تبیان، دستیار زندگی
شعر پایداری یعنی مقابله با تمامی باورهای صهیونیستی که با تمامی آنها به مقابله برمی خیزد و یکایک آنها را به نقد صریحانه می گیرد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

زادگاه شعر پایداری

تاریخچه شکل گیری شعرمقاومت در سرزمین زیتون


شعر پایداری  یعنی مقابله با تمامی باورهای صهیونیستی که با تمامی آنها به مقابله برمی خیزد و یکایک آنها را به نقد می کشد.

فلسطین

پس از 1948 میلادی، شعر مردمی در سرزمین زیتون برای مدت یک دهه عرصه را در عنان گرفت. پس از آن، استانداردها شکل گرفتند. این شعر، رسانه مردم مظلومی بود که باید از خودشان می گفتند، موهبتی  بزرگ برای ملتی زخم خورده بود. در بامدادان وصلت و عروسی، عصرگاهان دیدار و همنشینی زمزمه دهان و زبان همه شده بود. در صفوف ایستاده مقابل دشمن، چه بی هراس می خواندند مبارزان سرودهای فتح را.

بسیاری از شاعران یا در زندان بودند یا در حصر و محدودیت و همانطور که شعر پایداری  گسترده تر می شد، خشونت رژیم صهیونیستی هم نسبت به مردم فلسطین افزایش می یافت. رژیم تاب نیاورد و بسیاری از شاعران و اندیشمندان را کشت، همچنین تمامی گردهمایی ها را غیرقانونی اعلام کرد.  این رفتار، موجب نابودی شعر پایداری  نشد، اما به مدت 5 سال آن را در سکوت فرو برد.

پس از این مدت، شعر پایداری  اینک با توانی افزون به پا خاست. آغاز دهه 60 بود و بارقه کور کننده شعر پایداری  به چشم آمد. انگاشت های این موج نو، شجاعانه، سرزنده، خوشبینانه، و آمیخته با روح پایداری بود. درست برخلاف شعر دوره "ادبیات تبعید" که غم انگیز و غضبناک بود.

دوره آفریننده این موج را می توان دوره ائتلاف شخصیت و هویت عرب در نهضت مبارزه دانست. شعر مظلومیت و آه و رنج، تبدیل به شعر استقامت و امید و شجاعت و پایداری شده بود.

شعر عاشقانه، خروجی احساس تلخ تنهایی و انزوا پس از وقایع 1948 بود که روح ملت عرب را در برابر سلطه داشت. شعر برخاسته از احساس اقلیت زخم خورده، در گذر زمان تبدیل به شعر برگرفته از احساس دفاع شد و همین امر به ملت عرب، شجاعت رویارویی با وقایع در پیش رو، را بخشید.

"شعر پایداری" انتخاب آسانی نبود

ادبیات شعر پایداری  عقل محور است. یعنی از مولفه های احساس بهره کمتری برده است. درست مانند نسبت شعر کلاسیسم به شعر رمانتیسم در ادبیات انگلیسی. این شعر، چونان زنجیرهایی در فلسفه پایداری این سالیان جهان عرب جاری شد. شعر پایداری  ، برغم همه موانع، به بالندگی و فرخندگی رسید و در جایگاه یک ادبیات واقعی آینه تمام نمای شخصیت شاعر مبارز شد.  نبردی رو در رو با دشمنی خونخوار که مسئله مرگ و زندگی را در پیش داشت. هر چه دشمن وحشیانه تر عمل می کرد، مقاومت متحدتر می شد. بر خلاف "شعر تبعید"، شعر پایداری با یک روح انقلابی حیرت انگیز، رها از وحشت و هراس آغاز شد. تحولات و انقلاب های کشورهای عرب در جریان بود و شعر پایداری   توان عجیبی به این فرایند داده بود.

شعر پایداری  نه فقط در مفهوم و محتوا بلکه در شکل و تکنیک هم سخنان بسیاری داشت. این شعر، روش های سنتی را کنار گذاشت و به روش های مدرن که اصالت شعر عرب را حفظ می کرد آمیخته شد. از آنجاکه این نوع شعر، ذات مفهوم-نهاد داشت، قلمروهای بیانی خاصی را در بر می گرفت که عبارتند از:

·عشق: عشق به معشوق و محبوب در اتحاد کامل با عشق به موطن و میهن مفهوم یافته است. معشوق و زمین در یک "عشق عظیم" به اتحاد رسیده و به مائده جنبش آزادی تبدیل شده است.

·هجو: دشمن و ایادی هایش به سخره گرفته شده و تجاوز و اشغالگری با کنایه به چالش نقد کشیده شده است. بدین طریق، روح بزرگی به خواننده معرفی می کند تا همه وقایع تلخ را یک روزه و گذرا ببیند که در نهایت تمام شده و به حالت عادی برگشته است.

·دفاع و مبارزه: در این قلمرو ادبی، دشمن رو در روی مبارزان استوار و شجاع قرار گرفته است.

ادبیات شعر پایداری عقل محور است. یعنی از مولفه های احساس بهره کمتری می برد. درست مانند نسبت شعر کلاسیسم به شعر رمانتیسم در ادبیات انگلیسی. این شعر، چونان زنجیرهایی در فلسفه پایداری این سالیان جهان عرب جاری شد. شعر پایداری ، برغم همه موانع، به بالندگی و فرخندگی رسید و در جایگاه یک ادبیات واقعی آینه تمام نمای شخصیت شاعر مبارز شد

غیرممکن

(شعری از توفیق زیّاد)

برای تو آسانتر است

که فیل را از سوراخ سوزن رد کنی

در کهکشان، ماهی سرخشده صید کنی

خورشید را منفجر سازی

و باد را به بند بکشی

یا اینکه تمساح را به سخن بیاوری

آسانتر است از اینکه با اعدام

درخشش کورکننده ایمان را نابود کنی؛

آسانتر است از اینکه بتوانی تاب بیاوری

نهضتمان، انقلابمان، و راهپیماییمان تا فردای آزادی را؛

یک قدم تا ...

* قابل توجه اینکه ادبیات پایداری  را چپگرایانه دانسته اند که به علت شرایط غالب بر زندگی فلسطینیان در آن دوره بود و در اینجا به آنها اشاره شده است:

-اکثر جمعیت عرب فلسطین روستائی بوده و بخش قابل توجهی از مخالفان قیمومیت انگلیس پیش از 1948 بودند. بنابراین، بیشترین خسارت را در وقایع 1948 دیدند.

-آنها در شرایط بسیار بدی زندگی می کردند و برای تامین نان روزانه خود، درگیری ها با نظام سلطه ظالم داشتند.

-این تفکر که وجود دشمن ناشی از طرح های کاپیتالیسم و امپریالیسم است، توسط خود کاپیتالیسم مطرح شد.

ترجمه: محمدرضا صامتی

بخش فرهنگ پایداری تبیان


منبع: سایت Falestiny