تبلیغات و هنر گرافیك
در ایران هم همزمان با روز جهانی گرافیک، هفته گرافیک برگزار می شود و سالی یک دفعه طراحان گرافیک به همین مناسبت دور یکدیگر جمع می شوند و در قالب نمایشگاه یا همایش هایی که برگزار می کنند، این فرصت را پیدا می کنند تا بتوانند آثار همکاران خود را ببینند اما در این میان نباید از یک نکته غافل ماند؛ جامعه باید با آثار گرافیکی، آشنایی بیشتری پیدا کند. اگر تبلیغات درستی در این هفته انجام شود، این فایده را خواهد داشت که مردم توجه بیشتری به این هنر داشته باشند.
متاسفانه بخش زیادی از مردم ما هنوز با گرافیک آشنا نیستند و نمی دانند کار یک گرافیست دقیقا چیست. آنها طی روز با محصولات زیادی برخورد می کنند ولی نمی دانند اثر یک طراح گرافیست است در حالی که فکر می کنند مسوولان یک کارخانه یا کارگاه چنین طراحی هایی را انجام داده اند.
به عقیده من یکی از نیازهای اصلی جامعه ما که در آستانه روز جهانی گرافیک باید به آن اهمیت دهیم، ایجاد فضایی مناسب برای معرفی هرچه بیشتر رشته گرافیک است. گرافیست های ما هنوز رسانه های مناسبی برای عرضه کارهای خود ندارند. وقتی یک رشته نتواند ظرفیت ها و اهداف خود را به درستی معرفی کند، احتمالادر به دست آوردن بازار و مشتری هم مشکل خواهد داشت.
خیلی از صاحبان سرمایه، مشتریان یا مصرف کنندگان بالقوه آثار گرافیکی هستند اما به دلیل اینکه نمی دانند برای پاسخگویی به این نیاز باید به چه کسانی مراجعه کنند و چگونه یک بسته تبلیغاتی یا یک طراحی زیبا و جذاب برای محصولات شان تهیه کنند، به گرافیست ها مراجعه می کنند.
حال اگر گرافیست ها بتوانند عرصه جدیدی در آگاهی بخشی از فعالیت هایشان در اختیار جامعه قرار دهند، بسیاری از این خلاها پر و افق های جدیدی برای گرافیست ها به خصوص نسل جوان ایجاد می شود. در واقع هفته گرافیک اگر به درستی و با برنامه ریزی خوبی برگزار شود، فرصت مناسبی برای مردم و گرافیست ها فراهم می کند تا از ایده های بهتری در محیط پیرامون خود بهره ببرند.
تاریخ طراحی گرافیک در ایران
موضوع مهم در هنر گرافیک، وسعت اثرگذارى و تأثیر عمیق قدرتپروردگى آن در مخاطب است. طراحى گرافیک در جهان امروز، شکل دهندهء ارتباطات بینالملل است. میزان تأثیرگذارى سیاستهاى فرهنگی، اجتماعى و اقتصادى چه در ابعاد کوچک مثل فروش کالا و چه در ابعاد بزرگ مثل مقبول جلوه دادن سیاست و یک سازمان بینالمللى نه تنها به محتوى بلکه به کیفیت کار طراح گرافیک آن بستگى مستقیم دارد. امروزه در هر گوشه فعال از جهان، شاهد همکارى نزدیک میان خبرگان تکنولوژى و طراحان گرافیک هستیم.
با شناخت صحیح بازارهاى جهانى و ضوابط حاکم بر آنها کشور ما نیز مىتواند به جرگه صادرکنندگان طراحى گرافیک بپیوندد و از این طریق درآمدى ارزى همانند سایر کالاهاى صادراتى را تأمین نماید.
طراحى و هنر گرافیک ایران بدلیل نیاز به تحول و تجدد دچار دگرگونى مثبتى شد؛ اما این دگرگونى همزمان و همپا با دیگر تحولات متجددانه صورت نگرفت و سالها طول کشید تا در اواسط دورهء رضاشاه به مدد دوتن بنامهاى فرد ریک تالبرگ سوئدى و موشخ سرورى ارمنى و فارغالتحصیل آکادمى هنر مسکوکه بر ایران مهاجرت کردند، تحول و تجدد در گرافیک معاصر، شروع به شکل گرفتن، نمود.
گرافیک مدرن ایران با کوششهاى این دو و بعد با تلاش طراحان ایرانى نسلها بعد از آن در جامعه مطرح و شناخته شد و حضورى مستقل پیدا کرد.
پیش از آن، هنر گرافیک در زمینههایى چون طراحى فرش، کاشی، پارچه، نقوش سفالها، تصویرگرى و تحریر کتب و غیره موجود بودند.
از دورهء قاجار، با جدى شدن مسئله چاپ، طراحى و گرافیک نیز حضور مشخصترى یافت و فنون و نقوش سنتى طراحى توسط نقاشان در زمینههاى جدید بکار برده شد. اما بدلیل عدم آشنایى با فنون جدید در این حرفه، تحول لازم بوجود نیامد. پس از شکست ایران در جنگهاى ایران و روس، نیاز به تغییرى اساسى و سریع در ذهن نخبگان شکل گرفت. تجارب و آگاهىهاى غربى موضوع تجربهء هنرمندان داخلى قرار گرفت و چشمانداز تازه و مۆثرى را بروى جامعه گشود. در عرصهء معماری، نقاشى و حتى سیاست، بدعتهاى بزرگ و تازهاى اتفاق افتاد؛ اما در طراحى هیچ سبک، مکتب یا شیوەد نویى بوجود نیامد.
تا مدتها تالبرگ و سرورى تنها طراحان مسلط و آگاه به رموز جدید بودند که سفارشاتى اعم از دولتى و گاه شخصى دریافت مىکردند و کس دیگرى به تجربهء جدیدى دست نزد و آنچه تحت عنوان گرافیک مطرح مىشد، تصویرگرىهایى بود که به شیوهاى قدیمى اجرا مىشد.
پذیرش تکنیک جدید از طرف صاحبان فن و صنایع، با توجه به بهرهورى بالاى آن امرى بدیهى است؛ و هنرمند طراح است که باید ذهن خود را با این تکنیک سازگار کند و هنر خویش و جامعه را با توانایى و تسلط و امکانات آن هماهنگ و همسو سازد.
از کارهاى تالبرگ، آرم راهآهن ایران و آرم سابق روزنامه اطلاعات است. در آثار او تلاش براى آشتى میان گرافیک مدرن و نقشهاى ایرانى دیده مىشود.
این دو حتى پیروانى نیز پیدا نکردند و تا سالها به تنهایى در عرصهء تولید گرافیک مدرن فعالیت داشتند.
تعطیلى گرافیک در ایران را نمىتوان به عدم پذیرش جامعه و عکسالعمل او در برابر نوگرایى نسبت داد. زیرا در همین شرایط سفارشهاى روزافزونى در این زمینه وجود داشت. دلیل این امر شاید در عدم آمادگى و توانایى هنرمند ایرانى در تطبیق هنر خویش با پدیدهء نو باشد. پدیدهاى که ارتباط تنگاتنگ با تکنیک نو دارد. عدم آگاهى به ارتباط حاصل کار هنرى با تکنیک و نیز عدم آگاهى به تکنیک نو، طراحى ایران را سالها دچار افسردگى کرد.
چند سال بعد با گشایش دانشکده هنرهاى زیبا و فعالیت کسانى چون محمد بهرامى در اواسط دوران محمدرضا شاه گرافیک ایران بدست هنرمندان ایرانی، جان تازهاى گرفت.
از اواخر دههء سى و اوایل دههء چهل، حرکتى جدید در رجوع دوباره به نقوش و گنجینهء بىهمانند طراحى ایران شد. اما این بازیابى باید با آگاهى کامل به مفاهیمى باشد که در پشت هر یک از نقوش و طرحهاى گذشته قرار دارد. در غیراینصورت باعث ویرانگرى خواهد شد. آنچه پس از پیروزى انقلاب در این زمینه صورت گرفته است، بازیابى درک نشدهء این گذشته مىباشد.
فرآوری: سمیه رمضان ماهی بخش هنری تبیان
منابع:
روزنامه شرق/ قباد شیوا
سایت ویستا