آغازی بر یک پایان
سالروز سقوط فاو
در فروردین 1367، زمانی که ایران در آستانه برگزاری انتخابات دوره سوم مجلس شورای اسلامی بود و فرارسیدن ماه مبارک رمضان را در پیش داشت، نیروهای خودی پس از انجام عملیات والفجر 10 در زمستان 1366، به شهرهای خود بازگشته بودند، ارتش عراق در ساعت 5 بامداد روز 28 فروردین 1367، آتش سنگین در سراسر خطوط و عقبه یگانهای خودی در فاو به اجراگذاشت، حمله شیمیایی را به صورت گسترده آغاز کرد و به به منطقه استراتژیک فاو هجوم برد. عراق برای حمله به فاو، 26 ماه زیرسازیهای لازم را به عمل آورده و ضمن انجام تلاشهای گسترده، در انتظار فرصتی مناسب برای حمله به نقطه مهم بود.
در جبهه خودی، با وجود آمادگی نیروها، سلاحها و ادوات موجود در خط، بر اثر حجم گسترده آتش دشمن، منهدم شد و بر اثر حملات شیمیایی نیز نیروهای مسئول و خدمه یگانهای ادوات، ضد زره و توپخانه، زخمی و شهید شدند و امکان پشتیبانی آتش از نیروهای درگیر در خط، در همان آغاز عملیات از میان رفت. سرانجام علی رغم فداکاری و جانبازی فراوان رزمندگان اسلام، شهر مهم فاو در عرض 36 ساعت به دست نیروهای عراقی افتاد و منطقه فاو پس از دو سال و سه ماه، به طور کامل از قوای ایرانی تخلیه شد. برتری کمّی فوقالعاده عراق از نظر نیرو و تجهیزات، نیروهای خودی در منطقه حضور کافی نداشتند، دشمن برای بازپسگیری فاو برنامهریزی دقیق و دراز مدتی اندیشیده بود، با کمک ماهوارههای اطلاعاتی آمریکا و منافقین و... اطلاعات بسیار دقیق از مواضع استقرار نیروهای ایران در فاو جمع آوری کرده بود که از جمله علل اصلی سقوط فاو به شمار میروند.
اولین حملات گسترده شیمیایی رژیم عراق در اسفندماه 1362 در منطقه عملیاتی خیبر و جزیره مجنون با استفاده از گاز خردل و عوامل اعصاب انجام شد. پس از آن در اسفند 1363 در منطقه عملیاتی بدر حملات وسیع شیمیایی دشمن منجر به تلفات وسیع رزمندگان ایرانی گردید. در عملیاتهای والفجر 8 در سال 1364 (فاو)، کربلای 4 و 5 در زمستان 1365 (شلمچه– آبادان)، کردستان عراقی (بهار 1366) و نیز در جریان بازپسگیری فاو در فروردین1367 منطقه را مورد هجوم بمب های شیمیایی قرار داد، رژیم بعث در جریان حملات پایانی جنگ، خرداد و تیرماه 1367 (جبههای میانی و جنوبی) حملات وسیع شیمیایی انجام داد.
صدام حسین، رئیس رژیم عراق پس از بازپس گیری فاو در فروردین 67 گفت: "بعد از تصرف محمره(خرمشهر) توسط ایران ما فقط یک تیپ داشتیم که برای حفاظت بغداد گماردیم." رژیم عراق در پی شرایط حادی که بر او عارض شده بود و به دلیل ضعفهای موجود، تحت لوای صلحطلبی دست به عقبنشینی از بقیه نقاط مرزی زد و در نقاطی موضع گرفت که توسط موانع طبیعی محافظت میشد تا بدین نحو کمبود نیروی خود را جبران کند.
ورود به خاک عراق و ورقی که برگشت
عملیات فتح فاو یکی از ماهرانهترین عملیات دوران جنگ بود. عملیاتی که نیروهای ایرانی توانستند با فریب دشمن مواضع آن را یکی پس از دیگری مورد حمله قرار داده و فتح کنند. عملیات فتح فاو ضربه سختی به رژیم صدام حسین و شوکی ناگهانی برای حامیان او به شمار میآمد و تا چند روز بعد برایشان قابل باور نبود. هاشمی رفسنجانی فردای فتح فاو در خاطرات خود مینویسد: «گزارشهای روی تلکسها را به طور کامل خواندم. هنوز در دنیا، باور به موفقیت عملیات نیست؛ گرچه تا حدودی معلوم است.» او چند روز بعد مینویسد:«بعد از نماز صبح، تلکسها را خواندم. دنیا ناچار به پیروزی ما در جنگ اعتراف میکنند، اما در هدف و آثار این پیروزی و خود آن به بحث میپردازند.»
پر بیراه نگفتهایم اگر بگوییم با فتح فاو ورق جنگ به سود ایران برگشت. بسیاری از کشورها که در راه دفاع ایران سنگاندازی میکردند در روزهای بعد از این عملیات برای کمک در جنگ و ارسال سلاح به ایران اعلام آمادگی کردند. در خاطرات هاشمی آمده است که «آقای محسن کنگرلو آمد و اطلاع داد امریکا حاضر شده به جای موشکهای هاگ نامقبول گذشته، موشک تاو بدهد. فردا میرسد. نخستوزیر هم گفت روسها موافقت کردهاند، موشکهای زمین به زمین از کره شمالی بگیریم.»
سفر مک فارلین فرستاده ویژه رییسجمهوری امریکا به ایران در بهار 1365 از جمله مواردی است که به عنوان تبعات پیروزی در فاو از آن یاد میشود. محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه پاسداران در این باره میگوید: «خرداد ماه بود که مک فارلین به ایران آمد و و اولین پیشنهاد معامله آمریکا با ایران شکل گرفت. فاو برای آمریکا آنقدر تکاندهنده بود که این احتمال را میداد که ایران صدام را شکست بدهد و بر خلیج فارس مسلط شود. پیروزی در فاو آنها را به این نتیجه رساند که در فکر معامله با ایران باشند. آنها فکر میکردند با دادن چند کیک و کتاب انجیل و چند تاو دل ما را به دست میآورند، اما آنها موفق نشدند و برگشتند.»
پایان یا ادامه جنگ
ناگفته پیداست که وقتی عملیاتی برای پایان جنگ طراحی میشود نخستین پرسش پس از پیروزی در آن پیرامون چگونگی پایان جنگ است، اما آنچنان که از گفتههای مسئولان پیداست بیش از «پایان جنگ» آنچه مدنظر است چگونگی «ادامه جنگ» است.
در جلسهای با امام که در آن چهار طرحواره مورد بررسی قرار گرفت: «1- ادامه جنگ تا سقوط حزب بعث عراق و تشکیل حکومت مردمی، 2- پذیرش سقوط صدام با حفظ بعث و گرفتن خسارات، 3- پذیرش سقوط صدام با آمدن حکومت غیربعثی با خسارات، 4 - پذیرش خسارت با حفظ صدام که در این فرض هم احتمالاً به سقوط صدام خواهد انجامید.» از این طرحواره، آخری به خاطر مخالفت امام حذف میشود و بحثها درباره دیگر گزینهها انجام میشود.
حدود یک ماه از آغاز عملیات والفجر 8 میگذشت که مسئولان نظام بار دیگر گردهم آمدند تا درباره آینده جنگ گفتوگو شود. 4 فرض در این جلسه که با حضور امام برگزار شد مطرح بود: «1- پذیرش آتشبس به شرط محاکمه صدام و خسارات، 2- ادامه جنگ تا سقوط صدام، 3- انجام یک حمله موثر دیگر و ]پایان دادن به جنگ[ پس از به دست آوردن موضع سرنوشتساز، 4- اقدام به رکود جنگ و حرکت سیاسی برای سقوط بعث عراق. پیشفرض سوم تقریباً پذیرفته شد. گرچه عملاً هم غیر از این نمیشود کرد. افکار عمومی و رزمندگان همین را میخواهند.»
همان طور که نوشته ها و اخبار و گزارشهای آن روزها نشان میدهد اکثر افکار عمومی و رزمندگان همپای مسئولان وقت و راهبران جنگ خواستار ادامه جنگ بودند و «جنگ جنگ تا پیروزی» شعاری بود که آن روزها هواداران بسیاری داشت. پس از فتح فاو، نگرانی از تغییر موازنه به سود ایران و درهم شکسته شدن چارچوب جنگ بدون برنده، موجب افزایش فشار به ایران شد و در پی آن با انجام عملیات کربلای 5 از سوی ایران، بسیاری از حامیان صدام به سمت ایده پایان جنگ و صدور قطعنامهای برای این منظور سوق پیدا کردند که حاصل آن قطعنامه 598 شد و این یعنی فتح فاو به تمامی اهدافش رسید.
در این نقطه اختلافی نیست که عملیات فاو تا همیشه در تاریخ جنگ ایران و عراق به عنوان نقطه عطفی مهم مطرح خواهد بود؛ واقعهای که میتوان از آن با عنوان آغازی بر پایان جنگ یاد کرد.
فرآوری: سامیه امینی
بخش فرهنگ پایداری تبیان
منبع: خبرگزاری تسنیم، سایت تاریخ ایرانی