اهمیت عقیده به رجعت
رجعت از ابعاد گوناگون اهمیت دارد. به دلیل آنکه در جایگاه مسائل عقیدتی قرار دارد، از اهمیت بالایی برخوردار است؛ زیرا نقش عقاید دینی، نقش مبنایی است به عبارت دیگر اصول و ریشه های دین، پشتوانه امور اخلاقی عملی و تضمینی برای رسیدن به اخلاق و عمل به احکام الهی است.
ائمه اطهار (علیهم السلام) نه تنها با سخنان خود اهمیت این مسائل را گوشزد میکردند، بلکه با اقدامات عملی خود نیز حساسیت این مسائل را آشکار میساختند. آن بزرگواران در کنار تشکیل حوزه های مختلف علمی و پرورش شاگردان خود را نیز با ایشان به بحث و مناظره فرا میخواندند. این امور گواهی دیگر بر اهمیّت پرداختن به مسائل کلامی است. امام صادق (علیهالسلام) درباره اهمیت پرداختن به بحثهای اعتقادی میفرماید: «با مخالفین شیعه مناظره کنید و برای آنها هدایتی را که نزد شماست و همچنین گمراهی و ضلالتی را که دارند، بیان کنید...»(1)
سفارشهای معصومین (علیهم السلام) از یک سو و رواج مباحث کلامی در میان مسلمانان از طرف دیگر موجب شد محققان فراوانی با ارائه بحثهای علمی و کتابهای ارزنده خود، مذهب شیعه را شکوفایی بخشند و این مذهب را در مقابل هجومهای اعتقادی و فکری، پاس دارند. علمایی مانند هشام بن حکم، مۆمن طاق و... همگی از متکلمین شیعه هستند که در این زمینه، بسیار تلاش کردهاند. هرچند امروزه با وجود فراگیر شدن نیازها، دیگر از تلاشهای جدّی خبری نیست و مسائل کلامی تحتالشعاع مسائل فقه و اصول قرار گرفته است و محققان شیعه کمتر به سراغ علم کلام میروند؛ اما اکنون در عصر ارتباطات، عقاید و کلام حساسیّت بیشتری دارد و حفظ آنها، تلاش و تواناییهای بیشتری میطلبد. در میان مسائل کلامی، «وقایع آخرالزّمان» اهمیت فراوانی دارد و در این میان مسئله «رجعت» به لحاظ باورهای اجتماعی و سیاسی مهمتر است. (2)
در قرآن داستان گروهی از بنی اسرائیل را ذکر کرده است که به فرمان الهی مردند و دوباره زنده شدند. و داستان عزیز را ذکر کرده است که او صد سال مرد و دوباره زنده شد؛ پس ای پسر کوّاء در زنده شدن مردگان بعد از مرگ و بازگشت آنها به دنیا قبل از برپایی قیامت تردید مکن؛ زیرا خدا بر هر چیزی قدرت و توانایی دارد
ابعاد اعتقاد به رجعت
ایمان به رجعت از مسائل مهم عقاید اسلامی است و شیعه به آن اعتقاد دارد. این مسئله از ابعاد گوناگونی اهمیت دارد که به آنها میپردازیم:
1. «رجعت» از عقایدی است که از ابتدای ظهور اسلام بر آن تأکید شده و پیامبر(صلی الله علیه و آله) آن را برای مردم بیان کرده است. روایت شده که: امام علی (علیهالسلام) در مسجد خوابیده بود، در این حال پیامبر (صلی الله علیه و آله) تشریف آوردند و با پای مبارک، امام علی (علیهالسلام) را حرکت داده، بیدار کردند. آن گاه فرمودند: ای جنبنده زمین برخیز. مردی از یاران حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) گفت: ای پیامبر خدا! ما نیز یکدیگر را به این نام بخوانیم؟ فرمود: نه، به خدا قسم، این لقب مخصوص علی (علیهالسلام) است؛ او همان جنبنده ای است که خدا در قرآن فرموده است: «هنگامی که عذاب بر آنها حتمی و قطعی شود، جنبندهای از زمین بیرون میآوریم که به آنها میگوید: مردم به نشانهها ایمان نمیآورند» آن گاه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: ای علی، خدا تو را در آخرالزمان به بهترین صورت بیرون آورد، در حالی که آهنی در دست داری و دشمنانت را با آن علامت میگذاری...(3 )
از امیرالمۆمنین (علیهالسلام) احادیثی در مورد «رجعت» نقل شده، که از سابقه این موضوع در اسلام حکایت دارد. امام باقر (علیهالسلام) نقل میکند که: امام علی (علیهالسلام) فرمود: «من قسمت کننده دوزخم... من صاحب رجعتها و دولتها و صاحب عصا و آهن داغ زنندهام، من آن جنبنده زمینم که با مردم سخن میگوید» (4)
2.اهتمام ائمه اطهار (علیهم السلام) به اثبات مسئله، اهمیت آن را روشن میسازد؛ به عبارت دیگر آن بزرگواران (علیهم السلام) نه تنها این مطلب را به طور مکرر متذکر شدهاند، بلکه به دلیل اهمیت آن، در موارد بسیاری نیز با استدلالهای منطقی، آن را اثبات کردهاند که میتوان نمونههایی از آن را نقل کرد:
در حدیثی «اصبغ بن نباته» نقل میکند: حضرت علی (علیهالسلام) به ابن کوّا فرمود: از هرچه که میخواهی سۆال کن. ابن کوّاء گفت: گروهی از یاران شما گمان میکنند که پس از مرگ دوباره زنده میشوند و قبل از برپایی قیامت به دنیا بازمی گردند.
امیر مۆمنان فرمود: بله شما در مقابل این سخن چه گفتی؟ گفت: هیچ کدام از سخنان آنها را نپذیرفتم و به آنها گفتم: به هیچ سخنی از سخنان شما اعتقاد ندارد. علی (علیهالسلام) فرمود: خداوند گروهی را به خاطر گناهانی که مرتکب شده بودند، به گرفتاریهایی مبتلا کرد و قبل از فرا رسیدن اجل و عمر حتمی که بر ایشان معین کرده بود، آنها را میراند و سپس آنها را زنده کرد و به دنیا بازگرداند تا از باقی مانده روزی خود استفاده کنند و پس از آن دوباره بمیرند.
چون سخن بر ابن کوّاء گران آمد و آن را نپذیرفت، امیرالمۆمنین (علیهالسلام) سخن را ادامه داد و برای اثبات مطلب فرمود: ابن کوّاء، میدانی که در قرآن آمده است: «حضرت موسی هفتاد نفر از مردان بنی اسرائیل را برای میقات ما انتخاب کرد...»( 5)
سپس حضرت موسی (علیهالسلام) با آن گروه رفت تا هنگام بازگشت به بنی اسرائیل، شهادت دهند که حضرت موسی با خدا سخن گفت؛ ولی چون آنان این واقعه را مشاهده کردند، باز منکر شدند و به موسی (علیهالسلام) گفتند: «به تو ایمان نمیآوریم مگر خدا را با چشم ببینیم» در این حال خداوند متعال آنها را عذاب کرد و همگی را به هلاکت رساند و بعد زنده کرد: «سپس بعد از مرگ شما را زنده کردیم» (6)
امام باقر (علیهالسلام) نقل میکند که: علی (علیهالسلام) فرمود: «من قسمت کننده دوزخم... من صاحب رجعتها و دولتها و صاحب عصا و آهن داغ زنندهام، من آن جنبنده زمینم که با مردم سخن میگوید»
و همچنین ای پسر کوّاء، خدا در قرآن داستان گروهی از بنی اسرائیل را ذکر کرده است که به فرمان الهی مردند و دوباره زنده شدند. (7) و داستان عزیز را ذکر کرده است که او صد سال مرد و دوباره زنده شد؛ پس ای پسر کوّاء در زنده شدن مردگان بعد از مرگ و بازگشت آنها به دنیا قبل از برپایی قیامت تردید مکن؛ زیرا خدا بر هر چیزی قدرت و توانایی دارد. (8)
3.آیات فراوانی از قرآن در مورد اثبات «رجعت» و ابعاد آن نازل شده است که از دلایل اهمیت این مسئله به حساب میآید. شیخ حرّ عاملی، به دلیل کثرت آیات قرآن در مورد «رجعت» اولین کتابی را که هنگام بیان منابع و مصادر آن نام میبرد، قرآن کریم است. (9)
4.دلیل دیگری که اهمیت این موضوع را نشان میدهد، فراوانی احادیثی است که از معصومین (علیهمالسلام) رسیده است. تعداد احادیث «رجعت» به اندازه ای است که علمای شیعه در آن ادعای تواتر کردهاند. چنان که علاّمه مجلسی در این زمینه مینویسد:
«چگونه کسی که به ائمه اطهار علیهم السلام ایمان دارد، درباره »رجعت که در بیش از 200 روایت صریح مطرح شده است شک میکند؟...
اگر احادیث «رجعت» متواتر نباشد، پس در چه چیزی میتوان ادعای تواتر کرد، در حالی که تمام شیعه، روایات در رجعت را نقل کردهاند (10)
5.توجه اکثر علماء از هر فن و علمی به این مسئله، شاهد دیگری بر اهمیّت آن است. متکلّمان، عرفا، فلاسفه، فقها، محدّثین، تاریخ دانان و اهل رجال در آثار خود مانند: خلاصه علاّمه، رجال نجاشی، ابن داوود، فهرست شیخ، رجال استرآبادی و... و مفسران در تفاسیر خود و حتّی لغت شناسان، درباره این مسئله اظهارنظر کردهاند.
6.اهمیت دیگر مسئله رجعت، از جهت وابستگی آن به ظهور حضرت مهدی (علیهالسلام) است؛ زیرا ظهور منجی، مسئله ای حیاتی و جهانی است که شیعه و سنی و حتی بسیاری از غیر مسلمانان به آن اعتراف دارند. (11)
پی نوشت:
1. مناظرات، شیخ مفید، ص 488.
2. رجعت، بازگشت بزرگ در هنگام ظهور، ص 24ـ23.
3. بحارالأنوار، ج 53، ص 52.
4. رجعت، بازگشت بزرگ در هنگام ظهور، ص 25؛ به نقل از الایقا1 ص 367.
5. اعراف، آیه 155.
6. بقره، آیه 55ـ5.
7. بقره، آیه 243.
8. بحار، ج 53، ص 72.
9. ر. ک: الایقا1 ص 27.
10. بحارالأنوار، ج 53، ص 123ـ122.
11. رجعت بازگشت بزرگ در هنگام ظهور، ص 33ـ32 (خلاصه).
بخش اعتقادات شیعه تبیان
منبع: سایت راسخون