانمردان، چاپلوسان، خویشاوندان، دوستان، شكست خوردگان، فراریان، متجاوزان، مدیران، نیازمندان، كارگزاران و... برخوردهای متفاوتی از خود نشان می‌داد و به تناسب طرف، سخنی در خور شان آنها بیان می‌فرمود.

آن حضرت در سال سی و هفت ه.ق در مسجد كوفه در معرفی مردم روزگار پس از پیامبر صلی الله علیه و آله و شناساندن مخاطبین فرمودند: «والناس علی اربعة اصناف، منهم من لا یمنعه الفساد فی الارض الا مهانة نفسه وكلالة حده ونضیض وفره ومنهم المصلت لسیفه والمعلن بشره والمجلب بخیله ورجله، قد اشرط نفسه واوبق دینه لحطام ینتهزه اومقنب یعوده او منبر یفرعه... ومنهم من یطلب الدنیا بعمل الاخرة ولا یطلب الاخرة بعمل الدنیا، قد طامن من شخصه وقارب من خطوه وشمر من ثوبه وزخرف من نفسه للامانة واتخذ ستر الله ذریعة الی المعصیة. ومنهم من ابعده عن طلب الملك ضۆولة نفسه وانقطاع سببه فقصرته الحال علی حاله فتحلی باسم القناعة وتزین بلباس اهل الزهادة ولیس من ذلك فی مراح ولا مغدی؛ (8)

 [در این روزگاران] مردم چهار گروهند، گروهی از آنها اگر دست به فساد نمی‌زنند، برای این است كه روحشان ناتوان و شمشیرشان كند است و امكانات مالی در اختیار ندارند. گروه دیگر آنا ن كه شمشیر كشیده و شر و فسادشان را آشكار كرده اند، لشكرهای پیاده و سواره خود را گردآورده و خود را آماده [كشتار دیگران] كرده اند و دین خود را برای به دست آوردن مال دنیا یا ریاست و فرماندهی گروهی یا منبری كه بر آن فرا رفته [خطبه بخوانند] ، تباه كردند... .

گروهی دیگر با اعمال آخرت دنیا را می‌طلبند و با اعمال دنیا در پی كسب [مقامهای معنوی] آخرت نیستند، خود را كوچك و متواضع جلوه می‌دهند، گامها را [ریاكارانه] كوتاه برمی دارند، دامن خود را جمع كرده خود را همانند مۆمنان واقعی می‌آرایند و پوشش الهی را وسیله معصیت [و نفاق و دورویی و دنیاطلبی خود] قرار می‌دهند. و برخی دیگر پستی [و ذلت] نفس و فقدان امكانات آنها را از به دست آوردن قدرت محروم كرده و خود را به زیور قناعت آراسته و لباس زاهدان را پوشیده اند. اینان هرگز در هیچ زمانی از شب و روز از زاهدان [راستین] نبوده‌اند.‌»


پی‌نوشــــــــــــــــــت‌ها:

1) طه/25.

2) انشراح/1.

3) نهج البلاغه، حكمت 176.

4) همان، حكمت 333.

5) همان، نامه 45.

6) امالی طوسی، ص 146، المجلس الخامس، انتشارات دارالثقافه، قم.

7) نهج البلاغه، نامه 18.

8) نهج البلاغه، خطبه 32.

تهیه و تنظیم: جواددلاوری، گروه حوزه علمیه تبیان