تبیان، دستیار زندگی
درحقیقت، این‌آیه، هشداری است به همة ما، چه نیكوكار و چه بدكاركه نیكوكاران تأسّف می‌خورندكه ای‌كاش، بیشتر عمل نیك انجام داده‌بودند و بدكاران نیز تأسّف خواهند خوردكه چرا تهی‌دست وارد محشر شده‌اند....
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : خسرو داودی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

امان از حسرت روز قیامت

امان از حضرت روز قیامت

مقدمه:

می دانیم که شروع روز دانش آموزان با یک برنامه صبحگاهی مناسب علاوه بر پرورش روح معنوی دانش آموزان، در بالا بردن سطح آموزشی آن ها از لحاظ یادگیری تاثیرگذار است.

به عنوان مثال اگر معلم پرورشی مدرسه بتواند هر هفته یک کلاس را برای برگزاری برنامه های صبحگاه مدرسه انتخاب و هدایت نماید:

اول: تمام دانش آموزان طبق استعداد خود در امور و انجام برنامه ها مشارکت می نمایند.

دوم: طبق ایام اله برای پیدا کردن مطالب مناسب روز اجرای برنامه به دنبال مطالبی از قبیل شعر، مقاله، طنز و غیره هستند.

سوم: مراسم آغازین مدرسه از یکنواخت بودن و احیاناً خسته کننده بودن به پویایی و سرشار بودن تبدیل می شود.

یکی از کارهایی که در اکثر مدارس کشور عزیزمان انجام می شود، خواندن آیاتی از قرآن مجید می باشد، در این زمینه چنان چه دانش آموزان بتوانند علاوه بر شنیدن آیات، با مفاهیم متعالی این معجزه الهی آشنا شوند، بی شک به هدف والای نزول وحی رهنمون گشته ایم.

در این راستا، مرکز یادگیری جهت غنی سازی برنامه های صبحگاه مدارس، به بررسی و تفسیر برخی از آیات قرآن پرداخته است. در این قسمت سعی شده، تفسیر به زبان ساده و قابل درک برای دانش آموزان ارائه گردد.

در این مقاله برخی از آیات سوره مریم مورد بررسی قرار می گیرد...

آیات 39 تا 51 سوره مریم ( صفحه 308) ، مربوطه توسط یکی از دانش آموزان قرائت شود.

شما می توانید برای شنیدن فایل صوتی آیات این صفحه کلیک نمایید.

جهت دریافت  فایل صوتی آیات فوق، کلیک کنید.

از میان سیزده آیه ی 39 تا 51 سوره ی مریم از صفحه ی 308، آیه ی نخست، بیان حالتی است از تمامی مردم در روز قیامت.

آیه ی 39 می‌فرماید: «وَ أنذِرهُم یَومَ الحَسرَه إذ قُضِیَ الأمر، وَ هُم فی غَفلَه، وَ هُم لایُۆمِنون»؛ ای پیامبر، «مردم را از روز حسرت و افسوسِ رستاخیزِ عظیم‌كه همه‌چیز پایان ‌گرفته و دیگر، راه جبران و بازگشت نیست، بترسان‌ كه عمر خود را در دنیا، به‌غَفلت سپری‌كرده و ایمان به حقیقت نیاورده‌اند».

درحقیقت، این‌آیه، هشداری است به همه ی ما، چه نیكوكار و چه بدكار كه نیكوكاران تأسّف می‌خورند كه ای ‌كاش، بیشتر عمل نیك انجام داده‌بودند و بدكاران نیز تأسّف خواهند خورد كه چرا تهی‌دست وارد محشر شده‌اند.

ما مردم، از فقر دنیا سخت می‌ترسیم‌ كه نكند درآینده، فرش خانه‌ام حصیر یا گلیم باشد؛ سفره‌ام نان خالی باشد؛ لباسم پارچه ی كرباسی باشد. و از تصوّر آن هم وحشت می‌كنیم و برای همین، روز و شب می‌دویم ‌كه تأمین‌ آتیه ‌كنیم.

امان از حضرت روز قیامت

امّا یك ‌هزارم این‌ ترس را از فقر آخرت نداریم! و اصلاً نمی‌اندیشیم و نمی‌هراسیم ‌كه نكند بعد از مرگ، در اثر كمبود حسنات و فراوانی سیّئات، خانه‌ام‌آتش باشد؛ خوراكم ضَریع و زَقّوم وآبم حَمیم و غِسلینِ جهنّم و پوشاكم قَطِران و پاره‌های‌آتش باشد.

همان‌گونه ‌كه قرآن، در آیاتی دیگر می‌فرماید: درآن‌روز، گنهكاران را زیر غُل و زنجیرِ قهر خدا مشاهده می‌كنی و خواهی‌ دید كه پیراهن‌های از فلزّ گداخته ی آتشین بر تن دارند و چهره شان در شعله‌های‌ آتش پنهان است.

غذای ‌آن ها، فقط ضریعِ دوزخ است‌كه علفی بدطعم و بدبوست‌ كه از آن ‌طعام، هرچه می‌خورند، نه فربه می‌شوند و نه سیر. راستی، آیا هیچ اندیشیده‌ایم ‌كه چرا ما از این‌ آیاتِ واضح نمی‌لرزیم؟! و چرا به فكر آتیه نمی‌افتیم؟!

معلوم می‌شود كه ما، اصلاً زندگی ‌آخرت را زندگی نمی‌دانیم و آتش جهنّم باورمان نشده و خودمان را در آن ‌عالَم، محتاج به خانه و فرش و خوراك و پوشاك نمی‌دانیم. درحالی ‌كه قرآن، حیات واقعی را منحصر به حیات اخروی می‌داند و بس. و زندگی دنیا را بازیچه ی كودكانه‌ای به‌حساب می‌آورَد و می‌فرماید: این‌زندگیِ چند روزه ی دنیا، بازیچه‌ای بیش نیست و زندگانی، اگر بفهمند، به‌حقیقت، زندگی‌آخرت است‌كه حیاتش جاوید و نعمتش بی‌رنج و زوال است.

نسبت زندگی دنیا به زندگی‌آخرت، همانند نسبت یك ثانیه به میلیاردها سال است. تازه، این هم از باب تقریب به اذهان است. وگرنه، متناهی با نامتناهی، قابل سنجش نیست.

حال، آیا عقلایی است‌كه انسان، یك ثانیه را زندگی بداند و دنبالش بدود و میلیاردها سال را زندگی نداند و اصلاً به فكرش هم نیفتد؟! خدا می‌داندكه چه پشیمانی‌ها خواهیم داشت و چه حسرت‌ها خواهیم خورد!

امان از حضرت روز قیامت

مرد زاهدی، در حال احتضار گریه می‌كرد. گفتند: تو كه به دنیا بی‌اعتنا بودی؛ پس، چرا گریانی؟ گفت: به خدا قسم، گریه‌ام برای دنیا نیست. به فكرم رسیدكه یك شب، در مدّت عمرم خواب ماندم و نتوانستم قبل از اذان صبح بیدار باشم و نماز شبم از دست رفت. گریه‌ام برای‌ آن ‌یك شبِ از دست ‌رفته است.

یكی از بزرگان علم و دین، گاهی‌ كه برای شب‌زنده‌داری، دیرتر از خواب بیدار می‌شد، با اندوهِ تمام می‌گفت: خدایا، چه بزرگ ‌مصیبتی دامن‌گیر این‌بنده ی بی‌چاره‌ات شد و درجاتی‌ كه باید طی‌ كنم، از دستم رفت.

مولای ما، امام امیرالمۆمنین(ع) می‌فرماید: كسی‌ كه لحظه‌ای از عمر خودش را ضایع‌ كند و به ‌غَفلت بگذرانَد، جا دارد كه سال‌ها، برای همان ‌یك لحظه‌اش اندوهناك‌ گردد.

ما باید معترف باشیم‌ كه فقیر و تهی‌دستیم و واویلا اگر با همین ‌فقر و تهی‌دستی، به خانه ی قبر و عالم برزخ وارد شویم كه چه پریشانی‌ها خواهیم داشت و چه بی ‌سروسامانی‌ها خواهیم دید.

امام سیّدالسّاجدین (ع) در دعای شب‌های ماه مبارك رمَضان می‌فرماید: چه‌كسی بدحال‌تر از من خواهد بود اگر با همین‌حالی ‌كه دارم، به خانه ی قبرم برده‌شوم؟!

نه خانه‌ای دارم، نه فرشی و نه خوراكی. پس، چرا گریه نكنم؟!

می‌گریم برای جان‌دادنم، برای تاریكی قبرم، برای تنگنایی لَحَدم. و برای پرسش دو ملَكِ نَكیر و مُنكَر در قبرگریه می‌كنم.

ای مولای من، به من رحم‌ كن ‌آن ‌هنگام ‌كه بمیرم و اثرم از دنیا بریده ‌شود؛ یادم از میان مردم محو گردد و به‌ آن هایی‌ كه فراموش شده‌اند، ملحق شوم.

مولایم، به من رحم‌ كن ‌آن ‌هنگام‌ كه در دل خاك، بدنم می‌پوسد و اعضایم از هم متفرّق می‌شوند.

وای بر من! چه بی‌خبرم از آینده‌ای ‌كه بر من خواهدگذشت.

خرما نتوان خورد از این خار كه كِشتیمدیبا نتوان بافت از این پشم كه رِشتیم
ما كُشته ی نفْسیم و بـس آوَخ كه بـر آیـداز ما به قیامت كه چرا نفـس نكُشتیـم
افسوس بر این‌عمرگرانمایه‌كه بگذشتما از سر تقصیـر و خطـا در نگذشتیـم
پیریّ و جوانی، چو شب و روز بـر آمدما شب شد و روزآمد و بیدار نگشتیم
گر خواجـه شَفاعـت نكنـد روز قیامـتشاید كه ز مشّاطه نرنجیـم كـه زشتیـم
سعـدی، مگـر از خِرمـن اقبـال بزرگـانیك خوشه ببخشندكه ما تخم نكِشتیم


مرکز یادگیری سایت تبیان

تهیه: علی هندی - ویراستار: سید علی مرتضوی