تبیان، دستیار زندگی
در راس قوه مجریه رئیس جمهور قرار دارد در قانون اساسی ما بعد از مقام معظم رهبری رئیس جمهور عالی ترین مقام رسمی کشور است و مسئولیت اجرای قانون اساسی و ریاست قوه مجریه را جز در اموری که مستقیما به رهبری مربوط می شود برعهده دارد وظایف مسئولیت ها و اختیاراتی ک
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رئیس جمهوری باید مدیر و مدبر باشد


در راس قوه مجریه رئیس جمهور قرار دارد در قانون اساسی ما بعد از مقام معظم رهبری رئیس جمهور عالی ترین مقام رسمی کشور است و مسئولیت اجرای قانون اساسی و ریاست قوه مجریه را جز در اموری که مستقیما به رهبری مربوط می شود برعهده دارد وظایف مسئولیت ها و اختیاراتی که به موجب قانون اساسی به رئیس جمهور دولت و هیات وزیران اعطا شده متنوع و فراوان است

سرقفلی-حقوق

1- در اصل 115 قانون اساسی یکی از شرایط رئیس جمهوری مدیر و مدبر بودن است ضرورت وجود چنین شرایطی چیست؟

معمولا کشورهای مردم سالار دارای قانون اساسی و نظام تفکیک قوا هستند و مسئولیت ها و وظائف و اختیارات هر سه قوه (مجریه، مقننه، و قضاییه) مشخص شده است در این نظام ها قوه مجریه بیشترین اختیارات را نسبت به دو بخش درگر تحاکمیت دارد و حتی اگر بگوییم این قوه مجریه است که عملا تعیین می کند چه قوانینی مورد نیاز و برای اداره کشور ضروری است و باید توسط قوه مقننه تصویب شود حرف گزافی نگفته ایم در راس قوه مجریه رئیس جمهور قرار دارد در قانون اساسی ما بعد از مقام معظم رهبری رئیس جمهور عالی ترین مقام رسمی کشور است و مسئولیت اجرای قانون اساسی و ریاست قوه مجریه را جز در اموری که مستقیما به رهبری مربوط می شود برعهده دارد وظایف مسئولیت ها و اختیاراتی که به موجب قانون اساسی به رئیس جمهور دولت و هیات وزیران اعطا شده متنوع و فراوان است مثلا مسئولیت اجرای قانون اساسی که در برگیرنده ساختار و نهادهای حاکمیتی حقوق مردم است مسئولیتی بس سنگین است از امضای عهد نامه ها مقاوله نامه ها و موافقت نامه ها بین المللی گرفته تا مسئولیت امور برنامه و بودجه و امور اداری و استخدامی و امضا استوارنامه سفران تا شکل دادن به دولت با پیشنهاد وزرا به مجلس و طیف قابل توجهی از امور که اختلال در هر بخشی می تواند خسارات غیر قابل جبرانی به کشور وارد کند رئیس جمهور با این همه وظایف و اختیارات و مسئولیت ها باید میر و مدبر باشد یا بهتر بگویم لازمه این مسئولیت ها و وظایف و اختیارات مدیر و مدبر بودن است یعنی قدرت اداره کشور را داشته باشد.

2- مفهوم مدیر و مدبر چیست؟

مدیر در لغت به معنی گرداننده است به قول اساتید مدیریت مدیر یعنی کسی که فرایند به کارگیری موثر و کارآمد منابع مادی و انسانی در برنامه ریزی سازماندهی بسیج منابع و امکانات و هدایت و کنترل آنها را برای دستیابی به اهداف سازمانی و براساس نظام ارزشی مورد قبول بلد است مدبر هم به معنی پرورده پخته شده و جاافتاده بکار می رود با این دو تعریف اقتضای عقل هم همین است که رئیس جمهور هم قدرت اداره داشته باشد و هم اهل تدبیر و دوراندیشی باشد و هم جا افتاده و شخصی پخته محسوب شود. اگر این ویژگی ها را نداشته باشد در انجام وظایف مسئولیت ها و اختیارات ناتوان خواهد بود حتی ممکن است یک حرف نسنجیده یا یک حرکت و عمل او کشور را با بی ثباتی سیاسی و اجتماعی مواجه کند و باعث ورود خسارت های مادی و غیرمادی به کشور شود.

رویه کشوری این است که بعد از احراز شرایط عمومی که معمولا در قوانین عاغدی وجود دارد راجع به شرایط قانون مقرر در قانون اساسی بحث و بررسی های واقعا مفصل و دقیقی انجام می گیرد هر عضو نظرات خود را مستدل و مستند مطرح می کند نهایتا و یعد از اعلام کفایت مذاکرات رای گیری بعمل می آید و نظر اکثریت شورای نگهبان (حداقل 7نفر) عنوان نظر شورای نگهبان اعلامی می شود

3- با توجه به اینکه مدیر و مدبر عبارتی کلی است به نظر شما آیا قوانین نباید مثادیق و شرایط دقیق آن را مشخص کنند؟

مدیر و مدبر دو شرط است که در اصل 115 قانون اساسی اشاره شده است فکر می کنم این اصل در مشروح مذاکرات خبرگان قانون اساسی سال 1358 تحت شماره اصل 88 مورد بحث و گفت و گو قرار گرفته بود در مشروح مذاکرات یکی از خبرگان پیشنهاد می کند که در ذیل اصل تعیین شرایط به قانون عادی محول شود که پس از بررسی پیشنهاد مذکور مورد قبول قرار نمی گیرد بنابراین هر گونه قانونگذاری راجع به اصل 115 که آن را توسعه دهد یا تضییق ایجاد کند خلاف قانون اساسی است به همین دلیل بود که اصلاحاتی که اخیرا در قانون انتخابات ریاست جمهوری راجع به شرایط رئیس جمهور انجام شده مورد قبول شورای نگهبان قرار نگرفت چون احراز شرایط به موجب قانون اساسی با شورای نگهبان است و نیز یکی از اختیارات و وظایف شورای نگهبان تفسیر اصول قانون اساسی است بنابراین احراز شرایط و تشخیص مصادیق با شورای نگهبان است نه مجلس شورای اسلامی.

انتخابات

4- با توجه به اینکه شورای نگهبان نامزدهای ریاست جمهوری را براساس این شرط تَأیید یا رد می کند رویه این شورا در این باره چه بوده است؟

رویه کشوری این است که بعد از احراز شرایط عمومی که معمولا در قوانین عاغدی وجود دارد راجع به شرایط قانون مقرر در قانون اساسی بحث و بررسی های واقعا مفصل و دقیقی انجام می گیرد هر عضو نظرات خود را مستدل و مستند مطرح می کند نهایتا و یعد از اعلام کفایت مذاکرات رای گیری بعمل می آید و نظر اکثریت شورای نگهبان (حداقل 7نفر) عنوان نظر شورای نگهبان اعلامی می شود.

5- سابقه مدیریتی نامزدها تا چه حد در مدیر و مدبربودن آنها تأثیر دارد؟

با توجه به استخدام کلمات دقیق در قانون اساسی از جمله کلمه احراز در اصل مذکور شرایط مذکور دارای جنبه اثباتی است و نه ثبوتی البته سابقه مدیریت می تواند به عنوان یک فاکتور مورد توجه قرار گیرد.

6- آیا کشورهای دیگر هم برای مقام های بالای خود این شرط را پیش بینی کرده اند و اگر آری چگونه آن را اجرایی می کنند؟

راجع به قوانین کشورهای دیگر برای استفاده از لفظ مدیر و مدبر لااقل بنده این کلمات را ندیده ام البته راجع به مقامات عالی معمولا در قوانین اساسی یا قوانین عادی شرایطی را تعریف می کنند مثلا در قانون اساسی بعضی از کشورها به عنوان شرایط لازم برای تصدی برخی مقام ها گفته شده که به شرافت و لیاقت مشهور باشند شرایط مقامات عالی در هر جامعه ای با توجه به ارزش های دینی اجتماعی و سیاسی خاص آن جامعه و کشور تعریف می شود این را هم عرض کنم که کشورها برای احراز شرایط سازو کارهایی دارند مثلا شورای قانون اساسی دادگاه قانون اساسی یا دیوان عالی کشور یا کمیسیون عالی انتخابات کار احراز و نظارت برانتخابات را برعهده دارد.

ندا منوچهری

بخش حقوق تبیان