تبیان، دستیار زندگی
چهار سال قبل در چنین روزهایی تقریبا مشخص بود که چه کسانی برای انتخابات ریاست جمهوری کاندیدای قطعی خواهند بود؛ شاید به این دلیل که آن زمان معلوم بود کاندیدای اصلی بخش عمده ای از جریان اصولگرا چه کسی است: محمود احمدی نژاد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : حسین هرمزی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چه کسی از آستین دولت بیرون خواهد آمد؟


چهار سال قبل در چنین روزهایی تقریبا مشخص بود که چه کسانی برای انتخابات ریاست جمهوری کاندیدای قطعی خواهند بود؛ شاید به این دلیل که آن زمان معلوم بود کاندیدای اصلی بخش عمده ای از جریان اصولگرا چه کسی است: محمود احمدی نژاد.

کاندیداهای دولت در انتخابات

هرچند در انتخابات ریاست جمهوری سال 88 بخشی از اصولگرایان از محسن رضایی و بخشی هم حتی از میرحسین موسوی حمایت کردند، اما بخش زیادی هم پشت سر احمدی نژاد ایستادند؛ برخی به این دلیل که همچنان احمدی نژاد را جزئی از اصولگرایان می دانستند، برخی به این خاطر که فکر می کردند حضور تک دوره ای کاندیدای اصولگرایان شکستی برای آنها محسوب می شود پس باید در دوم نیز از او حمایت کنند و برخی دیگر هم شاید نمی دانستند که احمدی نژاد در چهار سال دوم چقدر جلوی آنها خواهد ایستاد.

اما امروز اوضاع متفاوت از سال 88 است؛ اصولگرایان با تشتت مواجه اند، اصلاح طلبان هنوز تکلیف خود را روشن نکرده اند و حامیان احمدی نژاد و کاندیدای آنها طیفی جدا از اصولگرایان تعریف و تقسیم می شوند.

همانطور که از چند سال قبل انتظار می رفت، کاندیدای اصلی دولتی ها، اسفندیار رحیم مشایی است؛ کسی که حاشیه هایش کمتر از محمود احمدی نژاد نیست.

از چند ماه قبل حرف و حدیث هایی مبنی بر اعلام حضور قریب الوقوع مشایی در رقابتهای انتخاباتی شنیده می شد. حرف و حدیث ها زمانی قوت گرفت که مشایی پس از چندین ماه و چه بسا پس از چند سال، بالاخره از چند روز قبل از سفر احمدی نژاد به مصر در مقابل دوربین ها حاضر شد.

برخلاف غیبت چندساله مشایی و فرار معنادارش از دید عموم، حضورش در برابر دوربین ها بسیار پررنگ بود بطوریکه از آن زمان تاکنون کمتر عکسی از برنامه های احمدی نژاد می توان دید که اسفندیارش کنارش نباشد.

کم کم بحث شعار زنده باد بهار به عنوان شعار تبلیغاتی دولتی ها مطرح شد و مشایی ضمن استفاده از این شعار، به خبرنگاران گفت که پس از عید نوروز نشست خبری خواهد گذاشت. کم کم حمایت های احمدی نژاد از مشایی و تعریف و تمجیدهایش از او پررنگ شد و کم کم دولتی ها و بخصوص شخص احمدی نژاد نشان دادند که تعارفی بر سر آمدن مشایی ندارند.

حالا حتی دولت قصد دارد در استادیوم آزادی برنامه ای تبلیغاتی برگزار و از «مشایی کاندیدا» در آن برنامه رونمایی کند؛ ادعایی که البته دولت تکذیب می کند و می گوید این مراسم تبلیغاتی نیست.

یكی از این دلایل می‌تواند موضع گیری‌های اتمام حجت گونه شورای نگهبان، پیش از بررسی صلاحیت ها باشد. آیت الله كعبی گفته است كه سران و كاندیداهای جریان انحرافی «قطعا» رد صلاحیت خواهند شد. آیت الله مومن از اعضای فقهای شورای نگهبان نیز چند روز قبل گفت كه اگر بوی انحراف هم از كسی شنیده شود رد صلاحیت خواهد شد و شورای نگهبان با كسی تعارف ندارد

مدتی هم هست كه شعرها و شعارها و عكس هایی در اینترنت پخش شده كه هدف تمام آنها حمایت از مشایی است.

دولت همچنان زیر بار نمی رود و هربار كه حرف انتخابات پیش می آید، احمدی‌نژاد می گوید به انتخابات كاری ندارد و فقط می خواهد پرشور برگزار شود، اما رفتار آقایان حكایت از كار تبلیغاتی وسیع دارد و این یعنی باز هم حرف و عمل احمدی‌نژاد و اطرفیانش یكی نیست.

شواهد اثبات می كند كه مشایی می آید و اگر نیامد، یا استراتژی احمدی‌نژادی‌ها بوده یا دلایل انتخاباتی دیگری داشته است.

یكی از این دلایل می‌تواند موضع گیری‌های اتمام حجت گونه شورای نگهبان، پیش از بررسی صلاحیت ها باشد. آیت الله كعبی گفته است كه سران و كاندیداهای جریان انحرافی «قطعا» رد صلاحیت خواهند شد. آیت الله مومن از اعضای فقهای شورای نگهبان نیز چند روز قبل گفت كه اگر بوی انحراف هم از كسی شنیده شود رد صلاحیت خواهد شد و شورای نگهبان با كسی تعارف ندارد.

انتخابات

با این شرایط احمدی‌نژاد چند راه پیش روی خود دارد؛ اول اینكه بر سر كاندیداتوری مشایی پافشاری كنند و در صورت ردصلاحیت شدن او، از راهكارهای خاص خود چانه‌زنی‌های لازم را انجام دهند و دوم اینكه برای جلوگیری از جنجال‌های احتمالی و متهم نشدن به ایستادگی در برابر شورای نگهبان، فرد دیگری را جایگزین مشایی كند و از پتانسیل‌های احتمالی مشایی برای جذب آرای آن فرد بهره ببرد.

راه بعدی پیش پای احمدی‌نژاد، ثبت‌نام چند گزینه متحمل دولت نظیر نیكزاد، بقایی، احمدزاده، رحیمی، ثمره هاشمی یا الهام به همراه مشایی است تا هر كدام ردصلاحیت شدند، به ترتیب اولویت، سراغ گزینه بعدی بروند و راه چهارم، كنار آمدن احمدی‌نژاد با طیف‌هایی از اصولگرایان و در نتیجه اجماع بر سر كاندیدایی است كه نه به اندازه مشایی ولی لااقل تا حدودی مورد وثوق او باشد.

البته با شناختی كه طی این هشت سال بخصوص چهار سال اخیر از احمدی‌نژاد به دست آمده و نیز با توجه به اختلافات عمیقش با بخش‌هایی از اصولگرایان، به نظر نمی‌رسد راه‌های سازش‌كارانه چندان در دستور كار او باشد.

اصولگرایان تاكید می‌كنند كه احمدی‌نژاد بدون حمایت آنها نمی‌توانست رییس‌جمهور شود و احمدی‌نژاد اصرار دارد كه بدون اصولگرایان هم می‌تواند قوه مجریه را در دست داشته باشد؛ چه به نام خودش و چه به نام مشایی. حالا انتخابات 92 میدانی است برای اینكه هر كدام از طرفین ادعای خود را اثبات كنند.

برخلاف غیبت چندساله مشایی و فرار معنادارش از دید عموم، حضورش در برابر دوربین ها بسیار پررنگ بود بطوریکه از آن زمان تاکنون کمتر عکسی از برنامه های احمدی نژاد می توان دید که اسفندیارش کنارش نباشد

"اسفندیار رحیم‌مشایی قصد دارد كاندیدا شود". سخت است در صحت این گزاره شك كرد، مگر اینكه اتفاقی پیش‌بینی نشده در این روزها به وقوع بپیوندد. حتی این گزاره را پیش از عید روزنامه خورشید كه به واسطه قرار داشتن در زیرمجموعه سازمان تامین اجتماعی ـ یعنی سازمان تابعه سعید مرتضوی ـ ارادت تمام قدی به احمدی‌نژاد دارد، با این تیتر كنایه‌آمیز كه "اسفند یارتان بهار می‌آید" اعلام كرده بود.

چه بسا احمدی‌نژاد از تجربیات سعید مرتضوی در مجموعه‌های امنیتی، قضایی و اقتصادی نیز برای انتخابات بهره ببرد؛ تجربیاتی كه البته چندان سابقه روشنی برای مرتضوی به جای نگذاشته است ولی ممكن است برای احمدی‌نژاد همچنان كارآیی داشته باشد.

از نظر احمدی‌نژادی‌ها، بهترین گزینه برای ماندن در قدرت، اجرای مدل "پوتین ـ مدودوف" البته به صورت ایرانیزه شده آن یعنی "احمدی‌نژاد ـ مشایی" است اما آیا گزینه اول احمدی‌نژاد، گزینه آخر او نیز خواهد بود و آیا این طیف می‌تواند از زیر بار هزینه‌های جریانی موسوم به جریان انحرافی سالم بیرون بیاید؟

حسین آشنا

بخش سیاست تبیان