تبیان، دستیار زندگی
مسابقات فوتبال لیگ قهرمانان آسیا با سه شکست تلخ برای تیم های باشگاهی ایران به کابوس بدل شده است. چند روز پس از پایان این سه بازی و در حالی که با احساس فاصله گرفته ایم باید با این حقیقت تلخ با نگاهی کارشناسانه برخورد کنیم.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

همه تیم‌های ایرانی و یک درد مشترک

خطری که آینده فوتبال ایران را تهدید می کند


مسابقات فوتبال لیگ قهرمانان آسیا با سه شکست تلخ برای تیم های باشگاهی ایران به کابوس بدل شده است. چند روز پس از پایان این سه بازی و در حالی که با احساس فاصله گرفته ایم باید با این حقیقت تلخ با نگاهی کارشناسانه برخورد  کنیم.

این شکست ها در حالی به وقوع پیوست که حریف تیم های ایرانی هر سه از عربستان بودند. کشوری که اگرچه سابقه طولانی در فوتبال آسیا دارد و همیشه یکی از قدرت های مطرح قاره کهن بوده اما این اواخر آن قدر نزول داشته که در جام ملت های آسیا به شکل بدی در دور اول حذف می شود و در مسابقات مقدماتی جام جهانی قدرت راهیابی به مرحله نهایی را ندارد.

تراکتورسازی و الشباب

چنین کشوری چگونه و چرا در رده باشگاهی چنین توفیقی جلوی فوتبال ما دارد؟ برای رسیدن به دلایل این اتفاق باید از کلی گویی پرهیز کرد و به جزء پرداخت.

در روز شکست نمایندگان ایران از عربستان دلایل پرشماری برای باختن پیش روی ما بود.

خستگی بازیکنان

این یک واقعیت تلخ است که بازیکنان ایرانی طاقت چند بازی پشت سرهم را ندارند. آنان برخلاف بازیکنان مطرح در فوتبال اروپا با چند بازی پی در پی کارایی خود را به شدت از دست می دهند. برای حل این مشکل چند راه وجود دارد. این که بازیکنان با توجه به پول خوبی که می گیرند در این مسیر خود را به سطح قابل قبول برسانند. این کار شدنی است همانگونه که در سایر کشورها در حال انجام است. نکته دیگر برنامه های تمرینی در تیم های مطرح ماست. باید تحولی اساسی در نوع تمرینات به وجود آید تا بازیکنان ما با آمادگی کامل در دو سه جبهه بازی کنند. راه دیگر نوع برنامه ریزی سازمان لیگ است.

مسئولیت سازمان لیگ

همه می دانیم که اوج بازدهی لیگ جایی است که نمایندگان آن با رقبای خارجی بازی دارند. در حقیقت نمایندگان ایران به عنوان عصاره لیگ به رقابت هایی آسیایی می روند. آیا نباید سازمان لیگ در این باره خود را مسئول بداند؟ موضوع امروز و دیروز نیست. مسئولان سازمان لیگ باید از امروز به فکر دوره بعد باشند تا نمایندگان ایران با مشکل کمتری مواجه شوند. کم کردن تعداد تیم های لیگ یکی از این راهکارها بود که در حال اجراست. حتما راههای دیگری هم وجوددارد.

هوشیاری تماشاگر

مشکل دیگر در این باره نوع همراهی تماشاگر است. این عامل مهم که از آن به عنوان یاردوازدهم یاد می شود متاسفانه با وجود اشتیاق فراوان سازماندهی خوبی نمی شود. به عنوان مثال در بازی استقلال با الهلال این تماشاگر به حدی منفی کار کرد که تعجب دوست و دشمن را برانگیخت. تماشاگر فوتبال ما باید وظایف خود را خوب بلد شود و باور کند حمایت از یک نفر و کوبیدن دیگران راه درستی نیست. این تماشاگر باید بلد شود که بر احساسات خود غلبه کند و آب به آسیاب دشمن نریزد. پرتاب ترقه و ایجاد تاخیر در دیداری که رقیب ما به دنبال آن است کی باید مورد توجه واقع شود؟

مشکل دیگر در این باره نوع همراهی تماشاگر است. این عامل مهم که از آن به عنوان یاردوازدهم یاد می شود متاسفانه با وجود اشتیاق فراوان سازماندهی خوبی نمی شود. به عنوان مثال در بازی استقلال با الهلال این تماشاگر به حدی منفی کار کرد که تعجب دوست و دشمن را برانگیخت. تماشاگر فوتبال ما باید وظایف خود را خوب بلد شود و باور کند حمایت از یک نفر و کوبیدن دیگران راه درستی نیست

تدبیر مربیان

در طول تاریخ بازی های ایران با رقبای عربی در غالب اوقات شاهد وقت کشی آنها بودیم. این امر ریشه در تاریخ فوتبال دارد. دلیل امر هم واضح و روشن است. رقبای عربی ما اغلب با باور ضعف در مقابل ایرانی ها تلاش می کنند با کشتن زمان بازی مترصد استفاده از فرصت ها باشند. این کار اغلب به شکل خاص با افتادن روی زمین توسط بازیکنان و به ویژه دروازه بان و ایجاد درگیری بروز می کند. این پدیده تازه ای نیست. افسوس که فوتبال ما با آشنایی به چنین روشی راهی برای برون رفت از این مشکل پیدا نمی کند. بازیکنان ما دائم در تله تیم های عربی می افتند و وقتی سوت پایان زده شد به خود می آیند. بازی بعد روز از نو روزی از نو...

آیا وقت آن نرسیده تا مربیان ما طرحی نو در اندازند؟ یعنی کار این همه مشکل است یا ما قدرت تدبیر لازم را نداریم؟ جالب این که در این میان بازیکنان با تجربه (!) فوتبال ما بیش از همه در این اتفاق دردسر ساز می شوند. حرکت اکبر پور در بازی استقلال – الهلال که چند دقیقه به کار توقف داد نمونه ای از خروارها اتفاق این چنینی است.

این یک واقعیت تلخ است که بازیکنان ایرانی طاقت چند بازی پشت سرهم را ندارند. آنان برخلاف بازیکنان مطرح در فوتبال اروپا با چند بازی پی در پی کارایی خود را به شدت از دست می دهند. برای حل این مشکل چند راه وجود دارد. این که بازیکنان با توجه به پول خوبی که می گیرند در این مسیر خود را به سطح قابل قبول برسانند. این کار شدنی است همانگونه که در سایر کشورها در حال انجام است

نبود بازیکن خلاق

یکی از نکات برجسته در راه ناکامی فوتبال باشگاهی ما کمبود بازیکن خلاق است. با کمال تاسف این امر چنان ریشه دوانده که همه را برای آینده نگران کرده است. شکست های اخیر اگرچه تلخ بود اما از کنار این نکته نباید به سادگی عبور کرد که کمبود بازیکن خلاق آینده فوتبال ایران را با خطر جدی مواجه کرده است. این اتفاق برای فوتبال کشورهایی چون کویت و عربستان رخ داده است و آنها با چنین کمبودی به جایی رسیده اند که به حد تیم های درجه دوم و سوم آسیا نزول کرده اند. اگرچه عنوان می شود که ایران با داشتن چشمه جوشان استعداد چنین وضعیتی نخواهد یافت اما باید باور کرد که با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمی شود.

تراکتورسازی و الشباب

متاسفانه در سالهای اخیر بازیکنان فوتبال ما شکل ماشینی پیدا کرده اند. امروزه یافتن بازیکنی که با خلاقیت خود گره های کور را بازکند کاری در حد ناممکن است. به این سبب ما ناچاریم همچنان چشم به کار بازیکنانی مصدوم و ضربه پذیر چون نویدکیا و جباری بدوزیم. این وظیفه سنگین بر دوش برنامه ریزان فوتبال است تا با تدبیری کارساز به فکر حل مشکل باشند وگرنه روزهای خطرناکی پیش رو داریم.

خارجی های ضعیف

متاسفانه فوتبال باشگاهی ایران با وجود این همه هزینه ای که کرده در جذب بازیکنان خارجی کارآمد ناموفق بوده است. نگاهی به بیلان کار آنها گویای این واقعیت تلخ است. متاسفانه آنهایی که به عنوان دلال در این خصوص کار می کنند بیشتر از این که به فکر خروجی کار باشند به فکر ورودی پول به جیب خود هستند. نگاهی کارشناسانه به بازی فلاویو لوپز در بازی با رقیب تراکتور سازی و صحنه دقیقه پایانی که توپ در دومتری دروازه توسط بازیکن خارجی تراکتور سازی به بدن دروازه بان کوبیده شد جز آزار روحی ثمری نخواهد داشت. یادمان نرود که این دو نیز یک مثال هستند و در این باره ما دهها نمونه داریم. آیا با همین مقدار پولی که هزینه می شود نمی توان ثمره بهتری داشت؟

نقش رسانه ها

بدون تعارف و ارائه صحبت های کلیدی در راه ناکامی تیم های باشگاهی رسانه های ما به ویژه از نوع تلویزیونی نقش زیادی دارند. این کار با توجه به نوع ارتباط نا صحیح بین این دو گروه کاملا مشخص است. چنین فاصله بین رسانه و اعضای تیم ها باعث شده تا عده ای سود جو به منافع خود برسند و از سوی دیگر یک نقطه قوت به نقطه ضعف بدل شود. جایی مثل انجمن ورزشی نویسان( البته اگر خودش آتش بیار معرکه نباشد ) می تواند در راه حل مشکل کارساز باشد.

عوامل تاثیر گذار دیگری چون بحث بودجه، حضور مدیران ضعیف و کارنابلد، کمبود امکانات سخت افزاری و... هم در شکست های تلخ باشگاهی تاثیر گذارند که نوشتن از آنها را به نوبتی دیگر واگذار می کنیم.

بهمن اسدی

بخش ورزشی تبیان