تبیان، دستیار زندگی
فساد به طور كلى، یا فساد فى الارض یك معنى بسیار وسیع دارد كه بزرگترین جنایات همچون جنایات فرعون و سایر جباران، و كارهاى كمتر از آن را و حتى گناهان همچون كم‏فروشى و تقلب در معامله را شامل مى‏شود، و البته با توجه به مفهوم وسیع فساد كه هر گونه خروج از حد اع
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

معنای " فساد " در قرآن


و آنها كه عهد الهى را پس از محكم كردن مى‏شكنند، و پیوندهایى را كه خدا دستور برقرارى آن را داده قطع مى‏كنند: و در روى زمین فساد مى‏نمایند، لعنت براى آنهاست و بدى (و مجازات) سراى آخرت!


گناه

فساد، در قرآن كریم در چه معانی به كار رفته است؟

وَالَّذِینَ یَنقُضُونَ عَهْدَ اللّهِ مِن بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیَقْطَعُونَ مَآ أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَیُفْسِدُونَ فِی الأَرْضِ أُوْلَئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ  : و كسانى كه پیمان خدا را (بر توحید و پذیرش دین) پس از استوار كردنش (با معجزات و دلایل،) مى‏شكنند و از آنچه خداوند دستور داده كه با آن پیوند شود مى‏برند و در روى زمین فساد مى‏كنند، آنهایند كه برایشان لعنت و عاقبت بد این سراى است.(سوره رعد  ، آیه 25)

در قسمتى از آیات مورد بحث، بخشى از صفات اصلى مفسدان و آنها كه عقل و اندیشه واقعى خود را از دست داده‏اند را بیان می کند و می فرماید :

و آنها كه عهد الهى را بعد از محكم كردن مى‏شكنند، و پیوندهایى را كه خدا فرمان به برقرارى آن داده، قطع مى‏كنند و در روى زمین افساد مى‏نمایند، لعنت و مجازات سراى دیگر از آنهاست (وَ الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ)

و در حقیقت تمام مفاسد عقیدتى و علمى آنها در سه جمله ، خلاصه شده است:

1- شكستن پیمان هاى الهى كه شامل پیمان هاى فطرى، پیمان هاى عقلى و پیمان هاى تشریعى مى‏شوند.

2- قطع رابطه‏ها: رابطه با خدا، رابطه با رهبران الهى، رابطه با خلق و رابطه با خویشتن

3- آخرین قسمت كه ثمره دو قسمت قبل است، فساد در روى زمین است.

فساد كه نقطه مقابل صلاح است، به هر گونه تخریب و ویرانگرى گفته مى‏شود و به گفته راغب در مفردات، الفساد خروج الشی‏ء عن الاعتدال قلیلا كان او كثیرا، و یضاده الصلاح، و یستعمل ذلك فى النفس و البدن و الاشیاء الخارجة عن الاستقامة: فساد هر گونه خارج شدن اشیا از حالت اعتدال است، كم باشد یا زیاد، و نقطه مقابل آن صلاح است و این در جان و بدن و اشیایى كه از حد اعتدال خارج مى‏شوند، تصور مى‏شود.

بنابر این تمام نابسامانی هایى كه در كارها ایجاد مى‏گردد، و همه افراط و تفریط ها در كل مسائل فردى و اجتماعى، مصداق فساد است. در قرآن مجید نیز در بسیارى از موارد فساد و صلاح در برابر یكدیگر قرار گرفته‏اند.

فساد به طور كلى، یا فساد فى الارض یک معنى بسیار وسیع دارد كه بزرگترین جنایات همچون جنایات فرعون و سایر جباران، و كارهاى كمتر از آن را و حتى گناهان همچون كم‏فروشى و تقلب در معامله را شامل مى‏شود، و البته با توجه به مفهوم وسیع فساد كه هر گونه خروج از حد اعتدال را شامل مى‏شود، این وسعت كاملا قابل درك است

در سوره شعراء آیه 152 مى‏خوانیم : الَّذِینَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ وَلَا یُصْلِحُونَ : آنان كه در زمین فساد مى‏كنند و (هرگز) به اصلاح نمى‏پردازند.

در سوره بقره آیه 220 مى‏فرماید: ... وَاللّهُ یَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ...

: ... و خداوند افسادگر را از اصلاح‏گر مى‏ شناسد ... .

و در سوره اعراف آیه 142 مى‏خوانیم: ... وَأَصْلِحْ وَلاَ تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ ... : و به اصلاح پرداز و از راه فسادانگیزان پیروى مكن .

در بعضى از موارد ایمان و عمل صالح را در برابر فساد قرار داده است،

أَمْ نَجْعَلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَالْمُفْسِدِینَ فِی الْأَرْضِ ... : آیا ما كسانى را كه ایمان آورده و عمل‏هاى شایسته انجام داده‏اند (در مقام پاداش) همانند فسادانگیزان در روى زمین قرار مى‏دهیم؟ ... . (سوره ص ،آیه 28)

از سوى دیگر در بسیارى از آیات قرآن، فساد با كلمه فى الارض، همراه شده كه نشان مى‏دهد، نظر به جنبه‏هاى اجتماعى مساله است. این تعبیر در بیست و چند مورد از قرآن به چشم مى‏خورد.

و از سوى سوم فساد و افساد در آیات مختلف قرآن مجید با گناهان دیگرى كه شاید غالباً جنبه مصداق دارد بیان شده كه بعضى از این گناهان فوق العاده بزرگ و بعضى از آن ها كوچكتر است ؛ مثلا : گاهى هم ردیف با جنگ با خدا و پیامبر آمده است مانند: إِنَّمَا جَزَاء الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الأَرْضِ فَسَادًا ... : جز این نیست كه كیفر كسانى كه با خدا و رسول او مى‏جنگند و در زمین به فساد و تبهكارى مى‏پویند ،... . (سوره مائده ، آیه 33)

و گاهى همردیف با هلاك كردن حرث و نسل (انسان ها و زراعت ها) بیان شده :

وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِی الأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیِهَا وَیُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ :و چون روى گرداند (و از نزد تو بیرون رود، یا چون سرپرست كارى شود) در زمین به راه افتد تا در آن فساد كند و كشت و نسل را نابود نماید.(سوره بقره ، آیه 205)

و زمانى در كنار قطع پیوندهایى كه خدا به آن فرمان داده است مانند

الَّذِینَ یَنقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَیُفْسِدُونَ فِی الأَرْضِ أُولَـئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ :همان‏هایى كه پیمان خدا را پس از محكم كردنش مى‏شكنند (با احكام خدا پس از ثبوت آن به نقل و عقل، مخالفت مى‏كنند) و آنچه را كه خدا فرمان داده وصل شود (مانند رابطه با ارحام و معصومان و دین) قطع مى‏كنند و در روى زمین به فساد مى‏پردازند، آنهایند كه زیانكارند. (سوره بقره ، آیه27)

قیامت

و گاه در كنار برترى جویى و سركشى قرار گرفته : تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِینَ لَا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا ... : آن خانه برتر و والاى آخرت را از آن كسانى قرار مى‏دهیم كه در روى زمین اراده برترى و تسلط (بر دیگران) و فساد و تباهى ندارند،... . (سوره قصص ، آیه 83)

گاه فرعون را مفسد مى‏شمارد، و به هنگام توبه كردن در حال غرق شدنش در نیل مى‏گوید: آلآنَ وَقَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ وَكُنتَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ : (به او گفته شد) الآن (كه وقت توبه گذشته)؟! در حالى كه پیش از این نافرمانى كردى و از تبهكاران بودى. (سوره یونس ، آیه 91)

و نیز این كلمه (فساد فى الارض) گاه در مورد سرقت به كار رفته، همان گونه كه در داستان برادران یوسف مى‏خوانیم كه پس از اتهامشان به سرقت گفتند:

قَالُواْ تَاللّهِ لَقَدْ عَلِمْتُم مَّا جِئْنَا لِنُفْسِدَ فِی الأَرْضِ وَمَا كُنَّا سَارِقِینَ : (برادران یوسف) گفتند: به خدا سوگند شما نیك مى‏دانید كه ما نیامده‏ایم در روى زمین تبهكارى كنیم و ما هرگز دزد نبوده‏ایم. (سوره یوسف ، آیه 73)

و گاه همردیف كم‏فروشى بیان شده همان گونه كه در داستان شعیب مى‏خوانیم: ... وَلاَ تَبْخَسُواْ النَّاسَ أَشْیَاءهُمْ وَلاَ تَعْثَوْاْ فِی الأَرْضِ مُفْسِدِینَ

: ... و از مردم كالاهایشان را (هنگام اداء حقوق در تمام سنجیدنى‏ها) كم مگذارید و تبهكارانه در روى زمین نپویید . (سوره هود- آیه 85)

و بالآخره گاهى به معنى به هم ریختن نظام عالم هستى و جهان آفرینش آمده است: لَوْ كَانَ فِیهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا ... : اگر در آسمان‏ها و زمین خدایان دیگرى غیر از اللَّه وجود داشت، بى‏شك هر دو (آسمان‏ها و زمین از نظر حدوث و بقا) فاسد مى‏شدند ،... . (سوره انبیاء ، آیه 22)

از مجموع این آیات كه در سوره‏هاى مختلف قرآن آمده به خوبى استفاده مى‏شود كه فساد به طور كلى، یا فساد فى الارض یک معنى بسیار وسیع دارد كه بزرگترین جنایات همچون جنایات فرعون و سایر جباران و كارهاى كمتر از آن ،حتى گناهان همچون كم‏فروشى و تقلب در معامله را شامل مى‏شود، و البته با توجه به مفهوم وسیع فساد كه هر گونه خروج از حد اعتدال را شامل مى‏شود، این وسعت كاملا قابل درك است.

تمام نابسامانی هایى كه در كارها ایجاد مى‏گردد، و همه افراط و تفریطها در كل مسائل فردى و اجتماعى، مصداق فساد است در قرآن مجید نیز در بسیارى از موارد فساد و صلاح در برابر یكدیگر قرار گرفته‏اند

با توجه به این كه مجازات ها باید با میزان جرم، مطابقت داشته باشد روشن مى‏شود كه هر گروهى از این مفسدان باید یك نوع مجازات شوند و مجازات همه یك نواخت نیست.

حتى در آیه 33 سوره مائده كه مفسد فى الارض با محارب با خدا و پیامبر همراه ذكر شده، چهار نوع، مجازات مى‏بینیم كه حتما حاكم شرع باید در هر مورد مجازاتى را كه با مقدار جنایت متناسب است برگزیند. (كشتن- بدار آویختن- قطع ایدى و ارجل- و تبعید)

فقهاى ما در بحث محارب و مفسد فى الارض شرائط و حدود این مجازات ها را در كتب فقهى مشروحاً بیان كرده‏اند .

و نیز براى ریشه كن كردن این گونه مفاسد، در هر مورد باید به وسیله‏اى متمسک شد، گاهى نخستین مرحله امر به معروف و نهى از منكر، یعنى نصیحت و اندرز و تذكرات، كافى است، ولى زمانى هم فرا مى‏رسد كه باید به آخرین درجه شدت عمل یعنى جنگ متوسل شد.

ضمنا تعبیر به فساد فى الارض ما را به یك واقعیت در زندگى اجتماعى انسانها رهنمون می کند و آن این كه مفاسد اجتماعى، معمولاً موضعى نخواهند بود و در یك منطقه نمى‏توان آنها را محصور ساخت، بلكه در سطح اجتماع و در روى زمین گسترش پیدا مى‏كنند و از یك گروه به گروه دیگر سرایت خواهد كرد.

این نكته نیز از آیات قرآن به خوبى استفاده مى‏شود كه یكى از اهداف بزرگ بعثت پیامبران ، پایان دادن به هر گونه فساد در ارض (به معنى وسیعش) بوده است آن چنان كه از قول شعیب ، پیامبر بزرگ الهى مى‏خوانیم: قَالَ یَا قَوْمِ أَرَأَیْتُمْ إِن كُنتُ عَلَىَ بَیِّنَةٍ مِّن رَّبِّی وَرَزَقَنِی مِنْهُ رِزْقًا حَسَنًا وَمَا أُرِیدُ أَنْ أُخَالِفَكُمْ إِلَى مَا أَنْهَاكُمْ عَنْهُ إِنْ أُرِیدُ إِلاَّ الإِصْلاَحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِیقِی إِلاَّ بِاللّهِ عَلَیْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَیْهِ أُنِیبُ : گفت: اى قوم من، مرا خبر دهید، اگر من از جانب پروردگار خود بر دلیلى روشن و معجزاتى (بر نبوت خویش) باشم و او از جانب خود مرا روزیى نیكو (نبوت و دینى جامع) داده باشد (آیا باز هم دعوت من باطل و سفاهتى است)؟ و من نمى‏خواهم خود بر خلاف كارى كه شما را از آن نهى مى‏كنم بروم، من تا آنجا كه بتوانم جز اصلاح (حال جامعه را) نمى‏خواهم، و توفیق من جز به یارى خدا نیست بر او توكل كردم و به سوى او بازمى‏گردم .(سوره هود- آیه 88)

بخش قرآن تبیان 


منبع: سایت پرسمان