تبیان، دستیار زندگی
مدرسه ی باهاوس، مدرسه ای در زمینه معماری و هنرهای کاربردی بود که در دهه 1920، تبدیل به مرکز طراحی نوین در آلمان شدو تا سال 1933 که منحل گشت توانست تاثیر مهمی در برقراری پیوند میان طرح و فن و کاربرد ایجاد کند. به همین دلیل امروزه برای پیگیری هنرهایی...
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مدرسه باهاوس، مرکز طراحی نوین


مدرسه ی باهاوس، مدرسه ای در زمینه معماری و هنرهای کاربردی بود که در دهه 1920، تبدیل به مرکز طراحی نوین در آلمان شدو تا سال 1933 که منحل گشت توانست تاثیر مهمی در برقراری پیوند میان طرح و فن و کاربرد ایجاد کند. به همین دلیل امروزه برای پیگیری هنرهایی چون گرافیک، چاپ، معماری و طراحی داخلی، شناخت تحولات ایجاد شده در این مدرسه از اهمیت بسزایی برخوردار است .به همین دلیل در این نوشتار، به شرح این وقایع خواهیم پرداخت.

مدرسه باهاوس، مرکز طراحی نوین

والتر گروپیوس بنیانگذار "استات لیشنر باهاوس" یا مدرسه دولتی هنر و صنایع دستی در وایمار آلمان، مدرسه متفاوت و انقلابی خود را با این انگیزه به راه انداخت که " هیچ نوع سبک، نظام ، اصول قطعی ، قاعده یا مُد خاصی تبلیغ نشود، بلکه صرفا روح و جان تازه ای به طرح دمیده شود."

باهاوس در سال 1919 متولد شد. آلمان به تازگی در یک جنگ خانمان سوز شکست خورده بود و یک جمهوری نوپای شکننده تاسیس شده بود که مجلس موسسانش در وایمار قرار داشت. اما علی رغم امیدهایی که به جمهوری وایمار بسته شده بود، ملت با آشفتگی اقتصادی دست و پنجه نرم می کرد. برای باهاوس تعطیل شدن، آن هم تنها چند ماه پس از به قدرت رسیدن نازی ها در سال 1933، این فکر را تداعی می کرد که باهاوس نهادی سیاسی بود که نه تنها با سنت ژرمنی سازگار نبود ، بلکه حتی با ایدئولوژی ناسیونالیستی آدولف هیتلر هم همخوانی نداشت. در حقیقت گرچه همگان باهاوس را کلیسای جمع سوسیالیزم می دانستند که بر مبنای تفکری استوار گشته بود که نظریه های مارکسیسم در باب هنر و صنعت را هم شامل می شد، اما به هر حال سیاست ، فی نفسه از اولویت های آن نبود.

باهاوس تاسیس شده بود تا از طریق پرورش نسلی از هنرمندان و صنعتگان هنری بتواند به نجات اقتصاد آلمان مدد برساند، هنرمندان و صنعتگرانی که بتوانند با تقاضای روز افزون صنعتی شدن جامعه و تاثیرات عمیقی که به تبع آن بر فرهنگ و جامعه می گذاشت به خوبی و به طور موثری دست و پنجه نرم کنند.

گروپیوس و دانشکده ی باهاوس او، بر آن بودند تا به بیگانگی طراح یا صنعتگر هنری از کار عملی خاتمه دهند و تما هم خود را متوجه مفهوم " اثر هنری متحد و تمام و کمال" کنند، یعنی سازه یا نظامی چیره دستانه که در آن هنرمند، تولیدکننده و مصرف کننده به اتحادی مقدس گرد هم آیند

گروپیوس و دانشکده ی باهاوس او، بر آن بودند تا به بیگانگی طراح یا صنعتگر هنری از کار عملی خاتمه دهند و تما هم خود را متوجه مفهوم " اثر هنری متحد و تمام و کمال" کنند، یعنی سازه یا نظامی چیره دستانه که در آن هنرمند، تولیدکننده و مصرف کننده به اتحادی مقدس گرد هم آیند. در آغاز راه ، باهاوس عزم آن را داشت تا جامعه را از طریق آموزش اصلاح کند. این عزم به دموکراتیک کردن هنر منتهی می شد، یعنی حذف تمایز میان هنر "زیبا" و هنر "کاربردی"، به این معنی که هنر را پاسخی در قبال خواست ها و نیازهای مردم سازند.

نخستین بیانیه باهاوس برنامه و دستورالعملی را ارائه می کرد که با در نظر گرفتن پیچیدگی های زندگی در آلمان آن روز، عمل کردن به آن بسیار دشوار بود. این مرحله ی به اصطلاح روحانی باهاوس بر اثر فشار منتقدان خارجی و مخالفت های داخلی تنها تا سال 1923 دوام آورد و در مرحله دوم حیات خود (1925-1923) روش های آموزشی جدیدی را جایگزین کردند که بر مبنای نظرات شبه علمی و اخلاقیات عصر ماشینی شکل گرفته بودند.

مدرسه باهاوس، مرکز طراحی نوین

مرحله سوم وقتی شروع شد که در سال 1925 دولت وایمار، کمک های مالی خود را پی گرقت و مدرسه را واداشت تا به "دساو"  نقل مکان کند. این مرحله حدودا تا سال 1928 ادامه یافت. در اینجا بود که گروپیوس بنای مدرسه خود را ساخت که همچون بنای یادبود کاربردگرایی است، یعنی نظریه ای که بر مبنای آن ظاهر بیرونی یک اثر جز به جز با کارکرد درونی آن ارتباط دارد. در همین دساو بود که کارگاه مدرسه به شکل یک نوع برنامه آزمایشگاهی تحول یافت و علاوه براین بر اثر یک دوره کوتاه رشد اقتصادی، مدرسه آموزش های خود را مطابق با نیازهای صنایع تنظیم کرد.

گروپیوس در سال 1928 بازنشسته و مدرسه باهاوس به "هانس میر" که یک سوسیالیست تمام عیار بود سپرده شد که او هم البته در سال 1931 از این سمت برداشته شد. مدیریت بعدی در اختیار "میس وندر رو" قرار گرفت که او یکبار دیگر مدرسه را به یک کارخانه قدیمی تلفن سازی در برلین منتقل کرد  و مدرسه تا زمان تعطیلی دائمی آن در همان جا مستقر بود.

سمیه رمضان ماهی

بخش هنری تبیان


منابع:

سواد طراحی/ استیون هلر، کارن پومری/ ترجمه رضا علیزاده، ذوالفقاری، میرهادی زاده

تاریخ طراحی/ فیلیپ بی.مگز/ ترجمه ناهید اعظم فراست، فتح اله نوری

سی قرن طراحی گرافیک/ جیمز کرایگ، بروس برتون/ ترجمه ملک محسن قادری