تبیان، دستیار زندگی
حضرت باقر(علیه السلام)در قول خدا: «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولى الامر منکم» فرمود: این آیه درباره على(علیه السلام)و سایر ائمه نازل شده. خدا آنان را به منزله پیمبران قرار داده الا اینکه چیزى را حلال و حرام نمى کنند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فرق امام و پیامبر چیست؟

اهل بیت

امام على علیه السلام فرمود: خدا پیغمبرش را در زمان انقطاع پیامبران و اختلاف مردم فرستاد، به وسیله او رسالت تمام شد و وحى خاتمه یافت.

حضرت على علیه السلام فرمود: پدر و مادرم به فدایت یا رسول الله! بواسطه مرگ تو چیزى قطع شد که بواسطه مرگ دیگران قطع نشده بود، زیرا به مرگ تو نبوت و پیمبرى و اخبار آسمانى منقطع گشت.

گرچه در روایات فراوان الهام و ارتباط با جهان غیب براى امامان اثبات شده لیکن در خود همان احادیث فرقهایى براى امام و پیغمبر بیان شده است:

فرق اول: از اخبار استفاده مى شود که امام تشریع کننده نیست. احکام و قوانین شریعت و حلال و حرام به او وحى نمى شود. بلکه احکام و قوانین دین بطور کامل بر پیغمبر اکرم نازل شده و آن حضرت هم بعض آنها را که لازم بوده در اختیار مسلمانان قرار داده امّا همه آنها را بطور کلى تعلیم على بن ابى طالب(علیه السلام) نمود. حضرت على هم تمامى آنها را کتبى و شفاهى در اختیار امام بعد از خودش قرار داد. و به همین کیفیت از هر امامى به امام دیگر انتقال یافت تا کنون که در اختیار امام دوازدهم مى باشد.

بنابراین، امامان اگر احکام حلال و حرام را مى گفتند به نحو استقلال نبود بلکه در این موارد تابع و پیرو رسول اکرم بودند، مسائلى را بیان مى کردند که به عنوان ارث به آنان رسیده بود، یا از قرآن استفاده مى شد. لذا مى فرمودند: ما گنجینه علوم نبوت هستیم، ما وارث علوم پیغمبر هستیم، علوم پیغمبر در کتاب یا کتابهایى نوشته شده و در اختیار ما قرار گرفته است. ما از شأن نزول آیات و تفسیر و تأویل قرآن و ناسخ و منسوخ و عام و خاص آیات کاملا اطلاع داریم. و مى فرمودند: احادیث ما احادیث پدرانمان و احادیث پدران ما احادیث رسول خدا است. و مى فرمودند: ما اگر از پیش خودمان فتوا بدهیم از هلاک شدگان خواهیم بود، مطالبى را که مى گوییم از رسول خدا به ما ارث رسیده است.

فرق دوم: از احادیث استفاده مى شود که گر چه بر امام نیز الهام مى شود و با عالم غیب ارتباط دارد لیکن این وحى و الهام با وحى انبیا فرق دارد، پیغمبر رسما با عالم غیب تماس مى گیرد و فرشته وحى را مشاهده مى نماید و ملکوت جهان هستى را رۆیت مى کند لیکن ارتباط امام به چنین مرتبه نیست.

هر چه به امام افاضه مى شود از طریق پپمبر است. حتى مطالب تازه‏اى که بر امام القا مى شود، اولا بر پیغمبر عرضه مى گردد، سپس بر امام بعد از او، تا نوبت به امام حاضر برسد. بدین طریق امام کسب فیض مى کند

امام فرشته را مشاهده نمى کند، بلکه مطالب در دلش القا مى شود، یا صداى فرشته وحى به گوشش مى رسد، و بدینوسیله حقائق و واقعیات را درک مى کند. وحى امام نظیر وحى همنشین حضرت سلیمان و رفیق حضرت موسى و ذوالقرنین و مادر حضرت موسى بود.

فرق سوم: پیمبران مستقیما با جهان غیب تماس مى گرفتند و حقائق را دریافت مى نمودند، و در این باره، به تأیید و راهنمایى دیگران نیازى نداشتند، لیکن ائمه اطهار به تأییدات و تقویت و راهنمایى پیمبر احتیاج داشتند. تأییدات معنوى و اشارات مرموز پیمبر بود که قلب امام را تابناک و براى افاضات و اشراقات پروردگار جهان آماده مى کرد، و هزاران در علم را بر رویش مى گشود. پیمبر بود که سرچشمه علوم را به امام نشان مى داد و چشم بصیرتش را روشن مى نمود تا در هنگام احتیاج بدانجا مراجعه کند و کسب فیض نماید.

هر چه به امام افاضه مى شود از طریق پپمبر است. حتى مطالب تازه‏اى که بر امام القا مى شود، اولا بر پیغمبر عرضه مى گردد، سپس بر امام بعد از او، تا نوبت به امام حاضر برسد. بدین طریق امام کسب فیض مى کند

شاهد سخن: مى توانید مطالب مذکور را از احادیث گذشته استفاده نمایید لیکن از باب نمونه به احادیث زیر توجه فرمایید

حضرت صادق(علیه السلام) فرمود: ما فقط مى توانیم احکام حلال و حرام را براى شما بیان کنیم اما پیغمبر نیستیم.

ولادت امام صادق(ع)

ـ حارث بن مغیره مى گوید حضرت باقر(علیه السلام) فرمود: على(علیه السلام) محدّث بود. من عرض کردم: مى گویى : على پیغمبر بود؟ حضرت دست مبارکش را حرکت داد و فرمود: على مانند همنشین حضرت سلیمان و همنشین حضرت موسى و مانند ذوالقرنین بود. آیا نشنیدى که پیغمبر فرمود: در بین شما هم مانند او هست.

- دیلمى مى گوید به حضرت صادق(علیه السلام) عرض کردم: فدایت شوم بارها از شما شنیدم که مى فرمودید:اگر بر علم ما اضافه نشود تمام مى شود؟ فرمود: اما حلال و حرام پس همه را خدا به پیمبر نازل کرده، و در مورد حلال و حرام بر علم امام چیزى اضافه نمى شود. گفتم: پس افزایش علم شما در کجاست؟ فرمود: در سایر چیزها، غیر از حلال و حرام‏.

ـ عبد الله بن عجلان روایت کرده که حضرت باقر(علیه السلام)در قول خدا: «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولى الامر منکم» فرمود: این آیه درباره على(علیه السلام) و سایر ائمه نازل شده. خدا آنان را به منزله پیمبران قرار داده الا اینکه چیزى را حلال و حرام نمى کنند.(8)

7ـ سدیر مى گوید به امام صادق(علیه السلام) عرض کردم: گروهى خیال مى کنند شما خدا هستید و در این باره استدلال مى کنند: «و هو الذى فى السماء اله و فى الارض اله» فرمود: اى سدیر! گوش و چشم و پوست و گوشت و خون و موى من از این گروه بیزار است. اینان بر دین من و پدرانم نیستند. به خدا سوگند خدا در قیامت ما را با آنان جمع نمى کند مگر اینکه بر آنان غضبناک است.

حضرت باقر(علیه السلام)در قول خدا: «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولى الامر منکم» فرمود: این آیه درباره على(علیه السلام)و سایر ائمه نازل شده. خدا آنان را به منزله پیمبران قرار داده الا اینکه چیزى را حلال و حرام نمى کنند

سدیر گفت: گروه دیگرى شما را رسول مى دانند و بدین آیه تمسک مى جویند: «یا ایها الرسول کلو من الطیبات و اعملوا صالحا انى بما تعملوا علیهم» فرمود اى سدیر گوش و چشم و مو و پوست و گوشت و خون من از این گروه بیزار است، خدا و رسول هم از آنان بیزار مى باشند . اینان بر دین من و دین پدرانم نیستند، به خدا سوگند خدا در قیامت ما را جمع نمى کند جز اینکه بر آنان خشمناک خواهد بود. سدیر گفت: پس شما چه هستید؟ فرمود: ما خزینه‏دار علوم الهى و بیان کننده دستورات خدا هستیم. ما از گناه معصوم مى باشیم، خدا اطاعت ما را واجب نموده و از مخالفت ما نهى کرده است، ما حجت بر اهل آسمان و زمین هستیم.(9)

حضرت صادق(علیه السلام) فرمود: هیچ افاضه‏اى از پروردگار عالم نمى شود جز اینکه اولا بر رسول خدا بعدا بر امیر المۆمین عرضه مى شود. و به همین کیفیت به هر یک از ائمه القا مى شود، تا اینکه آخرین امام ما از نخستین امام عالم‏تر نباشد.(10)

حضرت صادق(علیه السلام) فرمود: رسول خدا هزار باب علم به على تعلیم نمود که از هر بابى هزار باب مفتوح شد.(12)

در خاتمه لازم است بدین نکته توجه کنید که تعلیم رسول خدا هزار باب علم را به حضرت على (علیه السلام) و تعلم و یاد گرفتن او از تعلیم و تعلم‏هاى معمول و متعارف بین مردم نبوده زیرا این مطلب معقول نیست که رسول خدا صلى الله علیه و آله در یک جلسه در مدت چند دقیقه یا ساعت محدود، به طریق متعارف هزار باب علم را براى على بگوید که از هر بابى هزار باب مفتوح گردد، و على هم با همان طریق معروف آنها را یاد بگیرد.

لذا باید گفت: این تعلیم و تعلّمها به طریق متعارف نبوده بلکه به صورت و کیفیت دیگرى بوده است. شاید این کار با یک تصرف تکوینى و هدایت باطنى انجام گرفته باشد و شاید به وسیله نیروى نبوت و پرتوى از جهان غیب، قلب و دل على را صیقل داده و راه کشف حقائق را برایش گشوده باشد.

بخش اعتقادات شیعه تبیان


منبع: بررسى مسائل کلى امامت، ابراهیم امینى , صص241-256

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.