تبیان، دستیار زندگی
نمایش قرارداد با مرگ استحاله جامعه‌ی طبقاتی و همچنان پای‌بندِ مناسباتِ نظام‌های مبتنی بر اشرافیتِ در قلبِ اروپای پرافاده را به زیباترین شكل ممكن دست انداخته و به نحوی باورنكردنی مسخره و تحقیر می‌كند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ملاقات با مرگ سالخورده

یادداشتی بر نمایش "قرارداد با مرگ"


"اسلاومیر مروژك" استعداد غریبی در مچل كردن‌ِ خود شیفته‌‌ها و ادا اطوارهایشان دارد. این نویسنده شهیر لهستانی و اكنون دیگر جهانی در نمایش "قرارداد با مرگ" استحاله جامعه‌ی طبقاتی و همچنان پای‌بندِ مناسباتِ نظام‌های مبتنی بر اشرافیتِ در قلبِ اروپای پرافاده را به زیباترین شكل ممكن دست انداخته و به نحوی باورنكردنی مسخره و تحقیر می‌كند.

قرارداد با مرگ

تنازع و دست‌ و پازدن‌ِ فلاكت‌بارِ نژادپرستان مدرن و اسنوب‌های پُر بَزَك، دستمایه غالبِ آثار نمایشی‌ی اوست. قبل از آن‌كه اهمیت جان‌مایه‌ی اثر او مد نظر باشد چگونگی و شكل بیانی‌اش مهم و اثرگذار است. مروژك این یكی را بسیار خوب می‌گوید. چرا؟ چون قصه‌ی پایه در نمایش قرارداد با مرگ تا كنون به اشكال مختلف در اقصی نقاط عالم توسط هنرمندان مورد استفاده قرار گرفته است.

حتی فیلمی فوق‌العاده دردمند، نفس‌گیر و دیدنی اتفاقاً با عنوان "قرارداد با آدم‌كش" با مضمونی نزدیك به این توسط كارگردان شهیر اسكاندیناویایی " كی كوریسماكی" سال 1990 در انگلستان ساخته شد و چند سال بعد خیلی محدود در تهران نیز به نمایش درآمد. ولی نحوه‌ی بهره‌برداری مروژك از این مضمون در نمایش قرارداد با مرگ فوق‌العاده جذاب و پر كشش است.

بخصوص كه هنرمندی دانا و فرهیخته مثل داریوش مۆدبیان آن‌را ترجمه، كارگردانی و بازی كرده باشد. كسی كه طنز از نوع گروتسكِ مروژكی را نیك می‌شناسد و در زمره استادان‌ِ مسلم ارائه‌ی آن است.

حالا قصه چیست؟ قضیه از این قرار است: با یك نویسنده‌ی مفلوك ولی مغرور هالیودی نویس آشنا می‌شویم. به زعم پدرخوانده‌های سینما كاركرد و دوره او تمام شده است. نویسنده كل دارایی‌اش را یك كاسه كرده و به قصد اقامت دائمی در هتلی مجلل و قدیمی در برن سوئیس رحل اقامت افكنده است. با عنایت به تنهایی و عارضه‌ی قلبی تصور خودش اقامتی حداكثر دو سه ساله بوده است. اما عمرش بیش از آن‌چه می‌اندیشیده به درازا كشیده شده است. حالا پس از پانزده سال كفگیر مالی این مۆمن به جایگاه طبقاتی انسان‌ها به ته دیگ خورده و لاجرم قصد استقبال از مرگ را دارد.

در مجموع "قرارداد با مرگ" اثری بی‌ادعا و شریف است. بی‌نهایت روان و اثرگذار است. آموختنی زیاد دارد. عمیق است. دیدنی است. می‌خنداند ولی دردناك است. حتم باید سنخیتی میان این هنرمندی فكور از ایران و نمایشنامه نویسی تأثیرگذاز از لهستان وجود داشته باشد كه سال‌ها آثار او و نویسندگان همطراز او توسط داریوش مۆدبیان به فارسی برگردانده شد تا هنر نمایش ما از آن‌ها بهره ببرد

همنشین‌ِ هرشبه‌اش، میهماندار نوبت شبِ هتل كه بعدها معلوم می‌شود خبرچینی چندجانبه بوده توسط مافیای ثروت و قدرت به قتل رسیده است. نویسنده ناامید در نشستی با جانشین او كه از مهاجران اروپای شرقی است وارد مذاكره و عقد قرارداد می‌شود. قرار می‌شود در ازای دریافتِ باقیمانده دارایی‌اش او را به شكلی مخملی كه نفهمد و درد نكشد به ملكوتِ اعلی روانه كند. اما در ادامه با حضور دلالان بین‌المللی اسلحه و شیوخ عرب؛ تحت لوای برگزاری كنفرانس خلع سلاح جهانی روند داستان شكل دیگری به خود می‌گیرد و... و حالا فكر كنید این نمایش در قامت یك نمایش ناب به زیبایی هرچه تمام‌تر و با مدیریت هنری‌ی طراح برجسته و قدیمی تلویزیون سركارخانم رحیمه صباحی در تهران در حال اجراست.

داریوش مۆدبیان این مردِ صبورِ بی‌هیاهو با پیشینه‌ی نزدیك به پنج دهه فعالیت حرفه‌ای از سال‌های پیش جایگاه ممتاز و منحصر به فرد خود را در زمینه طراحی و نگارش برنامه‌ها تلوزیونی، ترجمه و كارگردانی طنز فاخر پیدا كرده و كماكان بدون حاشیه ادامه می‌دهد. تجربیات او در خلق مجموعه‌ها، برنامه‌های نمایشی، میان‌پرده‌ها و تله‌تئاترهای درخشان تلوزیونی از محله بروبیا تا محله بهداشت، از سوزنبانان تا باجناق‌ها، از مجموعه خنده پردازان تا آثار تولیدی‌ی مشترك با دیگران، هم فراموش نشدنی و هم تكرارناپذیر است.

قرارداد با مرگ

همین كه داریوش مۆدبیان به عناوین مختلف در كسوت استاد، پژوهشگر، مترجم، كارشناس، كارگردان و بازیگر هرگز از منش و روش خود عدول نكرده و با وجود مشكلاتِ عدیده و به شدت تحقیركننده هنوز پابرجا و سمج بدین زیبایی بر صحنه می‌درخشد جای سپاس از او و گروهش دارد. ضمناً نباید غافل بود از انتخاب هوشمندانه كورش سلیمانی كه به عنوان بازیگری جوان در مقابل او، هم نقش محوله را خوب درك كرده و هم با هدایت كارگردان به شیواترین شكل ارائه كرده است.

در مجموع "قرارداد با مرگ" اثری بی‌ادعا و شریف است. بی‌نهایت روان و اثرگذار است. آموختنی زیاد دارد. عمیق است. دیدنی است. می‌خنداند ولی دردناك است. حتم باید سنخیتی میان این هنرمندی فكور از ایران و نمایشنامه نویسی تأثیرگذاز از لهستان وجود داشته باشد كه سال‌ها آثار او و نویسندگان همطراز او توسط داریوش مۆدبیان به فارسی برگردانده شد تا هنر نمایش ما از آن‌ها بهره ببرد. لابد از همه لحاظ شباهت‌های هست.

حضور مۆدبیان بر صحنه حضوری مۆمنانه، نجیب و محترم است، قدر بدانیم.

این اثر قابل تحسین تنها با حمایت تماشاگران، هرشب ساعت 21 در تالار استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر بر صحنه است.

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع: بانی فیلم