تبیان، دستیار زندگی
ای کمدی خود ویران‌گری بازیگران کمدی در سینمای ایران چندان سرنوشت خوبی ندارند. به این دلیل که سینمای کمدی ما محصولات ارزشمند و قابل توجه کمتر تولید می‌کند. در سال‌های اخیر هر ملغمه‌ای به نام کمدی روی پرده رفته تا مردم را بخندا...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

درباره رضا شفیعی جم بازیگر پرکار فیلم‌های کمدی

خود ویران‌گری

بازیگران کمدی در سینمای ایران چندان سرنوشت خوبی ندارند. به این دلیل که سینمای کمدی ما محصولات ارزشمند و قابل توجه کمتر تولید می‌کند. در سال‌های اخیر هر ملغمه‌ای به نام کمدی روی پرده رفته تا مردم را بخنداند. اغلب این فیلم‌ها با فروش خوبی روبرو شده‌اند و مردم از آنها استقبال کرده‌اند. موفقیت این آثار در جذب مخاطب باعث شده روند تولید این به اصطلاح کمدی‌ها تسریع شود. فتحعلی اویسی، سیروس گرجستانی، رضا شفیعی جم، مهران غفوریان، جواد رضویان و ... که چهره‌های محبوب طنزهای تلویریونی هستند، در این فیلم‌ها به عنوان برگ برنده حضور یافتند تا آنهایی را به سینما بیاورند که ماه‌ها بیننده سریال‌های این بازیگران بودند.

اگر نگاهی به فیلم‌های مفرح و کمدی سال‌های اخیر بیندازیم متوجه می‌شویم که عناصری در آنها مشترک است و مدام تکرار می‌شود. در این آثار، خندیدن مخاطب به هر شیوه‌ای در الویت است. بنابراین بازیگران (مخصوصاً آنهایی که در تلویزیون نشان داده‌اند قابلیت خنداندن تماشاگر را دارند) آزاد هستند تا با انجام حرکات موزون، خواندن ترانه و ادا درآوردن و ... تماشاگر را بخندانند تا احساس کند در ساعاتی که مشغول تماشای فیلم بوده کاملاً سرگرم شده و لذت برده است! بازیگرها در چنین فضایی نیاز به انجام کار خلاقانه ندارند. اغلب آنها باید کاری را انجام بدهند که دیگران در فیلم‌های بفروش قبلی با موفقیت انجام داده و مردم را به این وسیله خندانده‌اند. مفهوم بازیگری در این فیلم‌ها با واقعیت این حرفه در تناقض است.

رضا شفیعی جم بازیگری است که کارش را در دهه 70 و با بازی در مجموعه‌ای برای بچه‌ها شروع کرده. حضور در میان ساعت خوشی‌ها باعث شد او بین مردم به محبوبیت برسد. پس از آن طبیعی بود که شفیعی جم مانند دیگر بازیگران این مجموعه طنز پربیننده فقط پیشنهاد بازی در کارهای طنز را داشته باشد. سریال‌هایی که به تقلید از «ساعت خوش» ساخته می‌شوند و سازندگانشان آرزو داشتند بتوانند موفقیت مهران مدیری و گروهش را تکرار کنند. حضور او در نقش‌های مشابه حاصل همین پیشنهادها بود. شفیعی جم البته با بازی در «کوچه اقاقیا» «جایزه بزرگ»، «نقطه‌چین» و «شب‌های برره» محبوبیت خاصی پیدا کرد. او در این مجموعه‌ها تیپ‌های با مزه و جذابی خلق کرد که احتیاج به بازی بیرونی و پر از اغراق داشتند.

مهارت این بازیگر در خلق این کاراکترها به شکلی که توی ذوق نزنند باعث شد برگ برنده مجموعه‌های «جایره بزرگ»، «نقطه‌چین» و «شب‌های برره» او باشد. مدیری در «نقطه چین» از حضور شفیعی جم در نقش با مشاد استفاده کرد تا مخاطب بیشتری جذب کند. با مشاد تبدیل به محبوب‌ترین شخصیت مجموعه شد و ماه‌ها مردم را پای این مجموعه نشاند. موفقیت شفیعی جم در «نقطه چین» باعث شد برای بازی در مجموعه «جایزه بزرگ» انتخاب شود و در آن نقشی را بازی کند که مشابهش را در «کوچه اقاقیا» بازی کرده بود. یک نقش محبوب و عامه پسند. لمپنی که دلبسته دختری می‌شود و رفتارهای عاشقانه‌اش تماشاگر را می‌خنداند. مدیری در «شب‌های برره» هم پس از مدتی به سراغ شفیعی جم رفت و او را به ترکیب بازیگران اضافه کرد. نتیجه رضایت بخش بود. کیوون هم تبدیل به یکی از محبوب‌ترین شخصیت‌های مجموعه شد و هفته‌ها مردم به حرکات و رفتارهای خشن پسر تنبل و بیکاره خان برره خندیدند.

موفقیت شفیعی جم در مجموعه‌های مدیری باعث شد او در سینما پرکارتر از سال‌های قبل باشد و قرار داد بازی در چند فیلم کمدی را امضا کند. او البته پیش از این در فیلم‌های مختلفی مقابل دوربین رفته بود و با کارگردان‌هایی مثل فریدون جیرانی و ابراهیم حاتمی‌کیا همکاری کرده بود. بهترین نقش آفرینی سینمایی شفیعی جم را باید در فیلم «صورتی» دید. جیرانی در این کمدی رمانتیک نقشی را به شفیعی جم سپرد که شیرین، بذله‌گو و دوست داشتنی بود، امّا برای بازی در این نقش بازیگر نیازی به لودگی و ادا در آوردن نداشت.

این شخصیت را در فیلم در حالات مختلف می‌بینیم او دائم در حال مزه‌ پرانی، حرکات موزون و ... نیست. در مواقعی که لازم است جدی و رسمی است.

شفیعی جم حتی در «ارتفاع پست» نتوانست تجربه خوبی به دست بیاورد. نقشی که او بازی می‌کرد در فضای جدی فیلم حاتمی‌ کیا مثل وصله ناجور بود. تلاش‌های شفیعی جم برای خنداندن مردم و تلطیف فضا چندان موفقیت‌آمیز نبود. با اینکه شخصیت روستایی ساده‌ دلی که با کارهایش دیگران را می‌خنداند خیلی تکراری است.

در دوره پرکاری شفیعی جم در سینما هم اتفاق خاصی نیفتاده است. تهیه کننده‌ها او را انتخاب کرده و روی حضورش تأکید دارند به این خاطر که قرار است برگ برنده فیلم باشد و مخاطبان میلیونی سریال‌های 90قسمتی را به سالن‌های سینما بیاورد. شفیعی جم در «زن بدلی» (مهرداد میرفلاح) کاملاً در صحنه رهاست و هر کار دلش می‌خواهد انجام می‌دهد تا مخاطب بخندد. واقعیت این است که مردم با دیدن او در هر پلان فیلم می‌خندند و به نظر می‌رسد سازندگان «زن بدلی» به هدف‌شان رسیده‌اند! اما حضور در چنین آثاری برای شفیعی جم تنها می‌تواند از جنبه مالی سودآور باشد. در فیلمی که استعدادهایی مثل ماها یا پطروسیان و رامبد جوان هدر رفته‌اند برای شفیعی جم هم باید تأسف خورد. بازیگری که قابلیت جلب توجه مردم و خنداندن آنها را دارد نباید توانایی‌هایش را در هر فیلمی خرج کند. نباید برای خندان مردم به هر کاری تن بدهد و در فیلم‌هایی بازی کند که مشکلات اساسی در فیلمنامه و کارگردانی دارند و فضایی ایجاد می‌کنند که قابلیت‌های بازیگر (هرچه قدر بزرگ باشد) نادیده گرفته شود.

نوع نگاه سازندگان این آثار به بازیگری چندان جالب نیست. شفیعی جم در «زن بدلی» همان تلاشی را کرده که در سریال‌هایش می‌کند. با این تفاوت که سینما و تلویزیون دو مقوله کاملاً متفاوت هستند. فیلم‌هایی مثل «زن بدلی»، «قلقلک» ممکن است فروش نسبی خوبی داشته باشند، اما خیلی زود فراموش می‌شوند و نمی‌توانند برای بازیگرانشان اعتباری به همراه داشته باشند.

رضا شفیعی جم بازیگر با استعدادی است. بازیگری که می‌تواند یک مجموعه را نجات بدهد برگ برنده‌ای دارد که خیلی‌ها ندارند، اما حفظ محبوبیت کار ساده‌ای نیست. بازیگرانی موفق هستند که در کنار توجه به شهره و درآمد، توانایی‌ها و قابلیت‌های‌شان را حفظ کند. بازی در کمدی‌ها پیش پاافتاده، زایل کننده استعداد و قابلیت‌های بازیگران است. شفیعی جم با این انتخاب‌ها پا به مسیری گذاشته که نمی‌توان آینده‌ خوبی برایش متصور شد. مردم یک روز از کارهای تکراری او خسته می‌شوند و دیگر مشتاقانه کارهایش را دنبال نخواهند کرد. در آن شرایط بازگشتن به موقعیت قبلی چندان ساده نخواهد بود.

شفیعی جم باید قدر خود و توانایی‌هایش را بداند و با انتخاب‌های درست، جایگاه مناسبی در سینما به دست بیاورد. حضور در سینما به هر قیمتی شایسته هیچ بازیگری نیست.

شهاب مهدوی